معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با رکنا:
بی سوادی در نظام آموزشی ایران / از هر ۲۰ دانش آموزی که از پایه ششم به هفتم رفته اند، ۵ نفر از داشتن مهارت خواندن و نوشتن درست محرومند
رکنا: معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش، از مشکلات نظام آموزشی ایران، از جمله پایین بودن سطح سواد و مهارتهای پایه دانشآموزان، ضعف در کیفیت آموزش، و تأثیرات منفی شیوع کرونا و تغییرات رویکردهای آموزشی انتقاد کرد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با رکنا گفت: باسوادی، مفهومی چند معنایی با تعاریفی متفاوت، که امروز به چالشی بزرگ برای آموزش و پرورش تبدیل شده است. «بر پایه آمار ۱۴۰۲، نرخ باسوادی در ایران در حالی به مرز ۹۷ درصد رسیده است» که به روایت مرکز پژوهش های مجلس، «علاوه بر ۱۰ میلیون بی سواد، ما با ۱۰ میلیون کم سواد روبرو هستیم که تحصیلاتی کمتر از پنجم ابتدایی دارند.»
وی افزود: نرخ باسوادی امروزه از چنان اهمیتی برخوردار است که عمق و اندازه آن در هر منطقه جغرافیایی، نشانی از سرمایه انسانی آن محسوب می شود که به باور اقتصاد دانان، هزینه تربیت باسوادان بسیار کمتر از افراد بی سواد است.
از هر ۲۰ دانش آموزی که از پایه ششم به هفتم رفته اند، دست کم ۵ نفر، از داشتن مهارت خواندن و نوشتن درست، محرومند
او گفت: شواهد نشان می دهد برغم آمار ۹۷ درصدی پوشش تحصیلی در ایران، بی سوادی ، تبعیض و نابرابری در برخوداری از آموزش با کیفیت، مانع از رسیدن ایران به نظام آموزشی دلخواه و کارآمد شده است. پیمایش های ملی و بین المللی نشان می دهند از هر ۲۰ دانش آموزی که از پایه ششم به هفتم راه پیدا کرده دست کم ۵ نفر از آنان، از داشتن مهارت پایه یعنی خواندن و نوشتن درست، محرومند. پر معلوم است که این دانش آموزان در دروسی مثل ریاضی و علوم نیز حرفی برای گفتن نداشته باشند.
سحرخیز تاکید کرد: این عارضه محصول ایام کرونا یا رخوت سال های پس از کرونا نیست، هرچند که ممکن است پدیده هایی مانند همه گیری کرونا، بی پاسخ ماندن مسئله آلودگی هوا یا ترافیک کلانشهرها با اضافه شدن ناترازی های مربوط به سوخت و انرژی در دولت چهاردهم تا عادت دادن دانش آموزان به شبکه زوار در رفته «شاد» بر پیاز داغ آن اضافه کرده باشد.
آموزش و پرورش با عادت دادن دانش آموزان دوره ابتدایی به کتاب کارهای از پیش چاپ شده به جای دفترمشق های دیروز، فرصت دست ورزی، نوشتن و خواندن را از آنها سلب کرده
معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش گفت: این مشکل، پدیدهای است که در ۲۸ سال گذشته چون موریانه در پیکره آموزش و پرورش ایران لانه کرده است. واقعیت این است که شمار قابل ملاحظهای از دانش آموزان ایرانی مدتهاست حتی در روخوانی ساده ترین متن ها، ضعف دارند و از پس یک ضرب و تقسیم ساده بر نمی آیند تا جایی که قدیمی ترها، مدارس امروز ما را به تنبل خانه شاه عباس تشبیه کرده که جز ور رفتن با «ماس ماسکی» مثل گوشی تلفن همراه، هنر دیگری در چنته ندارند. معلم نیز اقتدار و احترام گذشته را از دست داده است.
