مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان کار در گفت و گو با رکنا مطرح کرد
حسنی : نبود عدالت آموزشی برای کودکان کار / کار کودکان باید از ریشه خشکیده شود
رکنا: یک فعال اجتماعی با تاکید بر این که حمایت موثر از کودکان کار، حمایتی است که به تغییر بنیادین در شرایط کودک منجر شود، عنوان کرد: متاسفانه همچنان شاهد فقدان عدالت آموزشی برای کودکان کار هستیم، چون بودجهای که برای آموزش و پرورش در نظر گرفته میشود، متناسب با اهمیت، شأن و جایگاه نظام آموزشی کشور نیست.
قاسم حسنی، فعال اجتماعی و مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان کار نکات مهمی را درباره افزایش تعداد کودکان کار و چالشهایی که این روزها این کودکان با آن درگیر هستند، مطرح کرد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، انجمن حمایت از کودکان کار ، از اولین تشکلهایی است که به طور ویژه در این حوزه فعالیت کرده و از نزدیک با کودکان کار، سبک زندگیشان و آسیبهایی که آنها را تهدید میکند، آشناست. این انجمن به عنوان نهادی داوطلبانه از سال ۸۱ تا امروز در مراکز خود، به بیش از ۱۲ هزار کودک کار، کودک آسیبدیده و در معرض آسیب، خدمات آموزشی و حمایتی ارائه کرده و در حال حاضر ۱۱۱۴ کودک را در چهار مرکز خود در تهران و یک مرکز در شهرستان بم، زیر پوشش حمایتی قرار داده است. با قاسم حسنی، مدیرعامل این انجمن که یکی از فعالان شناخته شده در حوزه حقوق کودکان است، درخصوص عملکرد انجمن حمایت از کودکان کار در سالهای اخیر و مشکلاتی که همهگیری ویروس کرونا برای کودکان کار به وجود آورد، گفتوگو کردیم.
نزدیک به دو دهه از آغاز فعالیت انجمن حمایت از کودکان کار میگذرد، جرقههای شکلگیری انجمن از چه سالی خورد و در این مدت چه کارهایی انجام دادید؟
انجمن حمایت از کودکان کار این روزها مشغول پر کردن نوزدهمین سال تاسیس و ورود به بیست سالگی است. البته برای ما دو سال قبل از تاسیس انجمن، از سال 1379 شروع شد و فکر کردن در مورد آن نیز به 5 سال قبل از اقدام برمیگردد، یعنی سالهای 75-74. در این مدت باتوجه به عملکرد تشکلهای غیردولتی مثل انجمن ما، بچههای زیادی از آسیب دور شدند و شرایطشان تغییر کرد، مصداقی و موردی هم میتوانیم نام ببریم که این بچهها در حال حاضر چه شرایطی دارند. اما به واسطه اینکه نرخ سوق دادن کودکان به چرخه کار بسیار زیاد بوده، ما در سطح شهر و کلیت جامعه با رشد و گسترش پدیده کار کودکان مواجه بودیم.
بحث بازماندگی از تحصیل یکی از معضلات اصلی کودکان کار است، چطور میتوان این معضل را مرتفع کرد؟
موضوع عدالت آموزشی، یکی از موارد قابل بحث در خصوص کودکان کار است. البته که مطالبه عدالت آموزشی از جانب ما به هیچ وجه به معنای زیرسوال بردن عملکرد مسئولان آموزش و پرورش و آموزگاران نیست، چون این عزیزان با تمام وجودشان تلاش میکنند، اما برون داد قضیه همچنان، فقدان عدالت آموزشی است. چرا؟ چون بودجهای که برای آموزش و پرورش در نظر گرفته میشود، متناسب با اهمیت، شأن و جایگاه نظام آموزشی کشور نیست. قانون بودجه مصوب یک کشور نشان میدهد که سیاستگذاران آنجا از چه نوع تفکری برخوردارند. وقتی بودجه آموزش و پرورش در مقابل سایر دستگاهها بودجه نحیفتری است، بیانگر این است که آموزش و پرورش جایگاه والایی را نزد بودجهنویسان ندارد و این منجر به اتفاقات عدیدهای میشود، که از آن جمله میتوان به قوت گرفتن مدارس غیردولتی، کالایی شدن تحصیل و سوق دادن آموزگاران نخبه به آن مدارس خاص اشاره کرد.
