نظر معاون سابق اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی درباره سکانداری آموزش و پرورش توسط محمدیان

به گزارش رکنا، مهندس محمدیان شفق زرد در مورد احتمال سکانداری دکتر محمدیان برای آموزش و پرورش توضیحاتی بیان کرد.

_ چرا دکتر محمدیان را برای سکانداری آموزش و پرورش، شایسته تر می دانید؟

کشتی آموزش و پرورش بزرگترین و مهمترین کشتی کشور است. متاسفانه به عرشه ی منزلت و لنگر معیشت این کشتی آسیب جدی وارد شده!

در یک دوره ای مدیرکل آموزش و پرورش قائم مقام استاندار بوده و جایگاه والا و بالایی داشته.

با اینکه جمعیت فرهنگیان و دانش آموزان در آن دوره یک  دهم اکنون بوده اما بودجه ی آموزش و پرورش بیش از ۷ درصد کل بودجه کشوردیده می شده.

اکنون جایگاه و منزلت  وزیر و مدیرکل آموزش و پرورش را بررسی کنید هیئت دولت یا در سطح استان ها، لذا شان و جایگاه وزارت اموزش و پرورش فردی با شرایط و ویژگی های منحصر بفرد را می طلبد،  سوال بنده این هست  کدامیک از گزینه های مطرح در این حد و اندازه هستند ؟

بودجه را ببینید با افزایش جمعیت دانش‌آموزی و فرهنگیان، بودجه آموزش و پرورش کمتر از ۳ درصد بودجه کشور است.

چرا امروز برای مدیریت یک ابر بحران به دنبال یک ناخدای راه بلد و کار بلد نباشیم؟

دکتر محمدیان اولاً مجتهد است و دانشمندی است برخاسته از متن و بطن علوم دینی.

ثانیاً متخصص و باتجربه است، سال‌ها معاون وزیر بوده وکلیدی ترین و مهمترین سازمان وزارت را اداره کرده.

چاپ ۹۹۲ عنوان کتاب درسی در تیراژ ۱۴ میلیون، پروژه ی سنگین و حساس و سرنوشت ساز به عهده ی ایشان بوده.

کتاب، دستمایه ی معلم و دانش آموز و تحرک کلاس و مدرسه است. اهمیت این عملیات بزرگ از ساخت بزرگترین سد آبی و پالایشگاه نفتی بیشتر است.

ایشان بیش از ۱۰ سال متصدی و مدیراین امر  مهم بوده آن هم در هنگامی که باید از نظر شکلی و محتوایی بعضی از کتاب‌ها تعویض یا تغییر پیدا می‌کرده.

ضمن شناخت از تمام آسیب‌های وارد شده به این پیکر بزرگ و سرنوشت‌ساز از راهکارهای اصلاح ساختار به‌خوبی آگاهی دارد.

شما فی البداهه با ایشان مصاحبه کنید یا تمام وزرای قبل را به مناظره با ایشان دعوت کنید تا شأن و جایگاه علمی و اجرایی این ذخیره انقلاب، برایتان محرز شود.

شجاع، پاکدست، انقلابی، دلسوز و کاردان.. رابعا ارتباطات ایشان از وسعت و قرابت خاصی برخوردار است و مورد وثوق نظام و حاکمیت، نباید وزیر آموزش و پرورش فرمایشی و نمایشی باشد، دلخوش به جایگاه و میز و صندلی، طوری که همه کاره ی وزارتخانه مسئول دفتر بشود.

هر استان به شیوه ی ملوک الطوایفی به سلیقه خود بخواهند عمل کنند و دستگاه‌های ستادی غیر منسجم و متشتت و ناهماهنگ باشند. مرجعیت دستگاه تعلیم و تربیت، منزلت و معیشت فرهنگیان اگر فوری و اضطراری بازیابی نشود ضرر و زیان های جبران ناپذیری به کشور و انقلاب وارد خواهد شد. به فرمایش مقام معظم رهبری اعتماد مردم، بزرگ ترین سرمایه دولت است.

اگر بخواهیم این اعتماد را به قشر نجیب و شریف فرهنگیان برگردانیم به وزیری نیازمندیم که نه تنها دستانش آلوده به منافع رانت‌خواران نباشد بلکه باید شناخت و جرات و قدرت مبارزه با سودجویان را داشته باشد.