ابراهیم سحرخیز گفت: آموزش و پرورش ما خواسته یا خواسته با تأثیر پذیرفتن از پیامدهای کنکور ، با به حاشیه راندن دروسی مثل انشا و املا با عادت دادن دانش آموزان دوره ابتدایی به کتاب کارهای آماده و از پیش چاپ شده به جای دفترچه های مشق دیروز، فرصت دست ورزی، نوشتن و خواندن را از بچه ها سلب کرده، ادبیات فارسی را زیر چکش ضربات ریاضی، فیزیک، شیمی یا... که در کنکور از اهمیت یا ضریب بیشتری برخوردارند از حیز انتفاع انداخته است.
اگر تبلت و موبایل را دانشجوی امروزی بگیرید، از نوشتن یک متن چهار خطی روی کاغذ عاجز است
وی در ادامه افزود: دانشجوی امروز دانشگاه، از نوشتن یک متن چهار خطی روی کاغذ عاجز است اگر تبلت یا موبایل را از او بگیرید دست و پا چلفتی به تمام معناست! در جهان امروز که ادعا می شود تنها در عرض یک ساعت یا یک روز، معادل تمامی اعصار و قرون پیشین در تاریخ زندگی بشر، داده یا اطلاعات تولید می شود، مدل ارزان تر اما موثری مانند اپلیکیشن چینی دیپ سیک (Deep seek) در رقابت با Chat Gpt آمریکایی نشان داد نوآوری در حوزه هوش مصنوعی ، همیشه مربوط به پول نیست. «پاول دوروف، مدیرعامل نابغه تلگرام» که چرایی این دستاورد بزرگ را در نظام آموزشی چین جست و جو کرده، آن را محصول رویکردی می داند که سالهاست در نظام آموزشی آمریکا یا کشورهای غربی به فراموشی سپرده شده است. رویکردی که در ایران نیز در آستانه فراموشی است.
او همچنین افزود: مدارس غربی و آمریکایی با روی آوردن به روش های متنوع و کمتر رقابتی در سنجش و اندازهگیری پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، بر این باورند که باید برای محافظت دانش آموزان در برابر فشارهای روانی، از رتبه بندی( Ranking ) در بین مدارس و دانش آموزان خودداری کرد. اما در چین از دیرباز تاکنون تحت تاثیر آموزه های کنفوسیوس بر ارزش هایی مثل سخت کوشی، احترام به معلم، رتبه بندی سختگیرانه حتی در کنکور همچنان تاکید می شود چیزی که در ایران روز به روز در حال رنگ باختن است. «باید بپذیریم که جهان واقعی پر از این رتبه بندی ها است چه در ورزش، چه در علم چه در فناوری و...
معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش تاکید کرد: مطالعات نشان می دهد «رمز موفقیت چهار کشور کره جنوبی، ژاپن، سنگاپور و هنگ کنگ در آزمون های بین المللی پرلز و تیمز ناشی از وضوح و هماهنگی در اهداف نظام آموزشی، سخت گیری و قاطعیت در مدرسه، آزمون هایی که توانایی دانش آموزان در درک و کاربرد برنامه درسی را به روشنی سنجیده بر رتبه بندی واقعی معلمان و مدارس تاکید دارند.» در فرهنگ این کشورها از جمله چین، موفقیت تحصیلی نه تنها یک امر شخصی بلکه یک مسوولیت خانوادگی و اجتماعی است.
