رفتگری کودک ۱۱ ساله با لباس شهرداری در شب برفی تهران/ تنها دو میلیون حقوق / لزوم ورود شورای شهر + فیلم
طبق ماده 79 قانون کار در خصوص کار کودکان، گفته شده است که به کار گماردن افراد کمتر از 15 سال تمام ممنوع است. همچنین اگر این کودک ۱۱ ساله را نوجوان درنظر بگیریم نیز باز طبق ماده 83 ارجاع هرنوع کار اضافی و انجام کار درشب و نیز ارجاع کارهای سخت و زیان آور وخطرناک و حمل بار با دست، بیش از حد مجاز و بدون استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگر نوجوان ممنوع است.
به گزارش رکنا، تمام روز از آسمان شهر برف بارید و تهران را سفید پوش کرد. مردم شهر با لبخند به بارش برف نگاه می کردند و ترافیک برفی را صبوری کردند. در گوشه به گوشه شهر تصاویر برف بازی شهروندان در هر سنی را می شد دید ولی در این میان یکی از شادی و بازی و لبخند جا مانده بود. کودکی یازده ساله. پسر بچه ای که کناری از خیابان سرد تهران ایستاده بود به نظاره مردمان شاد از بارش برف و دستانش را در آغوش گرفته بود که گرم شود.
کنارش جارو بزرگی بود به اندازه قدش و تنها در دستانش نشانه ای از یک کودک می شد دید. یک پاستیل یخ زده که معلوم نبود خریده است یا شهروندی به او داده است. پاستیلی که به دندان می کشید و به مردم شهر برفی نگاه می کرد. کودکی یازده ساله با لباس شهرداری به تن و جارویی به اندازه قدش در کنارش که از دیاری دور آمده بود. کودکی یازده ساله، متولد افغانستان که تازه وارد به ایران بود اما سریع وارد چرخه پسماند پایتخت ایران شده بود و کودکی را کنار گذاشته و نان آور شد بود. اما چه نان آوری! کودکی که جارو کشیدن شهر را به جای بازی به اجبار برگزیده بود در قبال آن گونه که خودش می گوید چندرغاز حقوق!
اولین جملاتش این بود:
"یازده سال دارم. در شهرداری کار می کنم. جارو می زنم" شنیدن همین سه بخش از یک جمله کوتاه کافی بود که سرما شب برفی دی ماه 1401 بر وجود شنونده یخبندانی شود!
در ادامه گفت: "همراه برادر ۱۳ سالهام از ولایت بغلان افغانستان به ایران آمدیم."
او در حالی از کوچ از وطن تحت حاکمیت طالبانش به ایران می گفت که لباسی که در غربت برای کار به تن کرده بود بر تنش زار می زد. هنوز آنقدر کودک بود که لباس کار سایزش نمی شد .
گفت که صبح تا شب مشغول کار کردن است و تنها دو میلیون تومان درآمد دارد.
کار کودک ممنوع است چه کودک ایرانی چه افغانستانی
البته این سیاهی کار کودکان تنها در تهران و ایران نیست و طبق آمارهای جهانی تقریباً از هر 10 کودک، 1 کودک در سراسر جهان کار میکند. به عبارتی حدود ۱۶۰ میلیون کودک در دنیا کار می کنند و از این تعداد 30 میلیون کودک در خارج از کشور محل تولد خود زندگی می کنند، در صورتی که باید بجای کار با اسباب بازی روزگار بگذرانند.
