فیلم کشف گنج بزرگ در عکس تشییع جنازه ناصرالدین شاه ! / سلطانی که به تماشای تشییع پیکر خود ایستاد

از روز گذشته، نگاره تمام قد ناصرالدین شاه در کاخ نیاوران به نمایش گذاشته شده است. تصویری که تاکنون دیده نشده بود و در انبار کاخ موزه صاحبقرانیه نگهداری می شد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، نگاره تمام قد ناصرالدین شاه با اجرای نزدیک به اندازه طبیعی، فاقد امضا و رقم که با تکنیک رنگ روغن، روی بوم و با اندازه 128 در 227 سانتی متر، اثری است ارزشمند و با سابقه تاریخی مستندات بسیار که هم اکنون در کاخ موزه صاحبقرانیه نگهداری می شود. این اثر گرته برداری درخور تحسینی از عکس ناصرالدین شاه است که این تصویر نیز هم اینک در آلبوم خانه کاخ گلستان محفوظ است.

تابلوی نقاشی ناصرالدین شاه قاجار که در گنجینه کاخ موزه صاحب قرانیه نگهداری می‌شود، یکی از آثار برجسته‌ای است که نظام تصویری و فرهنگی واخر دوران ناصری را به خوبی نمایان می کند.

این تابلو علی رغم اینکه چند سال پیش مرمت شده است به تازگی توجه محققان را به خود جلب کرده است و جایگاه واقعی آن در سپهر سیاسی و فرهنگی قاجاریان را مورد بررسی قرار داده است.

این اثر شاه را در اوج قدرت و اقتدار به تصویر می‌کشد اما همزمان تضادی میان این تصویر و واقعیت‌های تاریخی آن دوران به وضوح احساس می‌شود.

این روایت از تصویری آغاز می‌شود که از مراسم تشییع ناصرالدین شاه در تکیه دولت به جا مانده است در این تصویر تابوت شاه در مرکز صحنه قرار دارد و تصویر او در بالای تابوت دیده می‌شود همچنین شمایلی از حضرت علی (ع) نیز در بالای نقاشی وجود دارد که به نوعی نشان دهنده ارادت ناصرالدین شاه به اولیاءالله و پیوند نماد پادشاهی و مقدسات است.

در روز جمعه هفدهم ذی‌القعده حدود چهار و نیم یا ۵ از دسته گذشته ناصرالدین شاه قاجار که ملبس به سرداری ساده با دکمه‌های الماس بود در حالی که از زیارت حضرت عبدالعظیم بیرون می‌آمد به ضرب گلوله میرزا محمدرضا کرمانی پسر ملاحسین عقدایی کشته شد شاید مهم‌ترین واقعه‌ای که در یکصد سال گذشته اتفاق افتاده است این شاه کشی در حرم مطهر و امن حضرت عبدالعظیم حسنی است که بدون شک مهمترین مکان سیاسی و مذهبی ایران در دو سده گذشته به شمار می‌آید.

واقعه شاه کشی در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی آنطور که در کتاب‌های متعدد و روایت‌های گوناگون ذکر شده است به نظر مهم‌ترین واقعه در این حرم مطهر طی دو سده گذشته است.

از اینکه این پرتره بسیار زیبا و پر داستان و روایت چطور به قصر صاحبقرانیه رسیده تا جایی که تیم تحقیقاتی نشست و نمایشگاه جست و جو کرده است تاکنون چیزی به دست نیامده مگر چند خطی در توصیف اثر آن هم در دفاتر اموالی دهه ۷۰ شمسی که به وصف طول و عرض و مشخصات ظاهری پرداخته است.

بی رغبتی به امضای تابلویی که به مراسم تشییع ناصرالدین شاه رسید

با حدس و گمان به نظر می‌رسد تابلو تمام قد ناصرالدین‌شاه به میمنت پنجاهمین سال تاجگذاری وی توسط یحیی غفاری هنرمند آشنای دربار به جهت تقویم به ایشان نقاشی شده باشد اما با بروز حادثه ترور شاه در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی کارکرد دیگری پیدا می‌کند. این اثر در تدارک مراسم سوگواری و تشییع پیکر عضوی همنشین با تابوت و سپس برای سال‌های متمادی متصل به مقبره چهارمین شاه از دودمان قاجار بدل می‌شود که بعید نیست این کارکرد ثانوی رغبت امضا و حتی اتمام اثر را از هنرمند سلب کرده باشد.

گمانه زنی برای پیدا کردن خالق اثر

تابلو در ترسیم شباهت قدرتمند است اما نه با توان استاد کمال الملک که کارآموخت هنرآموزان اروپا بود به عبارتی این اثر به قدری از آموزه‌های هنر نوظهور نقاشی برخوردار است که با سنت نقاشی ایرانی نسبت دارد و این رفتار در نزدیک‌ترین نشانی ما را به آثار استاد سمیع الملک می‌رساند که شاید استاد و پدر خالق تابلو تمام قد ناصرالدین شاه یعنی یحیی غفاری باشد.

آیا کمال الملک صورت تابلوی ناصرالدین شاه را کشیده است؟

تابلو در گمانه زنی های پیشین به استاد کمال الملک نسبت داده شده که به دلایلی که در ادامه ذکر خواهد چندان صحیح به نظر نمی رسد.

مهم ترین نکته قلم گیری متفاوتی است که اثر را سامان داده و به طور کلی با شیوه رنگ گذاری استاد کمال الملک که رفتاری دقیق و نزدیک به شیوه رنگ گذاری استاد کمال الملک که رفتاری دقیق و نزدیک به شیوه هنرمندان رئالیسم غربی دارد، متفاوت است. بدیهی است در کارشناسی آثاری از این دست، توجه به تمامیت اثر، ماهیت و اصالت را مشخص می کند و نه تکیه بر اجزای منفرد آن. در اینجا صورت شاه نسبتا دقیق نقاشی شده که با اغماض بی شباهت به پردازهای استاد کمال الملک نیست و محتملا همین نکته کارشناسان پیشین را به خطا انداخته است اما با دقت در آرایش لباس و همچنین با توجه به اجرای پس زمینه که بیانگر شتاب زدگی در اجرای تابلو هم هست، متوجه می شویم که با رویکرد، طبع قلم و دیگر آثار استاد کمال الملک فاصله زیادی دارد.

پس زمینه به شکل آشکاری خام دستانه ترسیم شده است. از یک سو، پرداز ماهرانه چهره را در صحنه نخست تابلو شاهدیم که با دقت و وسواس انجام پذیرفته اما در سوی دیگر و در پس زمینه با تصویری از یک تابلوی متصل به دیوار مواجهیم که چشم اندازی از یک باغ، درختان و چند عمارت را به نمایش می گذارد.

پرده، فرش و صندلی نیز که با نقوش گیاهی که در گذشته با عبارت «لندنی سازی» از آن یاد می شد، بخش های دیگر ماجرا را رقم زده اند که عملا خام دستانه هستند و یک رفتار متفاوت از بخش اصلی را عرضه می کنند. گویی دو هنرمند، با دو قلم متفاوت در ترسیم آن دخیل بوده اند و یا به عبارت دقیق تر در اینجا به اثری از یک هنرمند مواجهیم که در ساخت پرتره، نهایت توجه خود را بر کلیدی ترین بخش تابلو که همان صورت و کالبد سوژه است، متمرکز نموده و با پس زمینه و اشیائی که می توانند اتمسفر فضا، زیبایی و معنای اثر را تشدید کنند، کار چندانی ندارد که البته این رفتار نیز با منش کمال گرایانه استاد کمال الملک در مغایرت است.