در گفت و گوی رکنا با حسین آخانی استاد دانشگاه تهران مطرح شد
قطع درختان از چیتگر تا سرخه حصار، نسخه ای برای جبران یک فاجعه / آخانی: تا تحریم هست، درختان ایران قطع میشوند/ با وجود بیآبی، صادرات کشاورزی ۲۵ درصد افزایش یافت!
امروز 15 اسفندماه روز درختکاری است و اما قطع درختان در پارکهای چیتگر و سرخهحصار بار دیگر نگرانیهای زیستمحیطی را برانگیخته است. شهرداری دلیل این اقدام را خشکیدگی و آفتزدگی درختان عنوان کرده و وعده داده که با کاشت ۲۰ هزار نهال، فضای سبز این مناطق را احیا کند. اما آیا این توضیحات برای افکار عمومی و فعالان محیط زیست قانعکننده است؟نهضت کاشت درخت یا جبران یک فاجعه محیط زیستی؟چرا منابع طبیعی از درختان تهران محافظت نکرد؟

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، این روزها اخبار مربوط به قطع درختان در نقاط مختلف تهران، از پارک چیتگر تا پارک سرخهحصار، در رسانهها و فضای مجازی بازتاب گستردهای داشته است. در واکنش به این موضوع، شهرداری توضیح داده است:
محمدخانی، در پاسخ به پرسشی درباره جایگزینی درختان خشکیده و آفتزده، اظهار کرد: «در خیابان ولیعصر (عج)، تمام مجوزهای لازم دریافت شده و فرآیند قانونی طی گردیده است. چارهای جز جایگزینی این درختان نداریم و این کار را با تلخکامی انجام میدهیم. در مورد پارکهای سرخهحصار و چیتگر نیز بدون هماهنگی با منابع طبیعی اقدامی صورت نمیگیرد.»
وی افزود: «در این دو پارک، انتقادات به شهرداری ناشی از تکلیفی است که منابع طبیعی بر عهده ما گذاشته است. در دو سال گذشته، تلاش شده که فرآیند جایگزینی درختان در این مناطق انجام شود. در پایان این هفته و هفته آینده، در بخش غربی پارک چیتگر، با مشارکت فعالان محیط زیست و سایر اقشار، ۲۰ هزار نهال کاشته خواهد شد.»
نهضت کاشت درخت یا جبران یک فاجعه محیط زیستی؟
حال این پرسش مطرح است که آیا نمیشد با مدیریت صحیح، از آفتزدگی این درختان جلوگیری کرد تا نیازی به قطع آنها نباشد؟
دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران و کارشناس محیط زیست، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، به این پرسش اینگونه پاسخ داد: بحث کاشت درختان و انتخاب گونههای مناسب برای جنگلکاری و فضای سبز شهری، موضوعی است که از سالها پیش انتقادات جدی به آن وارد بوده است. ما (کارشناسان محیط زیست) بارها این موضوع را به شهرداریها و همچنین به سازمان جنگلها و مراتع کشور گوشزد کردهایم و تأکید داشتهایم که این اقدام در بلندمدت میتواند آسیبهای جدی به اکوسیستم وارد کند. دقیقاً در همان سالهایی که این انتقادات مطرح میشد، استدلال اصلی ما بر این مبنا بود که اگر گونههای کاشتهشده در برابر آفات آسیبپذیر باشند، در صورت هجوم آفات، تمام درختان یکجا از بین خواهند رفت. این نگرانی، تجربهای بود که در گذشته نیز داشتهایم، اما مشکل اساسی این بود که در آن سالها، مسئولین مرتبط به این هشدارها توجهی نمیکردند و علیرغم تمام تلاشها و تذکراتی که داده شد، سیاستگذاریها و تصمیماتشان تغییر نکرد.
دکتر حسین آخانی در ادامه گفت: حالا که این اتفاق رخ داده و مشکلات بهوضوح نمایان شده است، همان مسئولین با شرایطی مواجه شدهاند که ما سالها قبل آن را پیشبینی کرده بودیم. البته وقتی میگوییم "ما"، منظور دانش و علم روز است، نه لزوماً اشخاص خاصی. این مسئله یکی از معضلات تلخ در کشور ماست که وقتی متخصصین، بر اساس دانش علمی، تجربیات جهانی و اصول بومشناسی، توصیههایی ارائه میدهند، به آنها توجهی نمیشود و مسئولین بدون در نظر گرفتن تبعات، کار خود را انجام میدهند. در نهایت، پس از گذشت چند دهه، تازه پیامدهای این سیاستهای غلط نمایان میشود، در حالی که افرادی که این تصمیمات را اتخاذ کردهاند، دیگر در آن جایگاه نیستند تا پاسخگو باشند.
