کاهش خطرناک  اعتماد افقی و عمودی در جامعه / امکان گذر از بحران ها با مدیریت روزهای جنگ

 دولت - مردم | به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در فضای تصمیم های اقتصادی ، اگر دولت نتواند تصمیمی بگیرد که تعادل اقتصادی و امکان امرار معاش مهیا شود، دولت نیازمند است برای کنترل جامعه از قوانین قهری استفاده کند.

مثلا، اگر تعرفه های حقوق کارگران نتواند معاش آنها را تامین کند، این بین دولت و قشر کارگران تنش ایجاد می کند. آنها یا اعتراض می کنند یا اعتراض نمی کنند تا عواقبی را متحمل نشوند که معادل قوانین قهری محسوب  می شوند. 

پرسش این است که مناسبات دولت ها و مردم، در ایران و در بستر استفاده دولت ها از قوانین مذکور، به دلایل مذکور چگونه بوده ، چگونه است و چه سرنوشتی خواهد داشت؟ پاسخ این پرسش ها را در گفتگو با ، علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس و عضو پژوهشکده مطالعات آموزش و پرورش جستجو می کنیم.

sharifi+yazdi


شریفی یزدی، در پاسخ به این پرسش که « آیا دولت تصمیماتش را گونه ای اخذ می کند که بتوانیم آن را روزآزمایی با جامعه تعریف کنیم؟» گفت:این بسته به شرایط است؛ با این توضیح که وقتی در افراد در جامعه ای نرمال، آزاد و باز زندگی می کنند، میزان دخالت دولت در امورات اقتصادی و مسائل خصوصی زندگی افراد کاملا روشن است. این دخول براساس چهارچوب قانون تعریف و اجرا می شود. بنابراین نه دولت، نه وزارتخانه و نه حتی یک کارمند دولتی، نمی تواند از این قانون سرپیچی کند. اما ممکن است جامعه با شرایط اضطرار مواجه شود.

وی در ادامه بیان کرد: وقتی بحران پیدا می شود، دولت ها می توانند یک سری قوانین و مقررات وضع کنند تا جامعه دچار تزلزل نظم اجتماعی نشود. در واقع دولتها از فرط ناچاری این اقدام را می کنند ، جامعه درک می کند، کوتاه مدت است و می تواند بر خلاف حقوق شهروندی واصول اقتصادی باشد. در جریان کرونا شاهد این قضیه در تمام دنیا بودیم. دولت ها برای رفت و آمد شهروندان خود از قوه قهریه استفاده کردند. کشورهایی مانند آلمان، اسپانیا و ایتالیا. آیا خشونت است؟ بله. اسم های زیادی می توان روی آن گذاشت اما چاره ای دیگری وجود داشت؟ خیر.
شریفی یزدی اشاره کرد: امروز ما در شرایط تحمیل تحریم هستیم، پول ما جزو کم ارزش ترین پول های دنیا شده است، تورم ما بسیار بالا است، اقتصاد ما برهم ریخته  یا تعطیل است، رکود بر جامعه مستولی است .پس به طور مثال، اگر قیمت مسکن هر روز بالا می رود ، و اگر دولت می گوید که از 25 درصد بیشتر نمی توانید اجاره بها را اضافه کنید، از روی ناچاری است. همچنین بر خلاف اصول اولیه اقتصادی است. دولت یا باید در مدت کوتاه اقتصاد را ترمیم کند یا آنکه از قهر استفاده کند. آیا دولت می تواند یک شبه اقتصاد خود را درست کند؟ خیر. بنابراین سعی می کند دو پهلو عمل کند. کنار اقدامات اصلاحاتی اقتصادی ، اوامر قهرانه افاده کند .

قانون، مفادی را خلاف می داند  که قرین  سبک زندگی جامعه است 

این جامعه شناس، با تاکید بر اینکه « مسئله تمسک دولت ها در زمان های غیربحران به خشونت و قهر، مبحث دیگری است» ، گفت: ما در کشور شرایط خاصی را تجربه میکنیم که باید به آن توجه شود. لازم است که دانشمندانه به آن توجه شود تا متعصبانه، زیرا در نهایت بحران آفرین خواهد شد. واقعیت امر این است که مبنای قوانین ما بر اصولی است که تمام جامعه آن را قبول ندارند. ما قوانینی داریم که حداکثر یک هشتم کشور به آن باور دارند، باقی عزتی برای این چهارچوب ها قائل نیستند. پس به غیر از افاده قهر ، راهکاری نیست تا آنها پایبند بمانند. در بسیاری از موارد جامعه درک نمی کند که چرا این قانون مهم است،  قانون را هم که به او بگویید، می گوید «: حرف مفت زده است».بنده گفته ی عامیانه را شفاف می گویم که به این برسم؛ این یکی است مشکلات ما است که قانون، مفادی را به عنوان کار خلاف عنوان کرده است که سبک زندگی جامعه تفاوت فاحش دارد. ماهواره نمونه بارز آن است. سبک گذران اوقات فراغت به همین شکل .
وی اشاره کرد: مثال های بسیار زیادی می توان زد. یک مثال دیگر استفاده از رسانه است. چرا رسانه های نوپدید در کشور ما اقبال دارند، به خاطر زاویه ای که با رسانه ملی دارند. زاویه ای که با رسانه های رسمی کشور دارند.