حال مهم ترین مسئله این است که چطور شهرداری یک کودک یازده ساله را لباس کار آنهم لباس جمع آوری پسماند تنش میکند؟ شهرداری از قانون کار و ممنوعیت کار کودکان خبر ندارد؟
آیا اعضای شورای شهر در این شهر تردد نمی کنند؟ آیا فعالیت کودکان را در چرخه جمع آوری پسماند آنهم هم به این شکل و هم به طور گسترده در شمایل زباله گردی نمی بینند؟
چرا برخورد با عبور از قانون و قانون شکنی شهرداری و پیمانکاران این مدیریت خدماتی شهر از سوی ارگان های مربوطه صورت نمی گیرد؟
۷۰ درصد این اتباع خارجی غیر مجاز بوده و اوراق هویتی ندارند
آبان ماه بود که حیدریهایی سرپرست امور آسیب دیدگان اجتماعی درباره کودکان کار خیابانی خارجی بیان کرد: ۷۰ درصد این اتباع خارجی غیر مجاز بوده و اوراق هویتی ندارند و سازمان نمیتواند در حوزه توانمندسازی و تحصیل به این کودکان خدمات ارائه دهد. حال وقتی بهزیستی نمی تواند به این کودکان خدمات دهد چطور شهرداری تهران این افراد را به استخدام در آورده و آنها را استثمار می کند؟
کمااینکه طبق ماده 79 قانون کار در خصوص کار کودکان، گفته شده است که به کار گماردن افراد کمتر از 15 سال تمام ممنوع است. همچنین اگر این کودک ۱۱ ساله را نوجوان درنظر بگیریم نیز باز طبق ماده 83 ارجاع هرنوع کار اضافی و انجام کار درشب و نیز ارجاع کارهای سخت و زیان آور وخطرناک و حمل بار با دست، بیش از حد مجاز و بدون استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگر نوجوان ممنوع است.
پس چطور این کودک ساعت ۹ شب در خیابان باید جارو بزند یا مخازن زباله را جابجا کند؟
حمایت از کودک قرارگاه نمیخواهد، متخصص میخواهد
گفتنی است تیرماه امسال مدیرکل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور سه دستگاه (شهرداریها، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان بهزیستی کشور) در موضوع کودکان کار، کار در خیابان و زبالهگردی را مسئول عنوان کرده و به اهمیت هماهنگی سیاستهای این دستگاهها اشاره کرده و گفته بود: «قرارگاههایی شکلگرفته و در این قرارگاهها همکاران ما در شهرداری، وزارت کار و وزارت دادگستری به تعاملات سازندهای رسیدهاند و برنامههای مشترک در حال طراحی است.»
به گفته علیگو توجه به حلقههای میانی، انجیاوها و گروههای مردم پایه و جهادی و گروههایی که دولتی نیستند و از بطن مردم بیرون آمدهاند، یکی از روشها و مسیرهای حل برونرفت از این مسأله است.
زند رضوی از عناوینی که بیشتر نظامی هستند برای حمایت از کودکان درشرایط دشوار انتقاد میکند: «واقعیت این است که سپردن امر کودکان به کسانی که مسلط به آموزشهای مفاد پیماننامه حقوق کودک نیستند، شاید بدترین کار برای حمایت از آنها باشد. زیرا انجیاوهایی که در عرصه حمایت از کودک کار فعال هستند، در طول زمان و طبق پیماننامه حقوق کودک فعالیت میکنند. بنابراین نباید حوزه حمایت از کودک کار به گروههای غیرمتخصص سپرده شود.»
لزوم ورود جدی شورای شهر و متوقف شدن کار کودکان در چرخه پسماند
در پایان باید گفت، این روزها در هر گوشه شهر تهران شاهد فعالیت زباله گردانی هستیم که اکثریت آنها در رده سنی کودک و نوجوان هستند یعنی دقیقا سنی که طبق قوانین کشور هیچ ارگان و سازمان مجاز به کارگیری آنان نیست. شورای شهر تهران و قوه قضائیه با ورود مناسب به این مبحث می توانند شرایط این کودکان را تغییر دهند. هر چند این کودکان با درد نان و نان آوری برای خانواده درگیر این شغل شده اند ولی وظیفه نهادهای اجتماعی کشور است که نگذارند کودکان در چرخه کار قرار گیرند آنهم مشاغلی سخت و پر آسیب.
منبع: اقتصاد100/ خبرنگار : علی چاهه
ارسال نظر