همه ی ما در هر سطحی هستیم بایدبه بازیابی کرامت و منزلت فرهنگیان به‌عنوان یک پروژه ملی و فوری نگاه کنیم، دکتر محی الدین محمدیان، احیاگر امید و اعتماد و کرامت فرهنگیان خواهد بود، ان شاءالله

_ اگر ممکن است به بعضی ازآسیب‌های موجود در آموزش و پرورش شفاف تر اشاره کنید؟

اهداف تعلیم و تربیت در قانون اساسی و سند تحول خیلی صریح و شفاف ذکر شده.

قرار بوده آموزش و پرورش، انسان موحد، عدالتخواه، حق جو، خلاق و رشد یافته در تمام ساحت های انسانی تربیت کند.

-به نظر شما چقدر به این اهداف نزدیک شده ایم؟

نزدیک نشده ایم که هیچ، شاید دور هم شده ایم.

_چرا و اشکال در کجاست؟

شما افزون طلبی، زیاده خواهی و حرص و آز و جاه طلبی و چشم و همچشمی و رفاه زدگی را بفرمایید از کجا در زندگی آدم های جامعه ی ما رسوخ کرد و روز به روز شدیدتر شد؟ اگر بخواهیم آسیب‌شناسی کنیم باید بحث را به نگرش و روش در ساختار تعلیم و تربیت بکشانیم.

-منظورتان از ساختار تعلیم و تربیت همان آموزش و پرورش است؟

نه خیر،

از شما که رسانه هستید و همه ی رسانه‌ها تا منبرها و تریبون‌ها و تمام مراکز فرهنگی و اجتماعی و آموزشی.

-پس آموزش و پرورش بخشی از ساختار تعلیم و تربیت است؟

دقیقاً همینطوراست. خانواده نقش دارد، صدا و سیما و شبکه ها نقش دارند، گروه ها و کانال های مجازی نقش دارند، تکایا و مساجد نقش دارند و...

-خوب منظورتان از نگرش و روش چه بود؟

نگرش برنامه‌ریزان و مدیران به آموزش چگونه است؟ بین آنچه در آیین نامه ها می نویسند و اجرا می شود چقدر فاصله دارد؟ یک مثال ساده بزنم مثلاً دانش‌آموز وارد مدرسه می‌شود و ۱۲ سال می‌خواهد تحصیل کند با اهدافی که در سند تحول آمده است.

همان روز اول و سال اول به والدین این دانش آموز می گویند فلان معلم و فلان مدرسه کنکوری کار می‌کند برای آینده اش خیلی مناسب است.

۱۲ سال تحصیل در گرو یک روز کنکور بند می‌شود.

این کنکور شده بلای جان آموزش و پرورش هم در شیوه ی تحصیل هم در تلکه کردن خانواده‌ها.

۱۱۳۰۰ آموزشگاه علمی در کشور داریم که ۶۰ درصد آنها در زمینه ی کنکور فعالند.

فقط هزار موسسه کنکور در تهران کار می کنند و گردش مالی موسسات کنکور بالغ بر ۴۰ هزار میلیارد است البته این آماررا وزیر وقت درسال 1397 داد و رسانه ها منعکس کردند.

 مدارس خاص هم  ۶ هزار میلیارد درآمد دارند.

حال اینکه بودجه ی سالانه ی آموزش و پرورش در کل کشور برای سال ۱۴۰۰ ،  ۴۸۱ میلیارد پیش‌بینی شده است.

متاسفانه مدارس خاص ، انواع المپیادها و مسابقات علمی و فرهنگی نیز به مثابه کنکور همین بلا ها را بر سر نظام تعلیم و تربیت می آورند و آموزش و پرورش را از درون تهی می کنندو از اهداف تعریف شده در سند تحول دور می سازند.

-چه اشکالی دارد که خانواده های متمکن برای فرزندانشان بیشتر هزینه کنند یا آموزش و پرورش برای نخبگان اهمیت بیشتری قائل باشد؟

شما جواب بدهید چه اشکالی دارد ما برای ورزش همگانی هیچ کاری نکنیم فقط برای ورزش قهرمانی هزینه کنیم؟

خوب مثل روز روشن است اگر ورزش همگانی تقویت نشود هزار جور درد و مرض به جان مردم می افتد که بعد باید چند برابر هزینه ی درمان کنیم.

