آموزش مهارت‌های اجتماعی در ایران تعطیل است؛ فارغ‌التحصیلان بیکار و آسیب‌های اجتماعی فزاینده

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،  یکی از مهم ترین موانع توسعه یافتگی کشور؛ عدم آموزش مهارت های ارتباطی به کودکان است. امروزه در نهادهای فرهنگی و آموزشی ایران، هیچ برنامه ای جهت آموزش مهارت ها و کاربردی شدن دانش وجود ندارد. گویی این نهادها تبدیل به یک نماد بِلا استفاده شده اند، که تنها هستند که باشند و نه هیچ چیز دیگر. در کنار عدم وجود برنامه ای جهت آموزش مهارت های زندگی و کاربردی کردن آن، اساتید و فرهنگیانی که در مهدکودک ها، مدارس و دانشگاه ها مشغول به آموزش هستند نیز خود مهارت های ارتباط موثر را یاد نگرفته اند. به این معنا که ما با جامعه ای مواجه هستیم که در کنار اینکه خود مهارت های لازم برای زندگی موفق را یاد نگرفته، نمی تواند مولفه های لازم برای پیشرفت در زندگی و ایجاد یک جامعه توسعه یافته را آموزش دهد. انتظار می رود بی توجهی آموزش و پرورش و سایر نهادهای آموزشی به مهارت آموزی و دانش کاربردی؛  ایران را  با سرعت هر چه بیشتر در یک منجلاب آسیب های اجتماعی غرق کند.

دکتر حمید مستخدمین حسینی، جامعه شناس، در خصوص یادگیری مهارت های اجتماعی کودکان، در گفت و گو با خبرنگار رکنا، گفت: کودکان تا هفت سالگی در خانواده؛ هنجارهای اجتماعی، سنت ها، باید و نبایدها را آموزش می بینند و بعد از آن  آموزش و پرورش به دو چیز می بایست توجه کند. اولا بحث آموزش عملی  را جایگزین تئوریک کند، دوما، که اهمیت زیادی دارد، بحث آموزش مهارت ها؛ مخصوصا مهارت های اجتماعی است. باید پذیرفت به همان اندازه که می خواهیم کشور توسعه یافته داشته باشیم؛ می بایست انسان های سالم وجود داشته باشد، و انسان های سالم بدون آموزش مهارت های اجتماعی به دست نمی آیند.

افزایش آسیب های اجتماعی؛ یکی از نتایج بی توجهی به مهارت آموزی در آموزش و پرورش

وی در توضیح مهارت ها و رویکرد آموزش و پرورش در خصوص آن ها، گفت: مهارت های اجتماعی شامل خودآگاهی و شناخت خود، ارتباط موثر، تصمیم گیری، مدیریت خشم، تفکر انتقادی و... می شود. متاسفانه در کشور علاوه بر بمباران  اطلاعاتی داده و دانش در آموزش و پرورش؛ در خود دانشگاه ها نیز به شدت بر این بمباران ها تاکید می شود. متاسفانه در خصوص مهارت های اجتماعی به معنای واقعی کلمه ما جایی را آن طور که باید در نظر نگرفته ایم که در نتیجه آن این مسئله بر افزایش آسیب های فردی و اجتماعی تاثیر زیادی گذاشته و موجب افزایش آن ها شده است.

او در خصوص اهمیت یادگیری مهارت های اجتماعی توسط کودکان، افزود: در یادگیری مهارت های موثر کودکان یاد می گیرند، چگونه ارتباط صحیح و پایدار برقرار کنند، به اهداف خود برسند و از حقوق شهروندی خود دفاع کنند. با یادنگرفتن این مهارت ها؛ مخصوصا «نه» قاطعانه وقتی کودکان وارد گروه جدیدی می شوند، با اولین پیشنهاد وسوسه انگیز از سمت فردی نابه هنجار در دام انواع و اقسام آسیب های اجتماعی می افتند.

دانش در نظام آموزشی ایران کاربردی نمی شود!

حسینی با تاکید بر اینکه قبل از استفاده از کلمه مهارت باید معنای آن را فهمید، گفت: مهارت به معنای توانایی انجام کار است؛ به این معنا که دانش فراگرفته شده توسط نهاد خانواده، رسانه، آموزش و... را بتوانیم در زندگی روزمره خود کاربردی کنید. این اتفاق در سیستم آموزشی کشور نیافتاده و به همین دلیل  معضلاتی مانند معدل پایین معدل دانش آموزان دبیرستانی، وجود دارد.

وی افزود: کودکانی که از فضای عاطفی خانواده وارد فضای آکادمیک، فضایی کاملا متفاوت از فضای خانواده، می شوند در صورتی که حمایت های اجتماعی را به معنای واقعی کلمه از خانواده یاد نگرفته باشند؛ دارای اعتماد به نفس و عزت نفس بسیار پایینی هستند. این کودکان به شدت در محیط های آموزشی دچار مشکلاتی مانند استرس خواهند شد، که نتیجه آن انواع اختلالات فردی و اجتماعی می شود.

