دکتر شیرین محمد جعفری در گفت و گو با رکنا مطرح کرد
میدان نفتی«فروزان» بیشترین آلودگی را وارد خلیج فارس می کند/ عسلویه؛ رکورددار ورود پساب به خلیج نیلگون/ پروژههای بدون پیوست زیستمحیطی؛ یک تهدید ساختاری
امروز روز خلیج فارس است. در این روز دکتر شیرین محمد جعفری، دکترای محیط زیست، در گفتوگو با رکنا از ثبت غلظت بیسابقهی آلایندههای نفتی در رسوبات کف خلیج فارس خبر میدهد؛ رقمی که در برخی نقاط به بیش از ۱۴ هزار میکروگرم بر گرم رسیده است. در کنار این بحران، ورود بیواسطهی پسابهای صنعتی و شهری به ویژه در منطقهی عسلویه، خلیج فارس را به یکی از آلودهترین پهنههای آبی تبدیل کرده و بقای اکوسیستم آن را با تهدید جدی روبهرو ساخته است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، به مناسبت روز خلیج فارس، با دکتر شیرین محمد جعفری، دکترای محیط زیست با تخصص در شاخه آلودگی محیطی، درباره وضعیت آلودگی در این پهنهی آبی استراتژیک گفتوگویی انجام دادیم که از عمق بحران زیستمحیطی این منطقه پرده برمیدارد.
نشت نفت از زیرساختهای فرسوده؛ میدان فروزان آلودهترین نقطه خلیج فارس
دکتر شیرین محمد جعفری در پاسخ به سوال خبرنگار اجتماعی رکنا مبنی بر اینکه کدام مناطق خلیج فارس بیشترین آلودگی نفتی را دارند، گفت: «طی یک بررسی میدانی یکساله در فصول مختلف، در مناطق دارای سکوهای نفتی مانند رسالت، رشادت، سیری، خارک و بهرگان، مشخص شد که میدانهای نفتی خارک—بهویژه میدانهای درود و فروزان—بیشترین بار آلودگی را دارند. بیشترین میزان آلودگی نفتی در میدان فروزان ثبت شده که علت اصلی آن نشت مکرر نفت از خطوط انتقال و زیرساختهای فرسوده است.»
وی تأکید کرد: «راهکار اصلی برای کاهش این بحران، جلوگیری از نشت نفت از خطوط لوله و نظارت مستمر بر تجهیزات انتقال نفت و فرآوردههای نفتی است. همچنین رعایت اصول بارگیری و حملونقل ایمن باید با دقت بیشتری انجام شود.»
میکروپلاستیکها؛ تهدید خاموش دیگر
دکتر جعفری با اشاره به یافتههای میدانی خود گفت: «در کنار آلودگیهای نفتی، در نمونهبرداریهایمان حضور گستردهی میکروپلاستیکها نیز ثبت شد. این ذرات پلاستیکی بسیار ریز وارد بدن آبزیان میشوند و ضمن افزایش غلظت آلودگی در رسوبات، باعث خفگی، مرگومیر و اختلالات شدید در زنجیرهی غذایی میشوند.»
او افزود: «ضروری است که میزان آلودگی نفتی و میکروپلاستیکی در زنجیره غذایی پایش شود و خطرپذیری سلامت زیستمندان و اکوسیستم ارزیابی گردد. همچنین اجرای دقیق و سختگیرانهی قوانین، بهویژه در شرایط بحرانهای نفتی و نشتها، باید در اولویت دستگاههای ذیربط باشد.»
پروژههای بدون پیوست زیستمحیطی؛ یک تهدید ساختاری
این دکترای محیط زیست با اشاره به اجرای پروژههای متعدد در مناطق ساحلی و فراساحلی بدون ارزیابیهای کامل زیستمحیطی گفت: «برخی از این پروژهها از ابتدا بدون پیوست محیط زیستی مجوز گرفتهاند یا این ارزیابیها بهصورت ناقص و نمایشی انجام شدهاند. سازمان محیط زیست باید نقش نظارتی مؤثری ایفا کند و در صورت تخلف، پروژهها را متوقف یا جریمه کند.»
او ادامه داد: «مشکل اینجاست که سازمان محیط زیست بهتنهایی قدرت کافی ندارد و اجرای مؤثر نظارت، نیازمند همکاری وزارتخانههایی مثل نفت، شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی گاز و پالایشگاههاست. در موارد متعددی دیدهایم که سازمان محیط زیست مخالفت کرده، اما وزارت نفت پروژه را تأیید کرده است.»
عدم هماهنگی بین دستگاهها؛ گلوگاه بحران
بر اساس گفتههای دکتر جعفری، ریشه ناهماهنگی در ضعف گفتمان میان سازمان محیط زیست و سایر نهادهای سیاستگذار است. به گفته او: «جریمهها و برخوردهای فعلی بازدارنده نیستند، چرا که اراده سیاسی برای حفاظت واقعی از خلیج فارس وجود ندارد. در عمل، قدرت سازمان محیط زیست در برابر وزارتخانههای اقتصادی بسیار محدود است.»
نقش قاچاق سوخت در آلودگی خلیج فارس
یکی از مسائل تلخ در جنوب کشور، قاچاق سوخت است. این فعالیتها اغلب با تعقیبوگریزهای پرخطر همراهند که در نهایت منجر به تخلیه نفت یا گازوئیل در دریا میشود. دکتر جعفری در این خصوص گفت: «تحقیقات ما نشان میدهد که هم رسوبات کف دریا و هم ستونهای آبی، آلودگی بالایی از منشأ پتروژنیک دارند؛ یعنی آلودگی مستقیماً ناشی از ورود نفت خام و فرآوردههای نفتی است، نه صرفاً عوامل طبیعی.»