آموزش عمومی باید از یک عدالت نسبی لااقل برخوردار باشد و گرنه همین شکاف مثل زاویه منفرجه هرچه پیش بروید وسیع تر و عمیق تر می شود.

دانش آموز متمول در مدرسه ی خاص، شکننده و متوقع بار می آید و دانش آموز غیربرخوردار هم عقب نگه داشته شده ظاهر می شود.

آموزش تک ساحتی یعنی همین!

_بودجه ی آموزش و پرورش برای همسان سازی امکانات و زمینه های آموزشی، کشش دارد؟

واقع مطلب این هست که ندارد که بماند بلکه بسیار کمتر از منابع مورد نیاز هست ، باید با روش های نو آورانه و اصلاح ساختاری، با تدبیر و حوصله نسبت به تغییرات مورد نیاز اقدام نمود ، متاسفانه در سنوات گذشته به اسم واگذاری امور به ادارات و مدارس، شاهد بروز مفسده های بسیاری بودیم ، آموزش و پرورش، جامعه ی هدف تمام بنگاه‌ها است اعم از اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی.

به اسم خودکفایی، تمام ظرفیت‌های موجود به تاراج می‌رود و  صد رقم باند و رانت درست شده به خاطر این نگرش و روش غلط.

امروز در حوزه ی تعاون و رفاه معلم گرفته تا اردوگاه های فرهنگی ، امکانات ورزشی تا کلاس های کنکور و حتی تامین و تدارکات مدارس و ادارات به نوعی شاهد بعضی مفسده ها و رانت ها و باندها هستیم .

عدم ثبات در مدیریت ها ، عدم مهارت آموزی و عدم مشارکت پذیر بودن و عدم پرسشگر بودن دانش آموزان ، حجم گسترده ی بخشنامه و آئین نامه ها و طرح های خودساخته ی مدیریت های میانی موجب می شود مدیران مدارس از وظایف اصلی خود باز بمانند.

-یک وزیر حتی با تجربه به تنهایی می‌تواند این خرابی ها را آباد کند؟

وزیر آموزش و پرورش اگر جایگاه حقیقی خود را داشته باشد قطعا می‌تواند تاثیر گذار باشد. نباید انتظار معجزه هم داشته باشیم چون این امر نیازمند همت همگانی است . از طرفی باید دقت کنیم یک وزیر نیست بلکه جمع نخبگان و بزرگان تعلیم و تربیت و افراد مرجع و تصمیم ساز هستند که وارد گود می شوند.

 اگر فرد انتخابی از ویژگی های لازم برخوردار نباشد شعاع تاثیر گذاریش شاید در حد و اندازه دفتر خودش هم نباشد.

در همین چند سال پیش رئیس مجلس کنونی، فرمانده ی نیروی انتظامی بود، باحمایت های مادی و معنوی رهبر انقلاب شاهد بودیم، ساختار ظاهری و اجرایی نیروی انتظامی متحول شد.

چنین اراده‌ای باید پشت این تصمیم گیری باشد. اگر بخواهیم آموزش و پرورش متحول شود.  

مگر می‌شود حق معلم را ندهیم و بعد توقع داشته باشیم دانش آموز سرآمد و کارآمد تربیت کند؟

این تناقض با وعده و وعید حل نمی‌شود یک اراده ی عالی وقوی حکومتی می‌خواهد.

-آقای دکتر محمدیان می‌توانند دراصلاح ساختار نیروی انسانی که اَبَر مشکل واَبَربحران فعلی آموزش و پرورش است قدم های اساسی بردارد؟

 نزدیک به ۳۰۰ هزار فرهنگی در شرف بازنشستگی اند و جذب ۳۰ هزار تازه‌نفس اصلا جوابگو نیست.

 از طرفی به کارگیری همکاران بازنشسته و شاغل  بالای ۳۰ سال خدمت و نیروهای خرید خدمت نمی تواند آسیب های کمی و کیفی را مرتفع کند.

آمار جوانان تحصیل کرده ی با انگیزه و پرتوان اما بیکار بسیار بالاست. قطعا این مشکل راهکارهایی دارد که باید مجوزهای لازم در شورای عالی آموزش و پرورش و در صورت لزوم مجلس شورای اسلامی صادر شود ، ما نیازمند ابتکار عمل و ارتباطات گسترده با ارکان تصمیم سازی هستیم.