حال سوال این است که در همان زمان، چه اقداماتی میتوانست انجام شود که متأسفانه انجام نشد؟ حسین آخانی اینگونه به این سوال پاسخ داد: برای مثال، در آن سالها که گونههایی نظیر کاج در مقیاس وسیع در کشور کاشته شد، ما بارها هشدار دادیم که این گونهها در شرایط اقلیمی ایران مستعد آسیبپذیری هستند. این سیاست کاشت، از قبل از انقلاب آغاز شد و پس از انقلاب نیز برای سالهای متمادی ادامه داشت. حتی تا یک دهه پیش نیز این روند بدون تغییر باقی مانده بود و ما برای توقف این سیاست نادرست، بهشدت درگیر بودیم؛ هم با سازمان جنگلها و مراتع و هم با شهرداریها. در نهایت، توانستیم مصوبهای را به تصویب برسانیم که کاشت این گونههای خاص را ممنوع اعلام کرد، اما تا آن زمان، حجم زیادی از این درختان در اقصی نقاط کشور کاشته شده بود. اکنون که به دلیل تغییر شرایط محیطی و بومشناسی، این درختان در معرض آفت و نابودی قرار گرفتهاند، مشکلات متعددی ایجاد شده است.
ورود بی رویه گونه های خارجی که موجب شیوع آفات جدید در کشور شدند؛ توسط افراد سودجو
یکی از عوامل مهم، کمبود منابع آبی است. در حال حاضر، سطح آبهای زیرزمینی در تهران بهشدت کاهش یافته و خاک خشک شده است. این بحران محدود به جنگلهای کاشتهشده نیست، بلکه جنگلهای طبیعی ما نیز دچار همین مشکل شدهاند. در این شرایط چه می توان انجام داد؟ آخانی در پاسخ به این سوال گفت:مسئله ورود آفات و گونههای مهاجم شرایط را بحرانیتر کرده است. بخش عمدهای از این گونههای مهاجم، نتیجه سیاستهای غلط انسانی است؛ ازجمله ورود بیرویه گونههای خارجی که عمدتاً توسط افراد سودجو انجام شده است. این گونههای وارداتی، در بسیاری از موارد همراه با آفات جدید وارد کشور شدهاند و اکوسیستمهای طبیعی ما را تهدید کردهاند.علاوه بر این، تخریب بیش از حد زیستبومهای طبیعی تهران، موجب از بین رفتن سپر حفاظتی شهر شده است. زمانی که محیطهای طبیعی را نابود کرده و با گیاهان غیربومی جایگزین میکنیم، زمینه را برای شیوع آفات خارجی فراهم میآوریم.
حسین آخانی تاکید داشت: این مشکل در تهران بسیار مشهود است، اما در شمال کشور، وضعیت بهمراتب بحرانیتر شده است. در حال حاضر، بخش قابلتوجهی از جنگلهای شمال گرفتار آفات شدهاند. تأثیر این آفات زمانی تشدید میشود که درختان دچار تنشهای محیطی مانند کمبود آب باشند. در شرایطی که دسترسی به آب کافی وجود ندارد، درختان ضعیف شده و بهراحتی در برابر آفات آسیبپذیر میشوند.
