کارگر محکوم به پذیرفتن است!/کارگران در مواردی حتی جزئت نمی کنند حادثه را رسانه ای کنند!
رکنا: «محکومیت به کار در هر شرایطی» سرنوشت مشترک همه کارگرانیست که در محیطهای ناایمن، هر روز دوش به دوش مرگ میایستند و کار میکنند؛ و خیلی اتفاقی مرگِ همدوش، آنها را میبلعد!
به گزارش رکنا و به نقل از ایلنا، حسین حبیبی، عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، با تاکید بر اینکه کارگر نمیتواند از کار کردن در شرایط ناامین و مرگبار امتناع کند همانطور که کارگران معدن طبس نتوانستند؛ اضافه میکند: کارگران صنایع در مواردی حتی جرئت رسانهای کردن حادثه را ندارند؛ طرف دستش قطع میشود، چشمش نابینا میشود یا خدای ناکرده همکار بغل دستش فوت میکند اما حرفی نمیزند؛ نمیتواند سخن بگوید چون تشکل ندارد، چون قدرت ندارد و چون رابطه حاکم بر کارگاه، «رابطهی استاد-شاگردی» است.
او میافزاید: در رابطهی استاد-شاگردی، اوسا یا کارفرما در کلیه موارد حق حاکمیت دارد؛ ساعت کار و دستمزد و مرخصی وغیره را اوستا بدون توجه به اینکه کارگر یا شاگرد هم حقی دارد تعیین میکند و کارگر محکوم است بپذیرد، مانند امروز جامعه کارگری که کارگر فاقد حق وحقوق قانونی مبتنی بر قانون اساسی و قانون کار است؛ کارگران از حق حاکمیت اراده در عقد قرارداد کار محروماند؛ آنها از حق تعیین دستمزد عادلانه و شرافتمندانه محروماند؛ آنها از حق داشتن تشکل کارگری آزاد و مستقل و قدرتمند بدون دخالت کارفرما و دولت محروماند و در نتیجه از حق ایمنی محروماند و اینچنین است که هر روز چند کارگر فوت میکنند.
اخبار را دیدیم؛ هر روز، فوت حداقل ۵ کارگر در اثر حادثه کار رسانهای میشود؛ بسیاری از حوادث هم در قالب رابطه استاد-شاگردی پنهان میمانند و پایشان به اخبار نمیرسد؛ ضمن اینکه بعد از حادثه معدن طبس، حداقل دو حادثهی معدن دیگر اتفاق افتاده و دستکم یک کارگر معدن فوت شده است؛ بنابراین «معدن طبس» یک بدشانسیِ اتفاقی نبوده است، «مشکل» ساختاری و سیستماتیک است و با قرائت سوگنامه برای معدن طبس، چیزی عوض نمیشود.
ارسال نظر