علاوه بر کودکان، اساتید و فرهنگیان نیز مهارت یاد نگرفته اند!

وی با انتقاد از اینکه ما مهارت ها را به کودکان یاد نداده و خودمان هم یاد نگرفته ایم، گفت: با تمام احترامی که برای اساتید قائل هستم ولی ما هیچ کجا مهارت های ارتباطی را به اساتید و فرهنگیان آموزش نداده ایم. کدام استاد ارتباط موثر و پایدار با دانشجو را یاد گرفته؟ کدام استاد یاد گرفته است انگیزه های لازم را در دانشجو به وجود آورد؟ باید توجه داشت توسعه به وجود نمی آید مگر با وجود سرمایه های سالم و متخصص و این دو باید در کنار هم قرار گیرند، در غیر این صورت دچار مشکلات بی شماری خواهیم شد.

این جامعه شناس افزود: در مهارت های اجتماعی و فرزند پروری با شبکه ای از متغیرها روبرو هستیم و نه با زنجیره ای از آن ها. به عنوان مثال هیچ برنامه ای در خصوص فرزند پروری و مهارت آموزی برای دو فردی که با فرهنگ های متفاوت با یکدیگر ازدواج کرده و بچه دار می شوند، وجود ندارد. برخی از کودکان دبستانی با اختلالی تحت عنوان املاء یا مشق نویسی مواجه هستند. این اختلال به این شکل است، که کودک نمی تواند قلم را در بهترین شکل خود در دست گیرند. متاسفانه هیچ برنامه ای برای آگاهی رسانی در خصوص این اختلال وجود نداشته و والدین با این تفکر که فرزندشان نمی خواهد درس های خود را بخواند یا سرکش شده با آن برخورد می کنند.

او در ادامه به اهمیت روابط پرداخت و گفت:  یادمان نرود هرچقدر رابطه میان والدین و فرزندان قوی تر باشد به همان اندازه همبستگی و انسجام بیشتر می شود؛ و در کنار آن هر چه انسجام و همبستگی بیشتر باشد احتمال آسیب های اجتماعی کاهش پیدا می کند. بنابراین لازم است، ابتدا مهارت های لازم در خصوص زندگی، همدردی، کار تیمی و... اولویت در قرار گرفته و بعد از آن به فراگیری دانش توجه شود. رفتار در سه طبقه تغییر می کند؛ علم، دانش و مهارت. متاسفانه در سیستم آموزشی کشور تنها علم و دانش مورد توجه بوده و از مهارت غافل هستند که نتیجه آن حضور فارغ و التحصیلان بی شمار و بی کار است.

او در پاسخ به این سوال که مهم ترین سازمان را در این خصوص چه کسی می داند، گفت: با توجه به ضریب نفوذ آسیب های اجتماعی در این حوزه نمی توانیم شعار دهیم و لازم است وارد کار عملیاتی شویم. ابتدایی ترین کار ممکن این است که به همان اندازه که به سلامت جسمی خود اهمیت می دهیم برای سلامت اجتماعی گروهی که در آن زندگی می کنیم نیز ارزش قائل شویم. ما تنها زمانی می توانیم سلامت اجتماعی را به وجود آوریم که بدانیم چگونه باید زندگی کنیم. بنابراین تمام نهاد ها می بایست در این حوزه حضور داشته باشند.

به گزارش رکنا، موفقیت فرزندان اتفااقی نیست، نهاد خانواده به عنوان اولین و مهمترین نهادی که وظیفه انتقال ارزش ها وهنجارهای اجتماعی و شکل گیری شخصیت اجتماعی افراد را در کنار دیگر نهادهای اجتماعی یدک می کشد، نقش اساسی در موفقیت و عدم موفقیت انسان ها بازی می کند.

 والدین درجهت رشدجنبه های روانی و اجتماعی کودکان با برقراری تعادل و  تعاملات اجتماعی سالم، حمایت های مالی، روانی و اجتماعی، ایجاد فضای امن و رابطه همدلانه و تزریق اعتماد می توانند نقش بسیار اساسی در  شکل گیری شخصیت کودکان و شاختن اینده آن ها ایفا کنند.

هر چند که  به دلیل مشکلات اقتصادی و درگیری های روزمره برای تامین نیازهای اولیه خانواده آن گونه که مازلو معتقد بود برخی از والدین نمی توانند نقش کامل حمایتی و ابزاری خویش را به بهترین شکل ممکن بازی نمایند؛ اما کودکان برای سالم زیستن و آینده ای موفق به فضای امن،همدلی و اعتماد والدین احتیاج دارند.

عدم آموزش مهارت های اجتماعی در پروسه جامعه پذیری از سوی نهادهای اجتماعی موجب آسیب های فردی و اجتماعی بسیاری می گردد که تبعات بسیار زیادی برای فرد و جامعه خواهد داشت.