وظایف دستگاههای متولی در این زمینه چیست؟ سازمانهایی مانند منابع طبیعی، سازمان محیط زیست و شهرداریها چه اقداماتی باید انجام دهند تا این آسیبها را کاهش داده و از جنگلهای طبیعی و مصنوعی حفاظت کنند؟ این استاد دانشگاه تهران به این سوال اینگونه پاسخ داد: در شرایط بحرانی کنونی، که بخشی از آن ناشی از تغییرات اقلیمی و افزایش دمای زمین است، ضرورت دارد که برنامههای توسعه پایدار را جدی بگیریم. در صورتی که این برنامهها بهطور علمی و کارشناسیشده اجرا شوند، میتوان از بروز بسیاری از این بحرانها جلوگیری کرد.البته یکی از ضعفهای اساسی ما در این زمینه، مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهاست. این تحریمها باعث شده که ما از اقتصاد جهانی جدا شده و نتوانیم بر مبنای توانمندیهای واقعی خود، توسعهیافتگی را دنبال کنیم. در نتیجه، فشار بیش از حدی بر منابع داخلی کشور وارد شده است. یکی از نمونههای این فشار، افزایش بیرویه تولید محصولات کشاورزی برای صادرات است. در شرایطی که کشور با بحران شدید آب مواجه است، طبق اعلام وزارت کشاورزی، در سال گذشته صادرات محصولات کشاورزی حدود ۲۵ درصد افزایش یافته است. این در حالی است که همزمان گزارشها نشان میدهند که منابع آب زیرزمینی تخلیه شده، بسیاری از سدها با کمبود آب مواجهاند و حتی تأمین آب شرب در برخی مناطق کشور با مشکل جدی روبهرو است. حال این سوال مطرح میشود که بر چه اساسی، در چنین شرایطی، تولید محصولات کشاورزی با هدف صادرات ادامه دارد؟ این سیاست، عملاً به معنای غارت منابع آبی کشور و انتقال آن به کشورهای دیگر است، تنها به این دلیل که دولت بخواهد تراز صادرات غیرنفتی را بهبود بخشد.
دکتر حسین آخانی با گفتن از اینکه در کنار این مسئله، دو سازمان کلیدی مسئول حفاظت از سرزمین هستند افزود: سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری است.یکی از خطاهای بزرگ در این زمینه، تغییر نام و تغییر ماهیت این سازمانها بهشکلی است که مأموریت اصلی آنها را تحت تأثیر قرار داده است. حفاظت از زیستبوم، نیازمند درک عمیق از اکوسیستمهای طبیعی و تخصص در این حوزه است. بااینحال، متأسفانه در طول سالیان متمادی، افرادی که در رأس این سازمانها قرار گرفتهاند، نه تخصص لازم را داشتهاند و نه دغدغه زیستمحیطی داشتهاند. در سازمان منابع طبیعی، موارد متعددی وجود دارد که افراد بهجای حفاظت از اکوسیستمهای بومی، به ترویج و توسعه گیاهان غیربومی پرداختهاند، که این خود برخلاف فلسفه وجودی این سازمان است.با توجه به این مسائل، نمیتوان انتظار داشت که دستگاههای دولتی، بدون تغییر نگرش و اصلاح سیاستهای خود، بتوانند بهطور مؤثر از یکپارچگی سرزمین ایران حفاظت کنند. راهکارهای علمی، اصلاح سیاستهای کلان و بهکارگیری متخصصان واقعی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی، تنها راهی است که میتواند از تکرار چنین بحرانهایی در آینده جلوگیری کند
جدول: چالشها و عوامل مؤثر در تخریب فضای سبز تهران
موضوع | توضیحات |
---|---|
مدیریت نامناسب کاشت درختان | کاشت گونههای نامناسب مانند کاج که در برابر آفات آسیبپذیرند. |
بیتوجهی به هشدارهای کارشناسان | عدم توجه به توصیههای متخصصان محیط زیست درباره گونههای مقاوم و بومی. |
کمبود منابع آبی | کاهش شدید سطح آبهای زیرزمینی و خشک شدن خاک. |
ورود آفات و گونههای مهاجم | واردات بیرویه گونههای خارجی که موجب شیوع آفات جدید شدهاند. |
تخریب زیستبومهای طبیعی | جایگزینی پوشش گیاهی بومی با گیاهان غیربومی که موجب تضعیف اکوسیستم شده است. |
بیثباتی مدیریتی | تغییرات مداوم در سیاستهای سازمانهای مسئول و عدم پاسخگویی تصمیمگیران گذشته. |
اثرات تغییرات اقلیمی | افزایش دمای زمین، کاهش بارندگی و تشدید تنشهای محیطی. |
فشار اقتصادی و سیاستهای نادرست | تمرکز بر صادرات محصولات کشاورزی با مصرف بالای آب، علیرغم بحران آب. |
ضعف سازمانهای متولی | عدم تخصص و نگرش علمی در مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست. |
این جدول خلاصهای از مشکلات مطرحشده در متن را ارائه میدهد و تأکید میکند که حل این بحران نیازمند اصلاح سیاستها و بهرهگیری از دانش تخصصی است.
-
اسکندر مومنی وزیر کشور به پویش ملی نه به تصادف پیوست
ارسال نظر