نتیجه این سیاست در دراز مدت چیست؟
نتیجه این عملکرد میشود ایجاد فرصت بهتر برای کسانی که پول دارند و ایجاد محدودیت برای بچههایی که پول ندارند. در این سیستم یک سری از بچهها بزرگ میشوند برای کارگری و فرمانبری از یک عده دیگر، افرادی که رسیدنشان به آن جایگاه نه براساس شایستگیها که براساس دسترسیها بوده. این یکی دیگر از چالشهای بزرگ پیش روی ماست و نسبت به آن نقد داریم. درست است که ما باید نقد دلسوازنه، مشفقانه و واقعبینانه انجم دهیم و همواره تمام عملکرد دستاندرکاران آموزش در کشور را زیر سوال نبریم، اما باید آن مطالبه را هم داشته باشیم، چون اگر میخواهیم کشورمان در آینده به جایگاه والایی برسد، لازم است که به عدالت اجتماعی و عدالت آموزشی توجه کنیم تا همه کودکان حتی آن کودکی که در روستایی دورافتاده زندگی میکند هم از شرایط لازم برای رشد و بالندگی برخوردار باشد. اما به عنوان مثال دیدیم که با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس در سال تحصیلی 1400-1399، طبق آمار آموزش و پرورش، بالغ بر 3 میلیون کودک دسترسی به آموزش نداشتند. یعنی سه میلیون کودک، یک سال عقب افتادند و این روند اگر در سالهای آینده ادامه داشته باشد ممکن است این یک سال عقب افتادن بیشتر شود و در نتیجه ده سال دیگر سه میلیون جوان آموزش ندیده، آماده کار برای کسانی هستند که در این مدت توانستند از امکانات استفاده کنند و آموزش ببینند.
یکی از شعارهای اصلی انجمن حمایت از کودکان کار، «حمایت موثر از کودکان» است. این حمایت موثر به طور دقیق به چه معناست؟
حمایت موثر، حمایتی است که به تغییر بنیادین در شرایط کودک منجر شود. یعنی اگر کودکی در معرض آسیب است، از آسیب خارج شود. اگر کودکی بازماندگی تحصیلی دارد، این بازماندگی از بین برود، اگر محرومیت و اجبار به کار دارد، این محرومیت و اجبار برطرف شود. در کل حمایت موثر یا اثرگذار یعنی مجموعه اقداماتی که با کمک آنها کودک از یک شرایط متزلزل و در معرض آسیب، خطر و بهرهکشی خارج شود و به یک شرایط امن برسد. ما اگر از بچهها به طور موثر حمایت نکنیم، در آینده نسلی داریم که آسیب دیده است و نمیتواند نسل پویا، بانشاط، امیدوار و با اعتماد به نفسی برای ساختن فردا باشد.
در این میان آیا یک NGO مثل انجمن حمایت از کودکان کار به تنهایی میتواند از کودکان کار به طور موثر حمایت کند؟
خیر، ما شاید بتوانیم تمام توانمان را معطوف به تعداد مشخصی از کودکان کنیم و آنچه که لازمهی حمایت موثر از آنهاست را انجام دهیم و خیالمان راحت باشد که این چند کودک از آسیب و بازماندگی دور شدند و در شرایط پایدار و وضعیت خوبی قرار گرفتند، ولی زمانی که میگوییم حمایت موثر از کودکان، منظورمان کل کودکان است که یک جامعهی وسیعتر جمعیتی را دربر میگیرد. پس این مسئله موضوعی است که نه تنها انجمن حمایت از کودکان کار، بلکه تمام انجمنها هم مطمئن نیستند که میتوانند به آن تحقق ببخشند.
