رکنا گزارش می دهد
اینجا کردستان است؛ جایی که نان از دل کوه بالا میرود و پایین نمیآید /نه از توسعه خبری هست، نه اشتغال پایدار، نه حتی درمانگاه مجهز
رکنا، خیابانهای شیبدار و پلکانی سنندج، هرچند منظرهای شاعرانه میسازند، اما زیر پوست شهر، زندگی مردمی جریان دارد که با کمترین امکانات روزگار میگذرانند. محلههایی فرسوده، جوانانی بیکار، و خانوادههایی که ماه ها در فقر معیشتی می مانند، واقعیتی است که در پس ظاهر آرام شهر پنهان شده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در دل کوههای بلند زاگرس، مردمانی زندگی میکنند که سالهاست زیر بار تبعیض، فقر و بیتوجهی خم شدهاند؛ نه از توسعه خبری هست، نه از اشتغال پایدار، نه حتی از درمانگاهای مجهز اینجا کردستان است؛ جایی که نان از دل کوه بالا میرود و پایین نمیآید، و مردم، هر روز در مرز مرگ و زندگی راه میروند.
حسن عباسی فعال رسانه ای که نوروز 1404 به کردستان سفر کرده بود اینگونه از آنچه در این استان دید برای رکنا نوشت: "شهر بر فراز تپهها، زندگی در سراشیبی فقر یعنی سنندج، مرکز استان کردستان، شهری است زیبا و کوهستانی با چشماندازهایی بکر، اما در دل همین مناظر طبیعی، فقر گستردهای ریشه دوانده است.
خیابانهای شیبدار و پلکانی سنندج، هرچند منظرهای شاعرانه میسازند، اما زیر پوست شهر، زندگی مردمی جریان دارد که با کمترین امکانات روزگار میگذرانند. محلههایی فرسوده، جوانانی بیکار، و خانوادههایی که ماه ها در فقر معیشتی می مانند، واقعیتی است که در پس ظاهر آرام شهر پنهان شده است.
کولهبرها: قهرمانان فراموششدهی اقتصاد غیررسمی
یکی از تلخترین جلوههای بیکاری گسترده در کردستان، پدیدهی کولهبری است. در نبود فرصتهای شغلی پایدار و زیرساختهای اقتصادی، صدها نفر از اهالی مناطق مرزی، بهویژه در شهرهای مریوان، بانه، سقز و سردشت، برای تأمین معاش به کوهها میزنند.
بارهایی گاه بیش از ۵۰ کیلو را بر پشت خود میکشند و از مسیرهای پرشیب و خطرناک عبور میکنند تا اجناس را از مرز رد کنند.
کولهبر نه شغل است، نه انتخاب، کولهبر بودن، ناچاری است؛ انتخاب بین مرگ خاموش در خانه یا مرگ احتمالی در کوه است.
هر سال دهها نفر از کولهبران، بر اثر شلیک گلوله، سرمازدگی، یا سقوط از ارتفاع جان میبازند؛ بیهیچ بیمه، حقوق یا پشتیبانی قانونی آنها در سایهی قوانین خاکستری، میان زندگی و مرگ، روزگار میگذرانند.
مرز محرومیت: نبود بیمارستان، نبود دارو، نبود امید
کردستان فقط از فقر اقتصادی نمینالد؛ بحران درمانی نیز بُعدی دیگر از این محرومیت است. بسیاری از شهرها و روستاهای این استان، از داشتن امکانات اولیهی درمانی محروماند. در برخی نقاط، تنها یک خانه بهداشت نیمهفعال یا یک درمانگاه فرسوده وجود دارد که آنهم بدون پزشک متخصص یا تجهیزات کافی است.
در شهرهایی مثل دیواندره، بیجار یا سروآباد، دسترسی به یک متخصص ساده گاهی به معنای طی چند ساعت راه تا سنندج که خود هم در محرومیت است. در موارد اورژانسی، همین تأخیر میتواند بهای جان یک انسان را داشته باشد. نبود آمبولانس کافی، کمبود دارو، و نارسایی زیرساختهای درمانی، سالهاست که زندگی مردم را تهدید میکند.
چرا کردستان توسعه پیدا نکرد؟ نگاهی به ریشهها
پاسخ به این سؤال پیچیده اما ضروری است که بسیاری از تحلیلگران، عقبماندگی کردستان را ترکیبی از عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میدانند. بخشی از مشکل به نگاه امنیتی به مناطق مرزی برمیگردد؛ جایی که بهجای توسعهی زیرساختها، تمرکز بیشتر بر کنترل و محدودسازی بوده است.
همچنین، نبود سرمایهگذاری دولتی و خصوصی در استان باعث شده صنعت رشد نکند، گردشگری مهجور بماند، و کشاورزی نیز به دلیل بیبرنامگی و خشکسالی آسیب ببیند.
روایت مردم: «ما همیشه فراموششدهایم»
«پسرم سالهاست بیکاره، نه کاری هست، نه امیدی. فقط هر چند وقت یک بار میره کوه. میره که خرج خونه دربیاره، اما هر بار که میره، دعا میکنم سالم برگرده.»
این را مادری ۵۵ ساله در روستایی حوالی مریوان میگوید. دستانش پینهبسته، صورتش آفتابسوخته و چشمانش خستهاند.
