رکنا گزارش می دهد
سال ۱۴۱۴ بیش از ۵۰ میلیون ایرانی در مناطق بحران آب زندگی خواهند کرد؛ تهدید جدی برای ۲۵ شهر بزرگ!
وقتی زمین زیر پای ۸۵ میلیون نفر هر سال چند سانتیمتر پایینتر میرود، وقتی تالابها به طوفان و دما به دشمن جان بدل میشود، دیگر با بحران روبهرو نیستیم؛ ما در آستانه یک فاجعه تمدنی ایستادهایم. ۳۰ استان ایران درگیر فرونشستاند، منابع آب رو به نابودیاند، گرمای بیسابقه جانها را میگیرد و ۶۶ درصد تالابها به کانون گردوغبار بدل شدهاند. اینجا ایران ۱۴۰۴ است، و اگر همین مسیر را ادامه دهیم، در سال ۱۴۱۴ تنها ۴۰ درصد از خاک کشور قابل سکونت خواهد بود. هشدارها از اسناد عبور کرده و به نفس مردم رسیدهاند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، وقتی زمین زیر پا خالی میشود، وقتی دریاچهها بدل به شورهزار میشوند، و وقتی آسمان هر روز بیشتر گردآلود میشود، دیگر نمیتوان گفت "وضعیت قرمز است"؛ اینجا، وضعیت سیاه است. ایران در سال ۱۴۰۴ روی لبهی پرتگاه زیستمحیطی ایستاده و زنگ خطرها نه در اتاقهای وزارتخانهها، بلکه در استخوانهای ترکخوردهی زمین و نفسهای بریدهی مردم به صدا درآمدهاند.
۳۰ استان از ۳۱ استان کشور درگیر فرونشست زمیناند. این خبر را دیروز رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست کشور زده است. این جمله، مثل یک مشت به صورت واقعیت است. فرونشست دیگر نه پدیدهای علمی که تهدیدی لحظهبهلحظه برای جان و مال میلیونها ایرانی است. اگر همین مسیر را ادامه دهیم، تنها در ده سال آینده: بخشهایی از اصفهان، کرمان، تهران، فارس، خراسان رضوی و قم ممکن است غیرقابل سکونت شوند.خطوط راهآهن، بزرگراهها، زیرساختهای شهری و حتی فرودگاهها، در خطر فروپاشی کامل هستند.با کاهش سفرههای آب زیرزمینی، خاک به شن بدل میشود و کشاورزی، قلب اقتصاد مناطق مرکزی، برای همیشه میمیرد.
کارشناسان دانشگاه تهران و پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی هشدار دادهاند که نرخ فرونشست در برخی مناطق به بیش از ۲۵ سانتیمتر در سال رسیده؛ یعنی ۲۵ برابر حد بحرانی تعریفشده در اسناد جهانی.
دمای زمین بالا رفته؛ خشم اقلیم در راه است
بر اساس گزارش رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، دمای ایران طی پنج سال گذشته ۲.۵ درجه افزایش یافته است. این یعنی ایران، چهار برابر سریعتر از متوسط جهانی در حال گرم شدن است.
آیندهی ۱۰ سالهی ما چه خواهد بود؟
تابستانهایی با دمای بالای ۵۲ درجه در جنوب کشور، افزایش مرگومیر ناشی از گرمازدگی، سکتههای قلبی و مشکلات تنفسی،نیاز به برق با مصرفی فراتر از توان شبکه و خاموشیهای پیدرپی در نیمهی گرم سال، افزایش مهاجرت اقلیمی داخلی؛ آغاز کوچ از جنوب به شمال، از شرق به غرب.طبق مدلهای پیشبینی اقلیم دانشگاه شریف، ایران در مسیر تبدیل شدن به یکی از پنج کشور نخستِ قربانی تغییر اقلیم در جهان است.
تالابهایی که به طوفان تبدیل شدند
۶۶ درصد تالابهای ایران – از هامون گرفته تا گاوخونی و هورالعظیم – امروز کانونهای فعال گرد و غبار هستند. این یعنی: طوفانهای خاک هر ساله جان هزاران نفر را تهدید میکنند. ابتلا به بیماریهای تنفسی در خوزستان، سیستان و فارس به بالاترین رکورد رسیده.اکوسیستمهای شکننده در حال نابودیاند، و با آنها، بیش از ۳۰۰ گونه جانوری در خطر انقراض قرار دارند.
گزارشها از سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که ذرات معلق هوا در اهواز، زابل و کرمانشاه به سطوح بسیار خطرناک رسیدهاند، در حالیکه راهکارهای کنترل گرد و غبار هنوز در حد اسناد باقی ماندهاند.
آب؛ جنگ آینده، امروز آغاز شده است
ایران دیگر کشور کمآب نیست؛ ما کشوری هستیم که آب تجدیدپذیرش به مرز ورشکستگی رسیده است. کاهش ۲۷ میلیارد متر مکعب از منابع آب تجدیدپذیر یعنی:
پایان کشاورزی سنتی در فلات مرکزی، تنش آبی در ۴۰ شهر بزرگ کشور، احتمال تقابلهای قومی و منطقهای بر سر آب،گسترش پدیده "مافیای آب" و خصولتیسازی منابع آبی.در سال ۱۴۱۴، اگر همین روند ادامه یابد، بیش از ۵۰ میلیون نفر از جمعیت کشور در مناطقی خواهند بود که نیاز به انتقال آب بینحوضهای و واردات آب دارند.
ایران ۱۴۱۴؛ تصویری تکاندهنده از آینده
بر اساس تلفیق دادههای سازمان حفاظت محیط زیست، ناسا، و مرکز اقلیمشناسی ایران، اگر همین مسیر ادامه پیدا کند، ده سال دیگر ایران کشوری خواهد بود که:
فقط ۴۰٪ از جمعیت آن در مناطق "قابل زندگی" سکونت دارند.صادرات محصولات کشاورزی به صفر میرسد. نرخ مهاجرت داخلی و بینالمللی رکورد تاریخی خواهد زد. مرزهای سیاسی تحت فشار جغرافیای اقلیمی جابهجا میشود.
چه باید کرد؟ یا بهتر بگوییم: آیا هنوز میتوان کاری کرد؟
علم هنوز پاسخهای محدودی دارد. کاهش مصرف آب، احیای تالابها، توقف پروژههای انتقال آب، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، و خروج صنایع آلاینده از مناطق بحرانی بخشی از نسخهی نجات هستند.اما واقعیت این است که اگر در یک سال آینده تصمیمات ساختاری و شجاعانه گرفته نشود، حتی این نسخهها هم کارآمد نخواهند بود.
ما در برابر آیندگان مسئولیم. فرونشست زمین فقط فرو رفتن خاک نیست، این فروپاشی تمدن است. طوفان گرد و غبار فقط مشکل تنفسی نیست، این خاموش شدن اکوسیستم است. افزایش دما فقط آماری در گزارشها نیست، این آغاز پایان یک سرزمین است.
تا کی میخواهیم چشم بر واقعیت ببندیم؟ تا کی محیط زیست، آخرین اولویت باشد؟ تا کی فقط شعار و اسناد بیعمل؟زمان عمل، همین حالاست. نه فردا، نه ده سال دیگر. چرا که ممکن است فردایی برای این سرزمین نباشد.
-
فیلم / گیر افتادن موش در آبکش
ارسال نظر