رکنا گزارش می دهد
سدها آب ندارد اما انبوه سازی مسکن دولتی ادامه دارد! / بحران تاریخی بارگذاری بیش از حد جمعیت در تهران
رکنا، سد کرج تنها ۸ درصد پر است و ذخایر آبی آن ۵۵ درصد نسبت به سال گذشته کاهش یافته است؛ بحران آب در تهران به نقطه بحرانی رسیده است. بارگذاری جمعیتی و ساختوسازهای بیرویه، در کنار فقدان برنامهریزی منسجم، منابع طبیعی کشور را به مرز نابودی کشانده و آیندهای تاریک برای پایتخت رقم زده است.همه این مسائل نشان میدهد که در مواجهه با بحرانهای زیستمحیطی و منابع طبیعی، برنامهریزیهای دولتی نه تنها ناکافی، بلکه غالباً تئوریک و بدون اراده اجرایی بوده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا ، دیروز، خبری از مدیر مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقهای البرز منتشر شد که به وضوح نشان داد کشور در بحران آب گرفتار شده است؛ سد کرج تنها ۸ درصد از ظرفیت خود را پر کرده است و ذخیره آبی آن ۵۵ درصد کمتر از سال گذشته است. این وضعیت نشاندهنده یک بحران جدی در تأمین منابع آبی است که میتواند تبعات غیرقابل جبرانی برای تهران و حومه آن داشته باشد. اما آنچه که در پشت این بحران نهفته است، چیزی فراتر از کمبود بارش و تغییرات اقلیمی است. این بحران به ساختار غلط برنامهریزی و سیاستهای بیکفایت در مدیریت منابع طبیعی و رشد غیرمنطقی شهرها و جمعیت برمیگردد.
جمعیت و آمایش سرزمینی؛ دست در دست بحران
تهران در حال حاضر با یکی از شدیدترین مشکلات بارگذاری جمعیتی در تاریخ خود مواجه است. تراکم جمعیتی در پایتخت به شدت بالا رفته و در بسیاری از سالهای اخیر شاهد ساخت و سازهای بیرویهای در اطراف تهران بودهایم. شهرکهای جدید در پرند، جاده دماوند و حتی مناطق اطراف پارک چیتگر، نمایانگر روند فزایندهای است که هیچ گونه تدبیر و برنامهریزی درستی در پشت آن نیست. این حجم عظیم ساخت و ساز باعث شده است که مصرف آب در این مناطق به شدت افزایش یابد.
اگر بارندگیها همچنان به روال گذشته ادامه داشت و برداشتها از منابع آبی کنترل میشد، شاید این وضعیت بحرانی پیش نمیآمد. اما واقعیت این است که سدها به طور بیرحمانهای در حال تخلیه شدن هستند و حتی منابع آب شور نیز برای تأمین نیازهای بیپایان این جمعیت در حال مصرف شدن است. این واقعیت تلخ نشان میدهد که یک ترکیب مرگبار از افزایش جمعیت، مصرف بیرویه آب، کشاورزی نادرست و عدم مدیریت صحیح منابع طبیعی در حال شکلگیری است.
دولت در قامت یک تماشاچی
مشکل اصلی در اینجا چیزی فراتر از ناتوانی در تأمین آب است؛ بلکه این عدم هماهنگی بین وزارت نیرو و وزارت راه و شهرسازی است که وضعیت را به اینجا کشانده است. این دو وزارتخانه که باید در مدیریت منابع آب و زیرساختهای شهری همکاری کنند، از هماهنگی لازم برای مقابله با بحرانها برخوردار نیستند. این بیبرنامگی باعث شده است که بحرانها به مشکلاتی پیچیدهتر و عمیقتر بدل شوند.
بحران مسکن و توزیع ناعادلانه جمعیت
از سوی دیگر، یکی دیگر از دلایل تشدید بحران، سیاستهای نادرست در حوزه مسکن است. در حالی که برخی مناطق کشور با بحران کمبود مسکن روبهرو هستند، در مناطق دیگر خانههای خالی فراوانی وجود دارد که هیچ توجهی به آن نمیشود. این عدم تعادل در توزیع مسکن، فشار مضاعفی به منابع طبیعی و به ویژه منابع آبی وارد میکند. آیا ساخت و سازهای جدید در مناطق پرجمعیت، بدون توجه به ظرفیت منابع طبیعی، به بحران دامن نمیزند؟ باید پرسید که چرا دولتها به جای تمرکز بر حل این مشکلات، به دنبال راهحلهای مسکنی کوتاهمدت و بدون پشتوانه هستند.
چالش اکولوژیک و بحرانهای زیستمحیطی
موضوع دیگر، "جای پای اکولوژیکی" است؛ مفهومی که نشان میدهد برای تأمین نیازهای یک جمعیت، چقدر از منابع طبیعی باید استفاده شود. در حالی که تهران و حومه آن برای تأمین منابع آبی و سایر نیازهای خود به منابع استانهای دیگر وابسته هستند، این تراکم جمعیتی به طور فزایندهای فشار بر محیطزیست وارد میآورد. آیا این روند قابل ادامه است؟ آیا پایداری منابع طبیعی به قیمت نابودی منابع موجود در تهران و حومه آن تمام خواهد شد؟
کشاورزی نادرست؛ بحران مضاعف
یکی از مهمترین عوامل تشدید بحران آب در کشور، کشاورزی نادرست و مصرف بیرویه منابع آبی در این بخش است. بسیاری از زمینهای کشاورزی بدون توجه به شرایط اقلیمی و منابع آبی منطقه، به کشت محصولات پرآببر اختصاص یافتهاند. کاشت محصولاتی مانند برنج و هندوانه در مناطقی که با کمبود آب مواجه هستند، منجر به کاهش شدید منابع آبی و افت سفرههای زیرزمینی شده است. علاوه بر این، شیوههای سنتی آبیاری و عدم استفاده از روشهای نوین مانند آبیاری قطرهای، بهرهوری آب را کاهش داده و هدررفت عظیمی ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، سیاستهای نادرست حمایتی در حوزه کشاورزی، موجب شده است که بسیاری از کشاورزان بدون هیچ برنامهای به کشت محصولات غیرضروری و پرمصرف بپردازند. این روند نیازمند اصلاحات اساسی در سیاستهای کشاورزی و اجرای برنامههای مدیریت پایدار منابع آب است تا از هدررفت بیشتر جلوگیری شود.
دولت، برنامهای ندارد
همه این مسائل نشان میدهد که در مواجهه با بحرانهای زیستمحیطی و منابع طبیعی، برنامهریزیهای دولتی نه تنها ناکافی، بلکه غالباً تئوریک و بدون اراده اجرایی بوده است. دولتها و مسئولین، بجای توجه به مشکلات اساسی و بلندمدت، تنها به دنبال راهحلهای سیاسی و کوتاهمدت هستند. در این شرایط، مشکل آب و سایر منابع طبیعی کشور، به امری پیچیده و بیپایان بدل میشود.
راهحل؛ متوقف کردن ساخت و سازهای بیرویه و اصلاح کشاورزی
حال که بحران به وضوح قابل مشاهده است، وقت آن رسیده است که دولت و مسئولین برنامهریزی دقیقی برای توزیع جمعیت، اصلاح الگوی کشاورزی و توسعه متوازن کشور داشته باشند. ساخت و سازهای جدید باید متوقف شود، به ویژه در مناطقی که تراکم جمعیتی به حد غیرقابل تحملی رسیده است. همچنین، لازم است که سیاستهای کشاورزی کشور اصلاح شده و استفاده از روشهای نوین و کممصرف آبیاری به طور جدی پیگیری شود. در غیر این صورت، ادامه روند کنونی تنها به افزایش بحرانها و مشکلات زیستمحیطی بیشتر خواهد انجامید
-
فیلم خوانندگی بی نظیر و باشکوه محسن کیایی به اصرار رامبد جوان/ انقدر خوب میخونه محو آهنگ میشی!
ارسال نظر