۷۰ درصد دختران ایرانی مصلحتی شوهر می‌کنند/ آنان با این تفکر ازدواج می‌کنند که راه دیگری ندارند

به گزارش رکنا، «چطور با همسرتان آشنا شدید؟»، «از زندگی زناشویی‌تان راضی هستید یا نه؟»، «سکس در روابط‌تان با همسرتان چه نقشی دارد؟» و بالاخره «زن خوشبختی هستید یا نه؟»

این‌ها پرسش‌هایی بود که خبرنگاران گروه اجتماعی روزنامه اطلاعات در زمستان ۱۳۵۴ از صد زن ایرانی متاهل در سطوح مختلف جامعه پرسیدند. نتایج به دست آمده قابل تامل بود. در ادامه این نتایج را به نقل از اطلاعات مورخ ۲۶ بهمن ۵۴ می‌خوانیم:

چگونگی آشنایی با هسر و نقش عشق در ازدواج زن ایرانی

از صد نفر زن ازدواج‌کرده که با ما به گفت‌وگو نشستند ۷۰ نفر از طریق خواستگاری و به دنبال معرفی دوستان و آشنایان پای سفره عقده نشسته‌اند. عشق در زندگی و ازدواج زن ایرانی نقش چندان مهمی را بازی نمی‌کند و اکثریت زن‌ها به دنبال ازدواج مصلحتی به خانه بخت می‌روند. دختران جوان‌تر از این «نیمچه قانون» مستثنی هستند و از صد نفر، ۲۲ زن جوان در سنین بین ۱۷ تا ۲۴ ساله اظهار داشتند که موفق شده‌اند با مرد مورد علاقه‌شان ازدواج کنند و به اصطلاح به مرد عشق‌ها و رویاهای خود برسند.

سایر زن‌ها حتی اگر در زندگی قبل از ازدواج‌شان عشقی نیز وجود داشته است، ناخودآگاه یا به حکم جبر زمانه سعی کرده‌اند که عشق قبلی و خاطرات گذشته را از صحنه افکارشان پاک کنند و با یک ازدواج «منطقی» و احیانا «حسابگرانه» حساب عشق را از زندگی جدا کنند!

در حرف‌های این عده که کندوکاو می‌کنی و اسرار دل‌شان را بیرون می‌کشی، چنین به نظر می‌رسد که اغلب چنین احساس می‌کنند که بیشتر از آن‌چه که باید به سرنوشت معتقد بوده‌اند و بگویی نگویی اگر می‌توانستند به عقب برگردند، با عشق اول‌شان ازدواج می‌کردند!

پابرجایی جهیزیه و متزلزل شدن مهریه

اکثریت زنان ازدواج‌کرده اعم از پا به سن گذاشته‌ها و نیز جوان‌ترها و زنان متعلق به طبقات مختلف اجتماع، چیزی به عنوان جهیزیه به منزل همسر خود آورده‌اند. جهیزیه در اغلب موارد جنبه مبلمان منزل و اسباب و اثاثه دارد و در موارد کمتری نیز به صورت زمین، آپارتمان یا حتی پول نقد است. دختران متعلق به خانواده‌های کم‌درآمد اغلب انواع و اقسام لحاف و تشک و اسباب آشپزخانه و این اواخر تلویزیون به خانه شوهر می‌آورند و اگر قوه مالی‌شان به چنین چیزهایی نرسد، رخت و لباس‌های مختلف و جورواجور را حتما به عنوان جهیزیه همره خود می‌آورند. از صد نفر زن ۱۸ نفرشان اظهار داشتند که جهیزیه‌ای نداشته‌اند. از این هجده نفر ۱۲ نفر به هنگام ازدواج دانشجو بوده‌اند و بقیه نیز زنان تحصیل‌کرده و به اصطلاح لیسانسیه و کارمند هستند که طبیعتا مهریه‌ای هم از همسرشان نخواسته‌اند.

۶۵ درصد از خانم‌ها طالب مهریه سنگین بوده‌اند و عده کمتری چندان بر روی مهیه تکیه نکرده‌اند. به طور کلی مهریه اهمیت ده و بیست سال پیش را از دست داده است و خیلی از دخترها رضایت می‌دهند که با یک شاخه نبات و یا یک جلد قرآن یا چند سکه طلا سر و ته قضیه مهریه را به هم بیاورند.

نقش آموزش جنسی در زندگی زناشویی زن ایرانی

در چند ساله اخیر بالاخره در کشور ما هم راجع به آموزش جنسی صحبت‌های پراکنده‌ای از گوشه و کنار به گوش می‌رسد. در نتیجه تازه‌عروس‌های ایرانی به مراتب بیشتر از مادران و مادربزرگ‌شان با مسائل جنسی آشنایی دارند و کمتر از آن‌ها در روبه‌رو شدن با اولین رابطه جنسی دچار شوک و بحران می‌شوند. با این وجود یکی از مصاحبه‌شوندگان اظهار داشته است که تا قبل از عروسی کوچک‌ترین آشنایی درباره روابط زناشویی نداشته و آن‌چنان در شب عروسی شوکه و هیجان‌زده شده است که تا ۲ ماه پس از ازدواج همچنان دوشیزه باقی مانده است.

اکثریت خانم‌ها از روابط زناشویی با همسرشان راضی به نظر می‌رسند، ولی بیشتر که در این باره کنجکاوی می‌کنی، جواب درستی نمی‌دهند و در صحبت با آن‌هایی که شهامت بیشتری در جواب گفتن دارند، معلوم می‌شود که این شوهران خانم‌ها هستند که از چنین روابطی کاملا ناراضی هستند و با قاطعیت و جوش و خروش برچسب «سردمزاجی» را بر پیشانی زن ایرانی می‌چسبانند.

زن ایرانی در مجموع از زندگی زناشویی خود رضایت دارد یا نه؟

به نظر می‌رسد که زنان جوان ایرانی در این زمینه جواب خوش‌بینانه‌تری ارائه می‌دهند و کمتر از زبان آن‌ها عبارت «نه» و «به هیچ وجه» شنیده می‌شود. به طور کلی زن ایرانی با وجودی که از صبح تا عصر غر می‌زند و احیانا زندگی را به شوهر، بچه‌ها و اقوام خود و شوهرش حرام می‌کند، از زندگی زناشویی‌اش ناراضی نیست و مثل این‌که اصولا دلش نمی‌آید در این زمینه بخصوص کلمه «نه» را بر زبان آورد. البته این امکان وجود دارد که عده‌ای از آن‌هایی که خود را در زندگی زناشویی‌شان خوشبخت و راضی قلمداد می‌کنند، درحقیقت چندان خوشبخت نباشند یا اصلا نباشند. درواقع می‌توان این رضایت زن ایرانی از زندگی زناشویی‌اش را بیشتر نوعی حالت تسلیم و رضا به نقش سرنوشت تلقی کرد تا نظری آگاهانه و منتقدانه نسبت به نقش زن ایرانی در زندگی خانوادگی و زناشویی.

به عبارت ساده‌تر اکثریت زنان ایرانی اصولا با این طرز تفکر ازدواج می‌کنند که راه دیگری در زندگی‌شان وجود ندارد و به همین خاطر نیز بعد از ازدواج سعی می‌کنند تا سرحد امکان خود را با وضع جدید و به اصطلاح خود آن‌ها «سرنوشت‌شان» تطبیق دهند...

 

  • آواز شاد پارسا پیروزفر برا زنش یه دهن خوند / ولی اخم و تخم راه افتاد + فیلم

وبگردی