فقدان درک تناقضات مردم مسبوق به سابقه است 

شریفی یزدی در ادامه بیان کرد: اگر از این بُعد به قوه قهریه و دولت نگاه کنیم، امر می مشهود و مسبوق به سابقه است. حدود 20 سال است که این زاویه ایجاد شده است. شکاف روز به روز بیشتر می شود. یعنی قوانین جاری در کشور، با سبک زندگی اکثریت جامعه تناقضاتی دارد. این سبب می شود میزان ورودی پرونده ها به دادگستری های ما روزانه افزایش پیدا کند. موازی آن فشار سنگینی به دستگاه انتظامی ما می آید زیرا کارها خلاف قانون هستند. . از آن طرف هم آحاد ناراضی خواهند بود، چراکه رفتارهایی را انجام می دهند که قبولش دارند اما باید برای آن بازخواست قضایی یا انتظامی پس دهند. برای این رفتار دولت می توانیم اسامی مختلفی بزاریم. اعمال قهر، خشونت یا هر اسم دیگری. حرف من نامگذاری برای این رفتار نیست. این مسئله یکی از مشکلات اساسی جامعه ما محسوب می شود.

با نگاه متخصام به قرائت های دیگر در جامعه صلح برقرار نمی شود 

شریفی یزدی، به این پرسش که « آیا راهی وجود دارد که این مشکل را مرتفع کنیم؟» پاسخ داد: پاسخ به سوال شما کسی سخت است. نه به خاطر آنکه جوابی وجود ندارد. مسئله این است که نمی توانیم سبک های مختلف زندگی در جامعه را برسمیت نشناسیم. نه ما، هیچ جامعه ی دیگری نیز نمی تواند یک قرائتی را به رسمیت بشناسد و باقی قرائت ها را ناپسند تلقی کند. هیچ جامعه ای نمی تواند با برجسته سازی یک قرائت و با نگاه متخاصم  به قرائت های دیگر جامعه صلح برقرار کند. راه این است . باید تعارضات و تناقضات درون کشور را یک به یک شناسایی کنیم و آنها را برای اصلاحشان به رسمیت بشناسیم. مسئله این است که این تناقضات شناسائی شده هستند اما به رسمیت شناخته شده نیستند. بطور مثال، تناقضات قومی و قبیله ای امروز ما به رسمیت شناخته شده نیستند.
وی افزودم: هم است که بدانیم این تناقضات تنها در مناسبات دولت و ملت نارسم شناخته نشده اند، بلکه این موضوعی بین مردم و مردم است. تعارضات بین نسل ها، تعارضات بین قشر فرادست و میان دست و فرودست، تعارضات مذهبی و ... گسل هایی است که در کشور ما وجود دارد . مشکل ساز می شوند و گاها زلزله های 3 یا 2 ریشتری می دهد. اگر این گسل ها را به رسمیت نشناسیم، بعدها به زلزله های سنگین تبدیل می شوند. مهم این است که تناقضات قومی، اقتصادی، فرهنگی، زبانی و ... را بشناسیم، به رسمیت بشناسیم . اعتقاد دارم که در چهارچوب همین قوانینمان این ظرفیت وجود دارد. قرار نیست که کاری خاصی انجام دهیم.

می ترسم نظم اجتماعی ما متزلزل شود 

شریفی یزدی به این پرسش که « آیا می توانیم فرض کنیم که این تناقضات نامحسوس بودند و بحران کرونا آن ها را برملا کرد؟» این گونه پاسخ داد: نگاهی به این شکل ندارم. این تناقضات بودند، پررنگ بودند، دیده می شدند و کرونا کمی شواهد را تشدید کرده است. این گسل ها آتش زیر خاکستر هستند. مشکل جامعه ما کاهش سرمایه اجتماعی است که فرسایش اجتماعی بوجود آورده است. مشکل جامعه ما، کاهش اعتماد افقی و عمودی آن است. یعنی نه مردم به مردم اعتماد دارند که ما آن را در چک های برگشتی و فضای کاسبی می بینیم؛ نه مردم به دولت اعتماد دارند که ما آن را می بینیم آنجا که اکثریت مردم، شهردار و استاندارو بخشدارو وزیر و وکیل و غیره را قابل اعتماد نمی بینند. این خطر بزرگی ناشی از آن گسل ها است.
وی در پایان گفت: نادیده گرفتن این گسل ها سرانجامی شوم دارد. اگر این گسل ها فعال شوند و ما نتوانیم انرژی آنها را در جای درستی تخلیه کنیم، نظم اجتماعی ما متلاشی می شود. برای هر جامعه امنیت اجتماعی الویت اول است. اتفاقاتی که ما در سال های 96 و 98 تجربه کردیم ، نشانه های معمولی و کوچکی می تواند باشد از نگرانی به خاطر بی نظمی اجتماعی که اتفاق افتاد. خوشبختانه ما مشکلات زیادی را داشتیم که حل و فصل کردیم. برجسته ترین آن هشت سال دفاع مقدس بود. زمان نشان داده است که ما می توانیم مشکلات خود را حل بکنیم. اگر دولت امروز با برنامه ریزی درست ( مانند زمان جنگ) پیش برود، مطمئن هستم که این مشکلات مرتفع می شود. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.