رکنا گزارش می دهد
فولادِ سوخته و بلاهای سیاه برای سرزمین سبز / کهرم: فقط کافی بود ذوب آهن اصفهان کنار خلیج فارس باشد تا سود باشد نه زیان
رکنا، زیانهای میلیاردی ذوبآهن اصفهان در کنار بحرانهای زیستمحیطی همچون آلودگی شدید هوا، خشک شدن زایندهرود و مسموم شدن زمینها، نتیجه اشتباهی استراتژیک در جانمایی این کارخانه. اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست، در گفتگویی هشدار داد که اگر این صنعت در مکان مناسبتری ساخته میشد، امروز ایران با این مشکلات و فجایع رو به رو نبود.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در چند روز گذشته گزارشی از زیان میلیاردی ذوب آهن اصفهان در یکسال گذشته اعلام شد. در سایه اعداد و ارقامی که خبر از زیان ۱۵ هزار میلیارد تومانی شرکت ذوبآهن اصفهان در ۹ ماهه نخست سال جاری میدهد، بحرانی عمیقتر وجود دارد.بحرانی که دودِ آن نه فقط به چشم حسابداران و مدیران، بلکه به چشم میلیونها شهروند اصفهانی و حتی فراتر از آن، به چشم محیطزیست کشور رفته و می رود.
بحران اقتصادی این غول فولادی، تنها یک بُعد از ماجراست؛ سوی دیگر این تراژدی، فاجعهای زیستمحیطی است که سالهاست نفسِ شهروندان را تنگ کرده، زمینهای کشاورزی را مسموم کرده و زایندهرود را به خاک سیاه نشانده است.
آسمانِ سنگین، زمینِ بیمار
ذوبآهن اصفهان را شاید بتوان یکی از آلودهترین صنایع کشور دانست. این صنعت عظیم با انتشار حجم بالایی از دیاکسید گوگرد، دیاکسید کربن، اکسیدهای نیتروژن و فلزات سنگین، اصفهان را به یکی از آلودهترین کلانشهرهای ایران تبدیل کرده است.
ذرات معلقی که از کورههای ذوب بیرون میآید، نهتنها کیفیت هوا را به شدت کاهش داده، بلکه باعث افزایش بیماریهای ریوی، قلبی و حتی سرطان شده است.
در روزهایی که وارونگی هوا پدیدهای رایج شده، ذرات آلایندهای که از دل این کارخانه بیرون میجهند، همانند پتکی بر سینه شهر فرود میآیند و هر سال دهها هزار شهروند را راهی بیمارستانها میکنند. این آلودگی تنها محدود به محیط اطراف کارخانه نیست؛ باد آن را کیلومترها دورتر حمل میکند و حتی نقاطی چون نطنز و کاشان نیز از آن بینصیب نماندهاند.
زایندهرود، قربانی تشنگی فولاد
زمانی زایندهرود، شاهرگ حیاتی اصفهان بود؛ اما امروز این رود تشنه، قربانی صنایع بزرگی همچون ذوبآهن شده است. تولید فولاد نیازمند مصرف آب هنگفتی است و ذوبآهن اصفهان در صدر این مصرفکنندگان ایستاده است. در حالی که کشاورزان شرق اصفهان برای جرعهای آب دست به اعتراض میزنند و سفرههای زیرزمینی رو به نابودی است، این کارخانه همچنان به مکیدن منابع آبی ادامه میدهد.
اما فاجعه اینجا تمام نمیشود؛ پسابهای آلوده این صنعت، حاوی فلزات سنگینی چون سرب، کادمیوم و جیوه هستند که به آبهای سطحی و زیرزمینی نشت کرده و نهتنها کشاورزی را مسموم کرده، بلکه سلامت مردم را به خطر انداخته است. هر قطرهای که از زایندهرود باقی مانده، آلوده به سمی است که بر اثر بیتدبیری و فقدان نظارت زیستمحیطی به آن تزریق شده است.