او افزود: «در برخی نمونهها، غلظت ترکیبات آلی مانند PAHها و آلکانها در رسوبات تا بیش از ۱۴ هزار میکروگرم بر گرم ثبت شده، که نشاندهنده آلودگی بسیار بالا در مقیاسهای بینالمللی است.»
پسابهای صنعتی و شهری؛ ضربهای مضاعف بر پیکر خلیج فارس
دکتر جعفری در خصوص ورود پسابهای صنعتی گفت: «در مناطقی مثل عسلویه و بندر امام حسن، پسابهای صنعتی، شهری و حتی بیمارستانی بدون هیچگونه تصفیه وارد خلیج فارس میشوند. این فاضلابها شامل فلزات سنگین و ترکیبات سمیاند و بهشدت اکوسیستم را تهدید میکنند.»
او ادامه داد: «در منطقه عسلویه، بالاترین میزان آلودگی ناشی از پسابها گزارش شده که در برخی موارد تا بیش از ۱۰ هزار نانوگرم بر گرم رسیده است. با این حال، هیچ پالایش یا پایش زیستمحیطی بر این پسابها صورت نمیگیرد.»
پاسخ به استدلال توسعهمحور وزارت نفت چیست؟
دکتر جعفری در واکنش به ادعای توسعهمحور وزارت نفت و وزارت صمت گفت: «توسعهای که پایدار نباشد و منابع طبیعی را نابود کند، در نهایت خود توسعه را هم متوقف خواهد کرد. ما نیازمند اجرای سختگیرانهتر قوانین، تقویت مناطق حفاظتشده، مدیریت مشترک با کشورهای حاشیه خلیج فارس و بهرهگیری از فناوریهای نوین مانند سنجش از دور، پایش ماهوارهای و پهپادی هستیم. نمونههایی از این فناوریها را میتوان در پروژههای حفاظتی کشورهایی مانند هلند مشاهده کرد.»
آبشیرینکنها؛ تهدیدی برای اکوسیستم
او درباره پروژههای آبشیرینکن گفت: «انتقال آبشیرینشده از خلیج فارس، خصوصاً به سمت استانهایی مثل اصفهان، باعث کاهش کیفیت آب دریا میشود. این کاهش کیفیت در شرایط اقلیمی گرم منجر به افزایش اسیدیته، کاهش کیفیت اسپرم و تخمگذاری آبزیان و در نهایت افت تنوع زیستی میشود.»
وی افزود: «مرجانها دچار سفیدشدگی میشوند و لاکپشتهایی مثل گونه در خطر انقراض پوزهعقابی از چرخه زیستی حذف میشوند.»
فقدان آموزش محیطزیستی؛ مرگ تدریجی اکوسیستم
دکتر محمد جعفری با انتقاد از نبود آموزش گسترده در حوزه محیط زیست گفت: «خیلی از تصمیمگیران فکر میکنند از بین رفتن یک ماهی، پرنده یا مرجان چیز مهمی نیست، در حالی که حذف هر گونه، زنجیره اکولوژیک منطقه را مختل کرده و فاجعههای بزرگتری به دنبال دارد.»
او ادامه داد: «خلیج فارس پهنهای نیمهبسته است با کمترین تبادل آبی با اقیانوس هند از طریق تنگه هرمز. این یعنی آلودگیها برای مدت طولانی در اکوسیستم باقی میمانند و به همین دلیل خلیج فارس یکی از آسیبپذیرترین پهنههای آبی جهان است.»
مرجانها، مقاوم اما محدود
به گفته دکتر محمد جعفری، برخلاف تصور عمومی، مرجانها نسبت به آلودگیهای نفتی مقاومت نسبی دارند و خاصیت «خودپالایی» دارند که ناشی از همزیستیشان با جلبکهاست. اما این مصونیت دائمی نیست و در صورت تشدید آلودگی، مرجانها نیز دچار سفیدشدگی، بیماری و نابودی میشوند.
آیندهای خاکستری؛ اگر اقدامی صورت نگیرد
در بخش پایانی گفتوگو، دکتر شرین محمد جعفری گفت: «اگر تغییر جدی در تفکر مدیریت انرژی کشور و فرهنگسازی محیطزیستی اتفاق نیفتد، طی ۳۰ سال آینده ممکن است بخشی از تنوع زیستی خلیج فارس را از دست بدهیم. گونههای بومی و اقتصادی مهم ممکن است به دلیل آلودگیها و تغییرات اکولوژیک دیگر در این منطقه حضور نداشته باشند.»
او هشدار داد: «سواحل جنوبی ایران، بهویژه استانهایی مثل بوشهر و هرمزگان، در آیندهای نهچندان دور با پیامدهایی مثل کاهش منابع غذایی دریایی، تهدید معیشت جوامع محلی و حتی مهاجرت زیستمحیطی مواجه خواهند شد. این بحران فقط زیستمحیطی نیست؛ پیامدهای اجتماعی و اقتصادی هم دارد.»
به باور دکتر شرین محمد جعفری، ادامهی روند فعلی یعنی اجرای پروژههای صنعتی بدون پیوست محیطزیستی، نبود هماهنگی بین نهادها، فقدان اراده منطقهای برای همکاری بینالمللی، و بیتوجهی به دادههای علمی، خلیج فارس را به یک اکوسیستم بحرانی بدل خواهد کرد.
او نتیجهگیری میکند: «مداخله علمی و مدیریت هماهنگ، نه لوکس است و نه اختیاری؛ بلکه ضرورتی است برای بقا. اگر همین وضعیت ادامه یابد، ما دیگر خلیج فارس را نخواهیم داشت؛ خلیج فارس، کویر خواهد شد.»
-
شکست قهرمان المپیک پاریس از جوان کشتی بلد مازندرانی
ارسال نظر