چرا؟ مشکل اصلی کجاست؟
آسیب کودکان از دو منظر حائز اهمیت است. یعنی اگر فقر، سوء تغذیه، بازماندگی از تحصیل، کودک همسری ، در معرض سوءاستفاده قرار گرفتن، در معرض خشونت قرار گرفتن و تمام اشکال بهرهکشی از کودکان را به عنوان آسیب در نظر بگیریم، لازم است این موارد در دو نقطه دیده شود، اول در نقطه¬ی مبدا و جایی که مخاطره برای کودک شکل میگیرد و یکی دیگر در نقطه مقصد که در آنجا کودک را در درون مخاطره میبینیم. یعنی کودکی را در حین کار، بازماندگی از تحصیل، درگیر شدن در ازدواج زودهنگام ، سوتغذیه و غیره میبینیم. تمام این موارد معلول است و همگی علت دارد. بدون شک ما اگر بخواهیم به طور موثر از جامعه کودکان حمایت کنیم، باید به سراغ ریشهها برویم، ریشههایی که به سیاستگذاری اجتماعی، اقتصادی، سیاسی جامعه و تصمیمات کلان کشوری و فراتر از آن، منطقهای مربوط میشود.
ما در کشورمان به واسطه همسایگی با برخی کشورها (به طور خاص) افغانستان و پاکستان ، با آسیبهای زیادی برای کودکان مواجهیم که ریشه آنها در خارج از مرزهاست و اگر میخواهیم در زمینه ریشهها حمایت موثر داشته باشیم، به یک عزم جدی و زیرساختی ملی و بینالمللی نیاز داریم که از حیطه دسترسی NGOها و تشکلها خارج است. چالش اصلی ما برای حمایت موثر از کودکان کار این است که در حوزه سیاستگذاریها و کنترل عواملی که باعث سوق دادن کودکان به سمت خطر و آسیب میشود، دستمان کوتاه است و به آنجا دسترسی نداریم.
جدا از بخش ریشهای کار کودک که در دسترس NGOها نبوده، در زمینه مواجهه با کودک آسیبدیده، تشکلها چه عملکردی داشتند؟
در این بخش نیز تشکلها دسترسی و احاطه کامل و صددرصدی به شرایط کودک ندارند. فرض کنید کودکی از تحصیل بازمانده است و شما میخواهید با فراهم کردنِ امکان تحصیلی برای او، بازماندگیاش را مرتفع کنید. درحالی که خانواده کودک به درآمد او وابسته است. یا کودکی را تصور کنید که در معرض تعدی و یا مصرف مواد مخدر قرار دارد و برای حمل مواد از او استفاده میکنند. شما میخواهید کودک را از این شرایط دور کنید، وقتی والدین و خانواده این کودک درگیر اعتیاد و مواد مخدر هستند، چه کار میتوان کرد؟
نه فقط خانوادههای این کودکان، که خود جامعه نیز در این میان تاثیرگذار است، وقتی شما کودکی را به مدارس معمولی میآوری، به او آرامش میدهی، کتاب میخواند، باسواد میشود و در نتیجه آگاهیاش نسبت به جامعه-ی پیرامونی بالاتر میرود. اگر پیش از این به شرایطی که داشت تن داده بود، حالا دیگر وارد جامعه شده و درک شرایط برایش سخت است. با بچههایی آشنا میشود که پول تو جیبی یک روزشان به اندازه درآمد دو ماه اوست، یا بچههایی را میبیند که در ماشینهای مدل بالا و زیر باد خنک کولر نشستهاند. در این شرایط کودک خودش را در تفاوت با آن کودکان میبیند. نه اینکه بچههای دیگر نباید از امکاناتشان استفاده کنند، حرف من این است که کودک در جامعه تفاوتها را میبیند و دچار تعارض میشود.
این موضوع چالشی است که به نظر خیلی اهمیت دارد، باتوجه به اینکه بحث کار کودک برای انجمنی مثل انجمن حمایت از کودکان کار کاملا عینی و ملموس است.
بله تا زمانی که در آن حوزه کار جدی صورت نگیرد، اتفاق بزرگی رخ نمیدهد و همه چیز مثل این است که ما در یک کشتی که سوراخ شده، با سطل در حال خالی کردن آب هستیم ولی همچنان با سرعت زیادی آب به آن وارد میشود. البته این به هیچ وجه به معنای بیاثر بودن تلاشهای انجام شده در حوزه کار کودکان نیست، اما بیانگر این مهم است که اقدامی در ریشه صورت نگرفته است. یعنی ریشههای کار کودک خشکیده نشدند و از بین نرفتند. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر