رکنا گزارش می دهد
زنان تنها ۱۸ درصد از نیروی کار رسمی کشور را تشکیل میدهند/ قهرمانان تحصیل که در بازار کار محکوم به شکستاند!
در ایران، زنان با استعدادهای تحصیلی درخشان که رکوردهای جهانی میزنند، پس از ورود به بازار کار با دنیایی از تبعیضها و موانع مواجه میشوند. فشارهای اجتماعی و اقتصادی، در کنار سیاستهای ناکافی، موجب شده تا نیمی از جامعه به رغم توانمندیهای بینظیرشان، در سایه محرومیتهای شغلی و مدیریتی قرار بگیرند. چرا در کشوری که زنانش در تحصیل پیشتازند، این همه شکاف در مشارکت آنان در اقتصاد و تصمیمگیریهای کلان وجود دارد؟

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در ایران امروز، داستان شکاف جنسیتی دیگر فقط یک موضوع اجتماعی نیست، بلکه یک بحران جدی است که تبعات آن را در همه لایههای جامعه میتوان دید. درست است که زنان ایرانی در عرصههای تحصیلی توانستهاند رکوردهای جدیدی از خود به جا بگذارند، اما این دستاوردها تا کجا در دنیای واقعی به تحقق میپیوندند؟ وقتی که پای بازار کار و فرصتهای شغلی به میان میآید، زنان ایرانی به وضوح با موانعی روبرو میشوند که نهتنها از پیشرفت آنان جلوگیری میکند، بلکه بر کیفیت زندگی و فرصتهای اجتماعی آنان اثرات منفی عمیقی میگذارد.
در حالی که در بسیاری از کشورها، تحصیلات به یک بخش عادی از زندگی فردی تبدیل شده است، زنان ایرانی در سالهای اخیر به یکی از موفقترین گروههای تحصیلی در خاورمیانه تبدیل شدهاند. طبق آمارهای مختلف، زنان ایرانی در مقاطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی نسبت به مردان عملکرد بسیار بهتری دارند. در دانشگاهها، زنان ایرانی نهتنها در رشتههای علوم انسانی، پزشکی و پرستاری برتری دارند، بلکه حتی در رشتههای فنی و مهندسی نیز حضور فعال و قدرتمندی دارند. این وضعیت از یک سو تحسینبرانگیز است، اما از سوی دیگر، این پرسش مطرح میشود: چرا چنین استعدادهایی در زمان ورود به بازار کار به این سرعت در هم میشکنند؟
بازار کار ایران؛ جایی برای تبعیضهای آشکار و فشارهای اجتماعی
در ایران، وارد شدن به بازار کار برای زنان به یک معضل بزرگ تبدیل شده است. حتی اگر زنانی با تحصیلات عالی و مهارتهای برجسته وارد بازار شوند، سیستمهای موجود به آنها اجازه نمیدهند که به شکلی برابر با مردان در جامعه مشارکت کنند. تبعیضهای ساختاری و اجتماعی، همچون مشکلاتی که به دلیل مسئولیتهای خانوادگی و نقشهای اجتماعی به زنان تحمیل میشود، مانع بزرگی برای پیشرفت آنان در حرفهشان است.
فشارهای اجتماعی در ایران بر زنان، که از آنها انتظار میرود در کنار شغل خود، نقشهای سنتی و فرهنگی خانهداری و مادر بودن را نیز اغلب به تنهایی به دوش بکشند، این بحران را تشدید کرده است. سیستمهای اداری و کاری در ایران، بهویژه در بخشهای دولتی و نیمهدولتی، اغلب برای زنان فرصتی برای پیشرفت فراهم نمیکنند و حتی زنان در پستهای مدیریتی و اجرایی به ندرت دیده میشوند. چرا که در بسیاری از موارد، آنها بهدلیل مسئولیتهای خانوادگی و مرخصیهای زایمان از چرخه شغلی خارج میشوند و یا از فرصتهای ارتقاء و آموزشهای مدیریتی محروم میمانند.
فشار اجتماعی و اقتصادی بر زنان ایرانی؛ پیامدهای جدی برای جامعه
اما این تبعیضها تنها به ضرر زنان نیست. وقتی که نیمی از جامعه در چرخه اقتصادی و اجتماعی کشور بهطور کامل بهکار گرفته نمیشود، نتیجه چیزی جز افت تولید، کاهش بهرهوری و از دست دادن استعدادهای بالقوه نخواهد بود. زنان ایرانی، باوجود توانمندیهای بینظیر در عرصههای تحصیلی و علمی، در معرض محرومیتهای شغلی و اجتماعی قرار دارند.
تحقیقات نشان میدهند که در بازار کار ایران، زنان تنها ۱۸ درصد از نیروی کار رسمی کشور را تشکیل میدهند. این آمار خود نشاندهنده یک بحران در مشارکت زنان در اقتصاد و تصمیمگیریهای کلان اقتصادی است. بهعنوان مثال، زنان ایرانی نه تنها در موقعیتهای رهبری و مدیریتی به اندازه مردان دیده نمیشوند، بلکه در بسیاری از صنایع، بهویژه صنایع سنگین و فنی، حضورشان به حداقل رسیده است. این وضعیت نه تنها به نفع توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور نیست، بلکه تبعات منفی برای عدالت اجتماعی و مشارکت فعالانه زنان در تمامی ابعاد زندگی خواهد داشت.
مرکز قدرت و سیاستهای اجتماعی؛ جایی که زنان ایرانی همچنان مغفول ماندهاند
در دنیای امروز، کشورهایی که به برابری جنسیتی توجه نمیکنند، نمیتوانند در رقابتهای جهانی پیشرفت کنند. اما آیا سیاستهای ایران در این زمینه بهبود یافته است؟ پاسخ تلخ است؛ سیاستها و برنامههای حمایتی برای زنان ایرانی، چه در حوزه کار و چه در حوزه اجتماعی، بهطور کلی ناکافی است.
با وجود اینکه ایران در برخی از حوزهها همچنان به پیشرفتهای تحصیلی و علمی دست یافته، اما در حوزههای اقتصادی و اجتماعی، نهادهای دولتی و سیاستگذاران بهطور جدی به رفع این نابرابریها توجه نکردهاند. همین امر باعث شده است که زنان ایرانی علیرغم تحصیلات عالی و استعدادهای بینظیر، همچنان در میدان کار و تولید، جایگاهی برابر با مردان نداشته باشند.
برای حل این معضل، نیاز به یک تحول بنیادین در سیاستها و قوانین کاری و اجتماعی کشور است. سیاستهای حمایتی باید به گونهای تدوین شوند که زنان ایرانی نهتنها در عرصه تحصیل، بلکه در بازار کار نیز فرصتهای برابر و دسترسی به شغلهای مدیریتی و اجرایی داشته باشند. تنها در این صورت است که جامعه ایران میتواند به رشد و پیشرفت واقعی دست یابد و به یک جامعه برابر و عادلانه تبدیل شود.
زنان ایرانی باید توانایی آن را داشته باشند که در کنار ایفای نقشهای اجتماعی و خانوادگی، در دنیای کار نیز به پیشرفتهای چشمگیر دست یابند. تا زمانی که این تغییرات در سیاستها و ساختارهای اجتماعی ایران به وقوع نپیوندد، شکاف جنسیتی موجود همچنان بهعنوان یک تهدید جدی برای توسعه کشور باقی خواهد ماند.
-
فیلم آواز شاد / پیرمرد جوگیر شد تو تالار رو میز رقصید یهو میز شکست پخش زمین شد !
ارسال نظر