زمینهای سمی، کشاورزی رو به زوال
از کشاورزیِ سبز دیروز، امروز چیزی جز خاکی بیمار باقی نمانده است. آلودگی فلزات سنگین در خاکهای اطراف ذوبآهن باعث کاهش شدید حاصلخیزی زمینهای کشاورزی شده است. بسیاری از کشاورزان شرق اصفهان شاهد کاهش کیفیت محصولاتشان هستند و برخی دیگر حتی قید کشاورزی را زدهاند. افزایش شوری خاک و آلودگی مواد معدنی نیز مزید بر علت شده و منطقهای که روزگاری تأمینکنندهی مواد غذایی کشور بود، حالا به نقطهای رو به زوال بدل شده است.
کوچِ خاموش، مرگِ تدریجی
در کنار این فجایع زیستمحیطی، بحران سلامت عمومی نیز در حال گسترش است. افزایش آمار سرطان، بیماریهای ریوی، ناهنجاریهای ژنتیکی و بیماریهای قلبی، همه زنگ خطری است که مدتهاست به صدا درآمده اما گوشی برای شنیدن نیست. مناطقی همچون فولادشهر، زرینشهر و مبارکه، حالا به کانون بیماریهایی تبدیل شدهاند که ریشه در دود و سرب و پساب دارند.
و اینجاست که مهاجرتهای اجباری آغاز میشود؛ مردمی که دیگر نمیتوانند در زمینهایشان کشاورزی کنند، شهروندانی که دیگر تابِ هوای آلوده را ندارند، ناگزیر خانه و کاشانه را رها کرده و به جستجوی محیطی سالمتر مهاجرت میکنند. این جابهجاییهای جمعیتی، خود چالشهای اقتصادی و اجتماعی تازهای برای کشور ایجاد میکند.
ذوبآهن؛ غولِ بیمارِ قرن گذشته
ذوبآهن اصفهان، روزگاری افتخار صنعتی ایران بود؛ اما امروز به غولی بیمار و بحرانساز تبدیل شده است. تکنولوژی کهنه، سوءمدیریت و عدم سرمایهگذاری در فناوریهای پاک، باعث شده این کارخانه نهتنها از نظر اقتصادی زیانده باشد، بلکه بار سنگینی بر دوش محیطزیست و سلامت مردم بگذارد.
بحران دوگانهای که راهحل میطلبد
بحران مالی ذوبآهن اصفهان و بحران زیستمحیطی آن، دو روی یک سکهاند. تا زمانی که این صنعت بر پایهی شیوههای مخرب اداره شود، نهتنها اقتصاد کشور از آن بهرهای نخواهد برد، بلکه فجایع زیستمحیطی و انسانی آن همچنان گسترش خواهد یافت. تغییر رویکرد در سیاستهای صنعتی، سرمایهگذاری در فناوریهای پاک، مدیریت مصرف آب و اجرای قوانین سختگیرانهی زیستمحیطی، تنها راهی است که میتواند این صنعت را از مسیر فعلی نجات دهد. در غیر این صورت، دودِ این بحران همچنان در چشمِ ایران خواهد رفت.
اشتباهات صنعتی ایران؛ از جانمایی غلط ذوب آهن تا بحرانهای اقتصادی و زیستمحیطی
اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست در خصوص وضعیتی که ذوب آهن اصفهان برای منطقه استقرار خود ایجاد کرده است اینگونه به خبرنگار اجتماعی رکنا گفت: تأسیس کارخانه ذوب آهن در ایران به عنوان یک آرزوی بزرگ ملی مطرح بود. بسیاری از مردم معتقد بودند که اگر این کارخانه در ایران راهاندازی شود، تمام مشکلات اقتصادی کشور حل میشود و ایران به پیشرفتهای بزرگی در صنایع مختلف دست خواهد یافت. به عقیده بسیاری، این امر نوید تحقق رویای صنعتی شدن کشور را میداد؛ به ویژه در زمینههایی مانند صنعت خودروسازی، هواپیماسازی، زیر دریایی سازی و سایر صنایع سنگین.
