رکنا گزارش می دهد،
فرق شهرداری تهران با بروکسل در مدیریت پسماند / چرا ما توسعه نیافته ایم؟ + فیلم
رکنا: جمع آوری پسماند در تهران، به یک معضل تبدیل شده است. شهرداری هر روز از یک برنامه برای رفع مشکلات مربوط به این موضوع سخن می گوید؛ اما در عمل، شهروندان اتفاق ملموسی را مشاهده نمی کنند. حال سوال اینجاست؛ کشورهای توسعه یافته چه کار می کنند؟ اصلا کشورهای جهان اول، چطور توسعه پیدا کردند؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سال گذشته، مقامات محلی در شهر بروکسل اعلام کردند که سیستم سامانه ودیعه گذاری و دریافت را برای بعضی ظروف یک بار مصرف مانند بطریهای پلاستیکی و آلومینیوم معرفی خواهند کرد. حدود ۹۸ درصد از شهرداری ها در هلند با اتخاذ سیستم ودیعه گذاری موفقیت چشمگیری در بازیافت داشته داشته اند. ۶۰ درصد از شهرداری ها در بلژیک نیز این رویکرد را پیاده کرده اند و تاکون توانسته اند موفقیتهای خوبی را در این زمینه به دست بیاورند.
این سیستم برای ظروف یک بار مصرف خاص، اتفاق جدیدی نیست؛ چراکه سیستم مشابهی برای بطری های شیشه ای سال ها در بلژیک وجود دارد. در یک سیستم ودیعه گذاری، مردم برای یک محصول مانند قوطی کوکاکولا ، اضافه بها می پردازند و پس از اینکه قوطی را بازگرداندند، میتوانند این هزینه را پس بگیرند.
در سال ۲۰۲۲، مقامات شهری بروکسل حدود ۲۳۳۴ تن زباله را از خیابان ها جمع آوری کردند و بطریها و قوطی های پلاستیکی حدود ۴۰ درصد از این زباله ها را تشکیل می دادند. اجرای این اقدامات می تواند به کاهش این ارقام کمک کند و بازیافت را بسیار بیشتر کند. در شرایطی که هزینه های جمع آوری و پردازش زباله ها سرسام آور است، اجرای چنین رویکردهایی، علاوه بر ترویج فرهنگ اقتصاد دایره ای، باعث فرهنگ سازی خوبی در زمینه بازیافت می شود و در نهایت با گذشت چندین سال به یک اصل تبدیل خواهد شد.
این در حالی است که در شهرداری تهران، سیستم جمع آوری پسماند (خشک و تر با هم) به شیوه ای ابتدایی انجام می پذیرد. زباله گردها نیز پای ثابت جداسازی پسماند خشک از تر سطل های زباله سطح شهر هستند. پسماند خشکی که سرمایه شهر است و شهروندان باید از محل درآمدی که از تفکیک آنها نصیب شهرداری و زباله گردها می شود، سودی حاصل کنند.
چرا کشورهای توسعه یافته، توسعه یافته شده اند؟
در مقایسه ای میان کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته به چند نتیجه کلی می توان دست یافت. نخست اینکه آنها تفاوت میان «رشد» با «توسعه» را به خوبی درک کرده اند. از سویی دیگر، «رشد» را وسیله ای برای دستیابی به «توسعه» می دانند، در حالی که در کشورهای در حال توسعه، رشد، بر توسعه ارجحیت دارد. در این میان، در کشور ما بسیار حرف از «رشد اقتصادی» می شود، در حالی که باید دانست، تمرکز بر «رشد اقتصادی» بر ابعاد مختلف «توسعه» از جمله «توسعه اجتماعی» تاثیر خواهد گذاشت.
در بررسی رشد اقتصادی، می بینیم که «رشد اقتصادی» تحولی کمّی است و متغیرهایی مثل تولید ناخالص ملی، صادرات، سرمایه گذاری و... را دربر می گیرد که قابل مقایسه کمّی است. اما توسعه علاوه بر متغیرهای کمّی؛ متغیرهای کیفی نظیر رفع فقر، بیکاری، محرومیت و... را شامل می شود. مثال ملموسش را می توان در برخی اصطلاح های عامیانه مشاهده کرد. فردی را در نظر بگیرید که از نظر فرهنگی و اقتصادی فقیر است. این فرد، یک شبه صاحب میراثی چند صد میلیاردی می شود. در اینجا می توان گفت این فرد از نظر اقتصادی رشد یافته ولی توسعه (فرهنگ استفاده از آن) نه.
باید این مهم را در نظر گرفت که توسعه در هر بُعدی، چه اقتصادی باشد و چه اجتماعی و چه فرهنگی، به هر میزان که رخ دهد، می تواند بر دستیابی به توسعه در ابعاد دیگر کمک کند. برای مثال، توسعه اقتصادی و ایجاد رفاه اجتماعی، منجر به افزایش توجه جامعه به محیط زیست و باقی گذاشتن منابع زیست محیطی برای نسل های آینده می شود. در چنین جامعه ای، توجه به موضوع محیط زیست، دیگر یک کنش لاکچری به حساب نمی آید و جزء اصول افراد قرار می گیرد.
حال در ایران که کشوری در حال توسعه است، کم ندیده ایم افرادی را که سوار بر ماشین های گران قیمت هستند؛ اما از حداقل های توسعه اجتماعی-فرهنگی بی بهره مانده اند و زباله هایشان را در سطح شهر رها می کنند. توسعه، به این موارد نگاه ویژه ای دارد و صرفا بالا رفتن درآمد (که البته در جای خود خوب و یکی از مسیرهای رسیدن به توسعه است) ملاک قرار نمی گیرد.
صرفا «رشد اقتصادی» توجهی به حفظ «محیط زیست» ندارد؛ باید به ابعاد «توسعه» توجه شود
مسئولان و سیاست گذاران در ایران بسیار از «رشد اقتصادی» سخن می گویند. باید دید آیا این رشد، منجر به توسعه می شود یا فقط یک رشد است که همانند توسعه ماندگار نیست. باید دانست که «رشد اقتصادی»، ضرورتا ممکن است با صرفه جویی از منابع کمیاب یا کارایی و بهره وری منابع همراه نباشد؛ بنابراین حفظ محیط زیست در «رشد اقتصادی» خیلی مطرح نیست در حالی که در توسعه اقتصادی این موضوع حائز اهمیت است؛ موضوعی که می تواند توسعه اجتماعی را نیز در بر بگیرد.
در رشد اقتصادی کشورها به دنبال این هستند که درآمدشان افزایش یابد که دو راه مهم برای آن می توان متصور شد؛ نخست بالا بردن بهره وری و دوم صرفه جویی؛ که بعضا بهره وری بالا مد نظر قرار می گیرد. حال در این میان تصور کنید برای جامعه ای که صرفا به «رشد اقتصادی» می اندیشد، بازیافت پسماند چه اهمیتی می تواند داشته باشد؟ در کشوری که صرفا تاثیرات آنی «رشد اقتصادی» می اندیشد و برای دستیابی به آن تلاش می کند، کمتر می توان این موضوع را مطالبه کرد که اهمیت به حفظ محیط زیست و نگه داشتن آن برای نسل های آینده چقدر می تواند مهم باشد. بهره وری بالا و استفاده از منابع، مد نظر است و بس!
برای دست یابی به «توسعه پایدار»، باید به صورتی عمل شود که آینده را برای آیندگان تخریب نشود؛ چه بسا برایشان چیزهایی را برای بهره وری باقی گذاشته شود.
ارسال نظر