قطعا تنها کسی که می تواند با درایت و شهامت به این امور بپردازد دکتر محمدیان است.

به نظر بنده در بین افراد مطرح، ایشان جامعیت و کمالات لازم را داراست. ندیدن و کم دیدن این گنجینه در شرایط فعلی ظلم است به نظام تعلیم و تربیت.

-برگردیم به سوال اول، آیا نامه ی شما و درخواست فرهنگیان در انتخاب وزیر تاثیر دارد؟

خود نهاد ریاست جمهور یک سایتی طراحی کرده‌که مردم می توانند افراد شایسته را برای خدمت به نظام معرفی کنند. بنده جناب دکتر رئیسی را فردی عملگرا ، ارزشی می دانم که علاقمند است برای نظام و کشور خدمت کند و برای تغییرات اساسی، شجاعت و درایت لازم را دارد.

آموزش و پرورش نیاز به هوای تازه دارد.

بنا به وظیفه ی اخلاقی و شرعی نسبت به شناختی که از وضعیت آموزش و پرورش دارم آن نامه را نوشتم و پیشنهادات خودم را خدمت رئیس جمهور ارائه دادم.

بنده به عنوان یک معلم و متخصص در این حوزه ی مدیریتی، جناب دکتر محمدیان را اصلح وشایسته ترمی دانم.

-آیا کسانی که  برای این مسئولیت مطرح هستند می شناسید؟

به عنوان فردی که سالیان سال در این سیستم فعالیت داشتم و شناخت خوبی از آن دارم، از سر دلسوزی عرض می کنم گزینه های مطرح شده حداکثر بتوانند این سیستم را در همین قد و قواره ای که هست نگهدارند و نمی توانند گرهی از گره های اساسی  را حل کنند ، بعضی را از نزدیک می شناسم بعضی را تحقیق کردم و دیدم سوابق قابل اعتنایی ندارند. فردی که در بدنه اجرایی در سطوح مختلف کار نکرده تا به خود آید مدت صدارتش تمام شده ، با بحث های صرفا تئوریک نمی توان ابداع و اصلاح خاصی داشت.

کسی که حتی یک روز مدیر مدرسه و رییس اداره نبوده و در ابتدایی ومتوسطه یا فنی حرفه ای کار نکرده چگونه می خواهد در این سیستم نوآوری کند؟

برای نمونه از یک فاجعه یاد کنیم،نظارت و هدایت و احیای صندوق ذخیره فرهنگیان موضوعی است که درک و مدیریت آن برای فرد نا آشنا سال هاطول می کشد هرچند رانت ها و سود جویان لایه های مستوراو را هضم خواهند کرد.

یکی از وزرایی که صبغه ی معلمی او زبانزد بود و دلسوزی او برهمگان اثبات شده بود در انتخاب مدیران این صندوق اشتباهی کرد به دلیل عدم تسلط و احتمالا القای سودجویانه ی بعضی مشاوران که مظلمه اش در دنیا و آخرت برگردنش خواهد ماند و زیانی که وارد ساخت هزاران فرهنگی را از حق و منفعت مربوطه محروم کرد.

فرهنگی عزیزی که با 30 سال سرمایه گذاری باید حداقل 500 ملیون سهم داشته باشد به تحقیرآمیزترین روش و با تأخیر یک دهم آن را به زحمت می پردازند.

وزیر آموزش و پرورش باید در همه ی زمینه ها تجربه و پختگی لازم را داشته باشد تا بتواند موثر باشد نه متاثر، فعال باشد نه منفعل.

-با سطح بسیار بالای مطالبات فرهنگیان اعم از بازنشسته و شاغل، آیا آقای دکتر محمدیان می‌تواند آرامش خاطر فرهنگیان را فراهم سازد؟

- من ایشان را مدیری پاکدست و فساد ستیز و شجاع و با درایت و خلاق می دانم و امیدوارم به نابسامانی‌ها پایان دهند.

این مشکلات نیارمند تغییرات ساختاری است کسی که برنامه دارد و سیستم را می فهمد،    می تواند قدم هایی قابل لمس بردارد مثل باغبان ماهری که می داند چه شاخه ای را هرس کند؟ چه گیاه هرزی را از ریشه  درآورد؟ چقدر و به چه میزان به هر درخت و گیاهی آب دهد؟

کار پیچیده ای است ولی  معتقدم، جناب محمدیان می تواند. ان شاءالله