مدیریت شهری را بیش از پیش مشوش نکنید

برادر! جناب حسن رسولی عزیز

عضو محترم شورای شهر تهران

در پاسخ به معرکه کیفی سازی پرسنل شهرداری تهران، پرسشی از نوع استفهام انکاری، تنها برای آن که دلمان به انسان مسئول آگاه مطالبه گر بودن خوش باشد ؛

آیا ما به قاعده بهره وری وضع موجود، توان استفاده از نخبگان شهرداری تهران را داشته و در مسیر نو به نو شدن خویش در حرکتیم یا نه خلاقیت و باور شدن در این سازمان مرده و ما دچار روزمرگی و پریشان احوالی هستیم؟

بگذار در دوره ای که نه بظاهر گفتمان نظامی ها بر شهرداری حاکم است و نه گفتمان پوپولیست های پروپاگاندا نشان، بلکه دوره آزادی بیان و از این دست حرف های قشنگ، بلند بگویم که شما و دوستانتان هنوز شهرداری تهران را آن طور که باید نشناخته اید از اینرو در گردابی از هیولای مدیریتی، تن به حرکت اتولی داده اید که فرمانش را دیگری از طریق بدنه نافرمانش به این طرف و آن طرف می کشاند. شما هم دل خوش به سوار بودن در طبقات بهشت آنید.

مدل مدیریت شهری امروز یعنی حاکمیت صرف فرهنگی آن هم به قاعده پدر رهبری و لاغیر. . شهرداران باید پدر رهبران کارمندان و شهروندان باشند. شما یک مورد از چنین پارادایم شیفتی را در کل این سازمان به ما نشان بدهید آن وقت بی چراغ به دنبال ما بیایید تا آنچه شیخ می گفت و انسانش آرزو بود را به شما در همین شهرداری تهران نشان دهیم . آموخته ایم به پیشکسوت در هر امر احترام بگذاریم . اما خدایی به هر کلاهی که شما فکر می کنید و توان قاضی شدن را دارد به ما بگوئید که پله های تعالی و رشد پرسنل در این سازمان از سلامت و بنیان برخوردار است یا نه اوضاع ما شبیه این بیت است که می فرماید :

مجوی عیش خوش از دور واژگون سپهر

که صاف این خم می جمله دردی آمیز است

مهمترین تحول در شهرداری تهران یعنی برداشتن نام و عنوان مضحک شهرداریچی از بدنه سازمانی فرهیخته، پاکدست و به سلامت آن می باشد، در حالی که مردم ما را به ویترین هایمان می شناسند. جایی که اتفاق های خوب و بد در کف نواحی و محلات و در مقابل چشمان آن ها به ظهور می رسد. اینجاست که معتقدیم :

شهرداری نهادیست که باید از سر شناخته شود.

تردید بی برنامه گی در این حوزه با رعایت قاعده خروج طبیعی و ورود ۲ درصد، ما را به مطلوب آرمانی نخواهد رسانید وقتی اتمسفر ظهور نخبگی و پاکدست بودن بر اساس تفکر سیستمی دچار بیماری در حد آی سی یو است. و چه روشن است که این مهم بیش از هر چیز از بیماری سیاست زدگی مدیریت شهری در کشور آب می خورد. و متاسفانه شهرداری تهران در این میان مادر است و الگو.

اوضاع رنجیده امروز ما، محصول شترگاوپلنگ بازی، احزاب ناپخته ایست که تنها از مدنیت و آرمان های شهروندی آن، مرتبه مطالبه گری و سهم خواهی اش را از حفظ هستند نه مسئولیت پذیری و نه آگاهی اش را.

از اینرو با هر دوره حضور بر مصداق :

" عرض خود می بری و زحمت ما می داری "

این عرصه سیمرغ را به تاخت و تاز بیهوده ای سر کرده و می کنند که محصولش می شود آنچه که امروز می بینیم . سرمایه و وقت این مردم شریف در الاکلنگی از قدرت دوقطبی نارس و نابالغ، بالا و پایین می رود تا به نوبت و به برابر به اتلاف کشیده شود. دعوا بر سر لحاف ملاست . وگرنه تو کریمخان زندی نشان ما بده تا من کرور کرور سرباز خسته جان آماده به خدمت در همین شهرداری به شما نشان بدهم . اگر چه ما کلی کریمخان زند خسته جان هم داریم .

برادرم ! روشن است که این مجوزها علاوه بر آسیب دوباره بر بدنه خسته و ناتوان از حرکت این سازمان، روان دلسوختگان مدیریت شهری را بیش از پیش مشوش خواهد کرد. اما چه باید گفت و کرد که تحزب در ایران یعنی ؛

وامداری تشنگان قدرت به شیفتگان خدمت.

این است که شهرداری تهران می شود :

کودکی که انگشتانش سوخته است.

لذا هروقت توانستید در این معرکه خود ساخته سیاسی از سد حضور نیروهای کیفی موجود گذشته و شایسته سالاری را به قاعده توان فردی و سازمانی افراد حاکم بفرمائید متوسل به قاعده طبیعی ورود و خروج نیروهای کیفی، آن هم بدون شائبه سیاست زدگی شوید.

در غیر این صورت من شما را سوار بر همان الاکلنگی می بینم که به نوبت بالا می رود تا تشنگان قدرتش را به نوایی برساند .

در این بازی چه فرهیخته جان هایی در سکوت به پایین افتاده و زیر چرخه این رستم مداری، به سهراب کشان خاطره ازلی تن می دهند.

نه برادرم !!!

چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید !

با احترام برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

کدخبر: 608068 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