اما کهرم تأکید کرد که این رویا با یک اشتباه اساسی مواجه شد. اشتباهی که در خصوص مکانیابی و جانمایی کارخانه ذوب آهن رخ داد. به اعتقاد او، اگر این کارخانه به جای اصفهان در یکی از مناطق نزدیک به خلیج فارس تأسیس میشد، نه تنها مشکلات زیستمحیطی و آلودگیهای ناشی از این صنعت به حداقل میرسید، بلکه امکان توسعه صنعتی در منطقهای با منابع طبیعی بیشتر و مناسبتر فراهم میشد.
کهرم تأکید کرد که این اشتباه نه تنها برای ذوب آهن بلکه برای بسیاری از صنایع دیگر در ایران نیز پیامدهای منفی به همراه داشت.
او افزود که این اشتباهات در زمینه جانمایی صنایع بزرگ باعث شد که منابع طبیعی ایران، مانند رودخانه زاینده رود، تحت فشار شدید قرار بگیرد. زاینده رود، که تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران است، با بارگذاری سنگین از سوی صنایع مختلف از جمله ذوب آهن، به شدت آسیب دید.
کهرم همچنین به این نکته اشاره کرد که برخی از تصمیمات نادرست در خصوص توسعه صنعتی و کشاورزی در مناطقی مانند اصفهان، موجب شد که زیستمحیط ایران به شدت آسیب ببیند. برای مثال، کشت محصولاتی مانند برنج در مناطقی که مناسب آن نبوده، باعث آسیب به منابع آبی و زیستمحیطی شد.
به گفتهی او، در حالی که صنایع سنگین در مناطقی مانند خلیج فارس به دلیل دسترسی به منابع طبیعی و شرایط زیستمحیطی مناسبتر، میتوانستند بدون ایجاد این مشکلات برای محیط زیست و منابع آبی، توسعه یابند، این تصمیمات نادرست به قیمت تخریب محیط زیست و منابع طبیعی در دیگر نقاط کشور تمام شد.
اسماعیل کهرم همچنین اشاره کرد که این اشتباهات تنها به صنعت ذوب آهن محدود نبوده و صنایع دیگر نیز با مشکلات مشابه مواجه شدهاند. او به وضعیتی اشاره کرد که حتی اقتصاد کشور تحت تأثیر این اشتباهات قرار گرفت و به دلیل بیماریهای اقتصادی موجود در کشور، صنایع مختلف از جمله ساختمانسازی و فولادسازی دچار زیانهای زیادی شدند.
کهرم با اشاره به نمونههای موفقی از جانمایی صحیح صنایع در کشورهای دیگر مانند انگلستان، تأکید کرد که با تفکر صحیح و جانمایی درست، میتوان هم محیط زیست را حفظ کرد و هم به توسعه صنعتی دست یافت.
او از تجربههای کشورهای دیگر یاد کرد که در آنها صنایع بزرگ در مناطقی جانمایی شدهاند که هم به محیط زیست آسیب نمیزنند و هم به حیات وحش کمک میکنند. به عنوان مثال، در انگلستان چاههای نفت در مناطقی قرار دارند که در آنها حیات وحش همزیستی سالمی با صنایع دارند.
در نهایت، کهرم بر اهمیت تفکر درست در خصوص جانمایی و تخصیص منابع تأکید کرد و گفت که اگر در گذشته به این نکات توجه میشد، ایران امروز شاهد اینگونه مشکلات زیستمحیطی و اقتصادی نبود. او به نحوه تفکر محدود و منطقهای برخی از مسئولان اشاره کرد که به جای نگاه ملی و فراگیر، به دنبال حل مسائل فقط در سطح منطقهای بودند. این نوع نگرش باعث شد که بسیاری از افراد متخصص و جوانان تحصیلکرده ایرانی، به جای خدمت به کشور خود، در خارج از ایران مشغول به کار شوند.
-
فیلم تغییر دکوراسیون خانه نعیمه نظامدست برای عید 1404 ! + عکس ها
ارسال نظر