مردم کردستان، نجیب و صبور، با وجود همهی مشکلات، هنوز امید دارند. امیدی که به سختی زنده نگه داشته شده. اما آیا زمان آن نرسیده که این صبر، با عدالت پاسخ داده شود؟
صدایی از دل کوه
کردستان، با همهی زیباییهای طبیعی، فرهنگی غنی، مردمی مهماننواز و تاریخی پرشکوه، شایستهی چنین فقر و محرومیتی نیست. اگر قرار است عدالت به معنای واقعی کلمه در این سرزمین جاری شود، باید از همین مناطق محروم آغاز کرد — از همان جایی که مردمش نان را از دل کوه بیرون میکشند، اما هنوز گرسنهاند."
اقتصاد غیررسمی، جامعه فرسوده: آیندهای مبهم برای کردستان
شرایطی که حس عباسی از این روزهای کردستان بیان کرد دورنمایی نه چندان موفق و سلامت از استان کردستان در چند سال آینده نشان می دهد. حال به آینده دور نگاه نکنیم. نگاهی مثلا به پنج سال آینده با شرایط فعلی داشته باشیم.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا ، در چشمانداز پنجساله، اقتصاد استان کردستان با تداوم روند فعلی، بیشازپیش به سمت غیررسمیشدن و زیرزمینیشدن ساختار اشتغال پیش خواهد رفت. افزایش وابستگی به مشاغل غیررسمی مانند کولهبری، دلالی مرزی، و تجارت غیررسمی، موجب خواهد شد که سهم قابل توجهی از نیروی کار جوان، از پوشش بیمه، حقوق قانونی، و امنیت شغلی محروم بمانند. در نبود سیاستهای منطقهای برای توسعه صنعتی، کشاورزی پایدار، یا گردشگری، کردستان از چرخهی سرمایهگذاری ملی و بخش خصوصی خارج خواهد شد و بیکاری ساختاری با نرخ بالای ۳۰ درصد در برخی شهرستانها تثبیت میشود.
از منظر اجتماعی، فرآیند فروپاشی سرمایه اجتماعی و انسداد افقهای آینده در حال تسریع است. احساس نادیدهگرفتهشدن، بیعدالتی تاریخی، و تجربهی محرومیت مزمن، باعث کاهش مشارکت مدنی، بیاعتمادی به نهادهای دولتی، و افزایش تمایل به مهاجرت (داخلی و خارجی) در بین جوانان خواهد شد. البته باید تاکید داشت بعضی از این شرایط مثل مهاجرت جوانان به شدت شکل گرفته است به شکلی که به بعضی از روستاهای منطقه که مراجعه می کنید دیگر خبری از جوانان نیست. همه رفته اند.
ادامهی این وضعیت، به گسترش آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد، افسردگی جمعی، خشونت خانگی و فرار از تحصیل در مناطق روستایی دامن خواهد زد، خصوصاً در خانوادههایی که درآمد آنها به کولهبری یا کمکهزینههای حداقلی یارانهای محدود شده است.
در بخش سلامت، بحران زیرساختی و نابرابری دسترسی به خدمات درمانی تشدید خواهد شد. با افزایش تقاضای درمان و کاهش سرمایهگذاری در بخش سلامت عمومی، نظام درمانی محلی در شهرستانهای محرومتر مانند سروآباد، دیواندره و دهگلان، دچار فرسودگی خواهد شد. نبود متخصص، نبود تجهیزات، و ضعف سیستم ارجاع، منجر به افزایش مرگومیرهای قابلپیشگیری، بهویژه در میان سالمندان، زنان باردار و کودکان خواهد شد. بهطور همزمان، فشار بر خانوادهها برای تأمین هزینههای درمانی خارج از استان، سطح فقر چندبعدی را تشدید میکند.
این شرایط، مانع شکلگیری اقتصاد مولد درونزا و نهادهای مدنی قدرتمند در استان میشود. سرمایهگذاریهای دولتی به جای ایجاد زیرساختهای پایدار، صرف پروژههای مقطعی نمایشی خواهد شد، که توان بازتولید توسعه را ندارند. شکاف اقتصادی با استانهای توسعهیافتهتر مانند اصفهان، تهران یا مازندران عمیقتر میشود و در آمارهای رسمی، کردستان بهعنوان یکی از پایینترین استانها از حیث تولید ناخالص داخلی، باقی خواهد ماند.
در نهایت، اگر این مسیر بدون اصلاح بماند، طی پنج سال آینده کردستان با نوعی بحران هویتی و گسست بیننسلی مواجه خواهد شد. نسل جوانی که بین ماندن و رفتن، بین سکوت و اعتراض، بین تلاش و ناامیدی سرگردان است، آیندهای در داخل نمیبیند. در نتیجه، اگر اصلاحات اقتصادی و اجتماعی بنیادین صورت نگیرد، نهتنها توسعهی کردستان متوقف خواهد ماند، بلکه کل کشور با تبعات این غفلت، مواجه خواهد شد.
-
فیلم آواز احساسی دلنشین ترکی رفقا سر خاک دوستشون ! / آهنگ ترکی شدیدا غمگین اشک همه را درآورد !
ارسال نظر