رکنا گزارش می دهد
وقتی نسخه جوانی جمعیت، پزشک متخصص ندارد!
رکنا، علیرغم تأکید سیاستهای کلان کشور بر افزایش نرخ باروری و جوانسازی جمعیت، کمبود پزشکان متخصص، بهویژه در حوزه زنان و زایمان، به معضل جدی در شهرستانها تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، طبق آمار رسمی سازمان نظام پزشکی، حدود ۱۷ درصد از مرگهای مادران باردار، ناشی از عدم دسترسی به متخصص زنان است، همچنین طبق آمار همین سازمان، به ازای هر 7000 زن، فقط یک متخصص زنان، فعال است که این مسئله به خوبی نشاندهنده کمبود پزشک متخصص زنان در کشور است. این کمبود، علاوه بر تهدید سلامت مادران باردار، انگیزه خانوادهها را برای فرزندآوری کاهش میدهد و در نتیجه، تحقق اهداف جمعیتی کشور را با چالش مواجه میکند.
زنجیره مرگ مادران باردار و نوزدان
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، زن بارداری در پلدختر پس از ساعتها، بلاتکلیفی و تأخیر در تشخیص، بههمراه جنین ۹ماههاش جان باخت. اول اردیبهشت امسال نیز «سارا تاو» در مریوان، قربانی آن چیزی شد که خانوادهاش قصور پزشکی مینامند. ۱۷ آبان ۱۴۰۳ هم مادر دیگری، این بار در مسیر پلدختر به کوهدشت، نوزاد خود را از دست داد.
اینها استثنا نیستند؛ زنجیرهای از رویدادهای تکرارشونده در نظام درمانی مناطق محروماند که هربار، قربانی بعدی را بیصدا انتخاب میکنند. این سه حادثه تلخ، از بین اتفاقات ناگوار بیشمار، آن هم در فاصله چند ماه در مناطق کمبرخوردار، نشان میدهد نبود پزشک متخصص و امکانات پایه درمانی، به مرگهایی منجر شده که قابل پیشگیری بودهاند. مسئله، فقط فقدان پزشک نیست، بلکه زنگ خطر را برای سیاست جمعیتی نیز به صدا درآورده؛ همان سیاستی که بدون بستر سلامت، صرفاً روی کاغذ باقی میماند.
کمبود متخصص، ترس از زایمان
تصویر ذهنی مادر شدن، در فرهنگ بسیاری از جوامع، با امنیت، آرامش و دسترسی به خدمات پزشکی، گره خورده است، اما در ۹۱ شهرستان ایران، خبری از متخصص زنان نیست. این رقم، شاید یک عدد بهنظر برسد، اما بدین معناست که صدها هزار زن ایرانی در مناطقی زندگی میکنند که در مواقع ضروری، باید مسافتهای طولانی را برای دریافت مراقبتهای تخصصی بپیمایند.
این کمبود، فقط دردسر لجستیک و سفر اجباری ندارد، بلکه مرز بین تصمیم به فرزندآوری و ترس از بارداری دوباره است. بسیاری از زنان در مناطق کمبرخوردار، تجربههایی از زایمان بدون حضور متخصص دارند که نهتنها خطر جانی دارد، بلکه خاطراتی پر رنج و پرهزینه برجای میگذارد. در این شرایط، چطور میتوان از مردم درخواست کرد به فرزند دوم یا سوم فکر کنند و چطور میتوان مفاد «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» را تحقق بخشید؛ قانونی که امیرحسین بانکیپور، نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، بهتازگی اعلام کرده: «تنها ۵۰ درصد» آن اجرا شده است.
مرگ مادر، ناشی از نبود متخصص
طبق آمار رسمی سازمان نظام پزشکی، حدود ۱۷ درصد از مرگهای مادران باردار، ناشی از عدم دسترسی به متخصص زنان است. این عدد، فقط یک واقعیت پزشکی نیست؛ این امر بدین معناست که چنانچه پزشک متخصص در منطقه موردنظر حضور داشت، از هر شش مادری که در فرایند زایمان جان میبازند، یکنفر میتوانست زنده بماند.
گزارشهای منتشرشده مبنی بر اینکه در فاصله بین آغاز درد زایمان تا رسیدن به مرکز درمانی مجهز، مادر یا جنین، جان خود را از دست میدهند، بیانگر نظام ارجاع کُند، نبود پزشک بیهوشی، فقدان متخصص نوزادان و ضعف امکانات در بیمارستانهای شهرستانهاست. این موانع، عملاً سیاست فرزندآوری را در سطح شعار متوقف میکنند.
آمار متخصص زنان: کمیت، توزیع و تمرکز
طبق آمار سازمان نظام پزشکی، به ازای هر 7000 زن، فقط یک متخصص زنان، فعال است، اما بر اساس برآوردها، میانگین جهانی، حدود 1 متخصص به ازای هر ۲۵۰۰ زن است. مهمتر از آن، توزیع ناعادلانه این پزشکان است؛ بیش از ۷۰ درصد متخصص زنان، در شش شهر بزرگ کشور مستقرند و تمایل کمی برای اشتغال در شهرستانها وجود دارد.
دلایل این تمرکز را میتوان درآمد بیشتر، امکانات بهتر، امنیت شغلی و زندگی شهری دانست. در مقابل، خدمت در شهرستانهای کوچک، با ساعات کاری بالا، امکانات محدود و فشارهای اجتماعی، جذابیتی برای متخصص زنان ندارد. البته طرحهایی مانند «تعهد خدمتی فارغالتحصیلان» یا «افزایش ظرفیت پذیرش دستیاری» شاید در کوتاهمدت، بخشی از کمبود را پوشش دهد، اما بدون سیاستگذاری جامع برای افزایش انگیزه ماندگاری پزشکان در شهرستانها، این سیاستها نیز به سرنوشتی مشابه سایر طرحهای ناکام گذشته دچار میشوند.
جوانی جمعیت، بدون سلامت مادرانه؟
قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت که از سال ۱۴۰۰ وارد فاز اجرایی شد، در اهدافش، بهصراحت، بر ارتقای خدمات بهداشتی و تسهیل زایمان ایمن تأکید کرده است. با این حال، وقتی زیرساخت اصلی، یعنی پزشک متخصص در دسترس نیست، هیچکدام از مشوقهای مالی یا فرهنگی نمیتواند اثرگذار باشد.
محمد احمدی: دولت در قالب این طرح، تسهیلاتی مانند وام فرزندآوری، حمایت از مادران شاغل، افزایش مرخصی زایمان و... را مدنظر قرار داده، اما شواهد نشان میدهد اولویت خانوادهها، فراتر از تسهیلات مالی، امنیت در فرایند زایمان است. مادری که شاهد مرگ همسایهاش در زایمان دوم بوده، بهسختی میپذیرد که خودش هم این مسیر را طی کند؛ حتی اگر مشوقهای مالی وجود داشته باشد.
بحران جمعیتی و کاهش نرخ تولد
جمعیت ایران طی دو دهه گذشته با سرعتی هشداردهنده در مسیر سالمندی قرار گرفته است. طبق اظهارات اخیر مرضیه وحید دستجردی، دبیر ستاد ملی جمعیت، نمودار جمعیتی ایران کاهشی است؛ بهگونهای که نرخ رشد جمعیت کشور، ۰.۶ درصد (۶ دهم درصد) است و ۱۰.۴ درصد جمعیت ما، سالمند هستند. به گفته وی، آمار جهانی جمعیت، همیشه فزاینده است اما در حال حاضر، دوسوم جمعیت جهان در کشورهای دارای نرخ باروری زیر سطح جایگزینی، زندگی میکنند.
در شرایطی که پنجره جمعیتی در حال بسته شدن است، یکی از جدیترین موانع فرزندآوری، نبود اطمینان از سلامت مادر و نوزاد است. این موضوع در مناطق کمبرخوردار، مضاعف است؛ جایی که فقدان پزشک متخصص، بحران جمعیتی را عمیقتر کرده و بهنظر میرسد بعضا زایمان بهناچار توسط ماماها یا پزشکان عمومی انجام میشود.
همزمان با گسترش سالمندی، بسیاری از زنان مناطق محروم، به حداقلهای ایمنی در زایمان دسترسی ندارند. کمبود متخصص و نابرابری در توزیع خدمات، سایه ترس را بر تصمیم آنها به فرزندآوری انداخته است. نبود دسترسی عادلانه به متخصص زنان، تمرکز پزشکان در شهرهای بزرگ و فقدان زیرساخت در شهرستانها، زایمان را به چالشی پرریسک تبدیل کرده است. اگر بستر سلامت فراهم نشود، سیاستهای جمعیتی بیاثر میمانند. حل بحران جمعیت، با اتاق زایمان، پیوند تنگاتنگ دارد، نه با وعدههای قشنگ!
-
فیلم / چهره جوان و زیبای طناز طباطبایی ۲۲ سال پیش در اولین فیلم سینمایی اش ! / قالی کرمونه !
ارسال نظر