سنگاپور چگونه توانست از جزیره ای فقیر، به کشوری پیشرو در حوزه آموزش تبدیل شود؟
ابراهیم سحرهیز همچنین افزود: سنگاپوری که توانسته با پشت سر گذاشتن فنلاند، با ایستادن در جمع پنج کشور برتر دنیا، پس از جدا شدن از مالزی در ۱۹۶۵ ، از جزیره ای فقیر به کشوری پیشرفته تبدیل شود، به این دلیل بود که سالها پیش به این جمع بندی رسید که تنها راه غلبه بر مشکلات، استقرار یک نظام آموزشی شایسته سالار با کمک معلمان و مدیران مجرب و توانمندی است که رسیدن به چشم اندازهای بلندمدت را بخشی از مسئولیت فردی و اجتماعی خود می دانند. چاره چیست؟ آیا با به کارگیری معلمانی توانمند، روش های جدید، استفاده هوشمندانه از فن آوری های نوین آموزشی تا تحول در چیدمان کلاس های درس، ترویج فرهنگ کتابخوانی، به کار بستن رویکردهای تشویقی و رقابتی در بین مدارس و معلمان، اهمیت دادن به آزمون های هماهنگ می توان بر بخشی از این مشکل فایق آمد؟
وی در پایان گفت: چرا با گذشت ۲۸ سال متوالی از برگزاری آزمون های تیمز و پرلز یا نتایج ناخوشایند در امتحانات نهایی، آموزش و پرورش روزنه های از بهبود و امید را در پیش روی خود نمی بیند! چرا از این همه نقشه راه تا نقشه های اجرایی گرفته تا راه اندازی انواع و اقسام قرارگاه های جهادی و تحول خواه، آبی برای آموزش وپرورش گرم نمی شود؟ قرار بود در چشم انداز ۱۴۰۴ در تمامی حوزه ها از جمله آموزش، کشور اول منطقه باشیم اما امروز حتی در برابر ترکیه حرفی برای گفتن نداریم ترکیه ای که همین امسال، تنها در حوزه اقتصاد مربوط به گردشگری بیش از ۶۳ میلیارد دلار، درآمد ارزی داشته است. مقصر کیست؟
-
فیلم شاهکار از تغییر چهره خانم بازیگران ایرانی از شیلا خداداد تا مرجانه گلچین و فلور نظری !
وضعیت اونقدر خرابه که متاسفانه منجربه تربیت نسلی از انسانهای بی سواد بی انصاف و بی اعتقاد خواهد شد که حاصل مدیریت غلط ،نبود نظارت و دست بردن در نمرات و اشاعه ی تقلب و آمارسازی دور از واقعیت مدیر در مدارس غیر دولتی ، عدم توانایی کنترل توسط والدین و خصوصا سکوت بقیه ی همکاران حتی اشاعه ی تقلب و بی عدالتی و کشتن انگیزه ی افراد بااستعداد
یک روزی آمار جرم و جنایت و کلاهبرداری به اوج خود خواهد رسید. نسلی بی مصرف و پرادعا که مقصر خودشان نیستند سیستم اموزش کشوره.
و متاسفانه جواب همکاران ولش کن به ما چه هست...
وقتی تمام ارگان ها در کار معلم دخالت میکنند و مدیر مدرسه هم معلم را مجبور میکند کارنامه خیلی خوب به دانش اموزان بدهد اگر تمام ۲۰ نفر هم بیسواد بار بیایند تعجب نکنید.
ایران تا چند سال آینده بی سوادترین کشور دنیا می شود کلاسها غیر حضوری زمان امتحان هم معلمان عزیز سوال و جواب رو به دانش آموز می دهند اگر فکری به حال آموزش کشور نکنید فاتحه ایران تا چند سال دیگه خوانده شده است
میگم خوبه که خبر از مشکلات میدید ولی بیشتر خوشحال میشیم که روزی برسه که بعد یک مشت حرف ، خبر از عمل در راستای مشکل گشایی بدید
سلام وقتی دانش آموز سالاری جای معلم سالاری را بگیره و معلم نتونه دانش آموز را وادار به یادگیری و انجام تکلیف و ...کنه و با والدین سهل گیر که بچه های تنبل و بی مسئولیت تربیت می کنند نتیجه اش این میشه
فدای سر آقایان!
چند سال دیگر همین ها میایند و در کنکور فرمایشی میشن دکتر و مهندس دولتی!
سر مسئولین باسوادمان سلامت!!