در پایتخت فقط 60 درصد افراد متولد تهران هستند / سالانه 140 هزار نفر وارد استان های تهران و کرج می شوند

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، قرار گرفتن در شرایط بی کاری و به تبع آن بی پولی، همیشه سخت بوده و این روزها بسیار سخت تر است. بیکاری و بی پولی در شرایطی که هر نوع خدمتی که فکرش را بکنید، فقط با در دست داشتن پول امکان پذیر می شود؛ یعنی نهایتِ استیصال. در چنین شرایطی، اگر فرد در محیطی باشد که شغل های خانوادگی از جمله دامداری ، کشاورزی و... در حال از بین رفتن باشند، ناچار می شود به شهرهای بزرگ تر برود تا نان و آبی برای خانواده اش دست و پا کند. چالش های پیش روی استان مبدا و استان مقصد بسیار است؛ چالش های پیش روی انسان ها نیز همینطور. حال حکومت می بایست فکری اساسی برای این مهم کند وگرنه اتفاقاتی که «نباید»، رخ می دهد.

اردشیر گراوند ، پژوهشگر اجتماعی در گفت و گو با رکنا گفت: این پدیده قبلا بود و الان هم وجود دارد که افراد از استان هایی همچون لرستان، کرمانشاه، ایلام، خراسان شمالی، خوزستان و... در خطوط مختلف مسافرکشی و همچنین تاکسی های اینترنتی در تهران فعالیت می کنند. عموما این افراد، در ماشین می خوابند و مهم ترین علت حضورشان در پایتخت، ضعیف شدن پایه های اقتصادی استان های مبدا است که عموما بر پایه زراعت و دامداری محض نهاده شده اند.

وی در تبیین گفته هایش تاکید کرد: این اتفاق به دو دلیل رخ می دهد. نخست اینکه چنین کارهایی فصلی هستند و به دلیل اینکه این افراد خرده مالک هستند، نمی توانند هزینه-درآمد خانوار را تامین کنند. دلیل دوم نیز این است که اساسا دو محصولی که دولت ها در مقاطع مختلف به بدترین شکل در تامین و فروش آنها مداخله می کنند محصولات دامپروری و کشاورزی است. به محض اینکه در کشور، دچار کوچک ترین مشکل در تامین گوشت می شویم، گوشت وارد می کنند و اصلا به این فکر نمی کنند که تولید کننده ها، به چه مشکلاتی بر می خورند. در این میان، گوشت خارجی را با قیمت مثلا 10 دلار خریداری و در داخل کشور با قیمت 24 دلار می فروشندو این شیوه مدیریت، موجب می شود تا محصول دامدار داخلی هم با این نوسان قیمت، دچار نوسان شود.

اردشیر گراوند افزود: همچنین از آنجایی که محصولات زراعی همچون گندم و جو از نوع دیم و وابسته به بارش باران هستند، با کوچکترین تغییر در میزان بارش، زراعتشان نابود می شود. علاوه بر این، دولت محصولی را که از کشاورزان می خرد، چندین ماه بعد تسویه می کند که این روند می تواند مشکلات زیادی را به وجود آورد؛ لذا افراد مجبور می شوند به شهرهای دیگر مهاجرت کنند.

این پژوهشگر اجتماعی در ادامه تاکید کرد: در تهران دائما فرصت اشتغال ایجاد می شود؛ لذا سرمایه گذارها نیز به جاهای دیگر نمی روند. مهاجرت داخلی به منظور تامین شغل، موجب غیبت والدین از خانه و زندگی می شود که این خودش برای اعضای خانواده آسیب زاست. حضور و کار افراد مهاجر به ویژه در مسافرکشی، در شهرهای بزرگ مهاجرپذیر، همچون تهران، به زیرساخت های حمل و نقل فشار وارد و ترافیک های سنگین و مصرف سوخت بالا را ایجاد می کند. از سویی دیگر با این اتفاق، مسافرکش هایی که با سابقه بیشتری در تهران فعالیت می کردند نیز دچار گرفتاری می شوند.

وی همچنین افزود: تا زمانی که مدیریت  سازمان برنامه و بودجه در دست دولت ها باشد، بنده دولتی ها می شود و کار مردم را راه نمی اندازد. دولت ها، کارهای بنیادین نمی کنند و به فعالیت های پوپولیستی روزمره می پردازند. این وظیفه حکومت است که با ملت گفت و گویی داشته باشد تا در یک دوره، سختی را تحمل کنند و سازمان برنامه و بودجه، به کارهای بنیادین در استان های مهاجرفرست بپردازد و امور فعلی را اصلاح کند. حکومت است که باید از عدالت سرزمینی مراقبت کند. عدالت سرزمینی پیش نیاز عدالت قشری است. تا زمانی که عدالت سرزمینی گسترش پیدا نکند، چنین اتفاقی رخ می دهد.

این پژوهشگر اجتماعی تاکید کرد: مثلا در شهر اندیشه فقط 12 درصد، در شهریار، 20 درصد و در پردیس 8 درصد متولد همانجا هستند. در کلانشهر تهران، فقط 60 درصد افراد متولد تهران هستند و این یعنی می بایست مسئولان فکری جدی برای حل این مشکل داشته باشند.

این پژوهشگر اجتماعی در پاسخ به اینکه آیا توجیهی وجود دارد که برای استان ها، شهرها و روستاهایی که مهاجرفرست هستند، زیرساخت ایجاد شود؟ و آیا این مورد می تواند یکی از دلایل ترک شهرهای مبدا شود؟ گفت: وقتی افراد یکی یکی مهاجرت می کنند، توجیهی برای توسعه زیرساخت ها در جایی که انسانی در آن وجود ندارد، پیدا نمی شود. برعکس، در تهران با کمبود معلم و پرستار مواجه می شویم. در تهران حاشیه نشینی و گرانی خانه ها را می بینیم. در حالی که در شهرهای مهاجرفرست، بخش عمده ای از زیرساخت ها همچنان بلااستفاده و کم استفاده باقی می مانند. از سویی از آنجایی که ناچار به توسعه زیرساخت ها در تهران هستیم، به آن استان ها توجهی نمی شود. این یک کار انفعالی که استان های دیگر در تهران سرمایه گذاری می کنند و هرچه می سازیم توان نگهداری نداریم چون کشور پول محدود دارد.

او در ادامه افزود: سالانه 140 هزار نفر وارد استان های تهران و کرج می شوند که معادل 30 هزار خانوار است. در چنین شرایطی، می بایست برای این تعداد خانوار، خانه، مدرسه، بهداشت، فضای سبز و... تامین شود. حال سوال اینجاست مگر چقدر بودجه در کشور وجود دارد که چنین کارهایی انجام شود؟ 

اردشیر گراوند در پایان تاکید کرد: مهاجرت، چسبندگی دارد؛ یعنی هر نفر که مهاجرت کند، نفرات بعدی را نیز به دنبال خودش می آورد. مسئولان دائما به دنبال این هستند که مردم تهران را راضی نگه دارند و این باعث می شود در شهرهای دیگر، هزینه ای برای توسعه زیرساخت ها نشود. تا زمانی که حکومت ترمز مهاجرپذیری کلانشهرها را نکشد، مشکلات روز به روز افزایش می یابد. باید کاری شود تا بازتوزیع جمعیت داشته باشیم و این نیازمند ایجاد مدل جدیدی از حکمرانی است تا مردم بدانند به غیر از تهران، جاهای دیگری نیز برای زندگی و داشتن شغل، وجود دارد.

کدخبر: 1031973 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