حسادت از دو سالگی متولد می شود / آموزش های مورد نیاز برای درمان افراد حسود
رکنا: حسادت در همه افراد وجود دارد و به نوعی در برخی موارد آسیبزا و در برخی دیگر ممکن است فرد را به سوی موفقیتهایی هدایت کند، بنابراین ویژگی طبیعی در همه انسانها به شمار میرود و اگر در مسیر درست هدایت شود که رقابتهای منفی را به وجود نیاورد، امری طبیعی به شمار میرود.
حسادت / به گزارش رکنا، عوامل مختلفی در حسادت دخیل است؛ ضعف در نظام تربیتی و نبودن عاطفه در میان خانواده در روابط خانوادگی حسادت را به نوعی ایجاد میکند. وقتی شخصیت فردی بر پایه حسادت دستهبندی میشود، به طور قطع درگیر مشکلات رفتاری میشود که نهتنها به خود، بلکه به جامعه و خانواده آسیب وارد میآورد.
حسادت عامل تباهی و نرسیدن به موفقیتها به حساب میآید. افرادی که از حسادت رنج میبرند، درگیر اختلالات روانی و رفتاری بیشتری شده و در بزرگسالی به طور قطع از زندگی خود لذت نمیبرند و همین موضوع باعث میشود فرصتهای مفید و موثر خود را از دست بدهند.
حسادت ریشه در دوران کودکی فرد دارد و دیگر زمینههای اجتماعی او را نیز تحتتاثیر قرار میدهد. افراد حسود رفتارهای بزهکارانهای را انجام میدهند که ریشه در همین حس و افکار منفیشان دارد.
دلواپسیهای پنهانی
حسادت به لحاظ لغوی رشک و دلواپسی ناشی از داراییهای دیگران به حساب میآید. به عبارت دیگر حسد، یعنی ناخشنودی از موفقیت کلی و خشنودی از شکست و زوال شخص دیگر.
گفته میشود همچنین حسد رنج بردن از نیکبختی دیگران است.
دکتر عزتالله کردمیرزا، روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا میگوید: شاید بشود حسد یا حسادت را واکنشی هیجانی دانست که از حدود 2 سالگی در کودک ریشه میگیرد و تا بزرگسالی ادامه دارد.
در دوران کودکی حسادت طبیعی تلقی میشود، چون کودک نسبت به رفتار خود و انگیزه آن آگاهی لازم را ندارد، اما در بزرگسالی به واسطه اینکه رفتارها آگاهانه میشود، میتوان گفت جزو آسیبهای رفتاری تلقی شود.
حسادت که با آرزوی زوال شخصیت دیگری شروع میشود و در شخص حسود شادکامی از شکست دیگری رخ میدهد که در زمینههای مختلف مالی، تحصیلی، شغلی و عاطفی و دیگر زمینههای اجتماعی بروز پیدا میکند.
با تحلیل فرد حسود میشود ویژگیهای زیادی را در او پیدا کرد؛ نخست اینکه فرد حسود احساس حقارت میکند که ناشی از کمبودهای درک شده توسط خود فرد است.
این روانشناس بالینی در ادامه میافزاید: دومین عامل ترس است، زیرا فرد حسود از عاطفه گرم دیگران یا داراییهای دیگران احساس خطر میکند و نگران از دست دادن موفقیت خود است.
شاید فرد حسود به بزرگترین شکل و به گونهای مبالغهآمیز شرایط و اوضاع زندگی دیگران را و به خصوص شادکامی آنها را بزرگ میکند و از سوی دیگر سختیها و مشکلاتی که این افراد در رسیدن به موفقیت کشیدهاند را نادیده میگیرد. فردی مثل غزالی که در زمینههای رفتاری و اخلاقی کتابهای متعددی دارد، وقتی در مورد حسد و حسادت مینویسد، انگیزههای حسادت را 7 عامل میداند که عبارتند از دشمنی، کینهتوزی، غرور و تکبر، به خود نازیدن، اظهار شگفتی از داشتههای دیگران، ترس از دست دادن داشتههای خود، عشق به ریاست و شهرت و خباثت نفس وقتی عمیق میشود، در این 7 انگیزه به نظر میرسد که حسادت میتواند آثار آسیبزایی رفتاری متعددی به دنبال داشته باشد.
مبنای بدبینی
دکتر کردمیرزا ادامه میدهد: پس حسادت تقریبا با هر آسیب رفتاری و روانی که مبنای بدبینی دارد، از جمله افسردگی، وسواس، سوءظن و... رابطه مستقیم دارد. از راهکارهای اساسی برای درمان حسادت میتوان به راهکارهای زیادی اشاره کرد که در بحث علوم دینی و روانشناختی قرار میگیرد، از این رو هر فرد به فراخور تخصص خود راهکارهایی را ارائه میدهد. در حوزه علوم روانشناسی، درمان حسادت در 5 حوزه قرار میگیرد. ابتدا باید به افراد حسود آموزش داد برای آنچه در زندگی خود دارند، ارزش قائل باشند و الزاما خود و موقعیت خود را در پایینتر از دیگران ارزیابی نکنند. به عبارتی باید یاد بگیرند و برای این کار نیاز است همیشه فهرستی از داراییها، رفتارها و عواطف خود تهیه کنند و به آنچه دارند اهمیت دهند، بنابراین باید به آنچه دارند، راضی باشند.
راهکارهای پیشنهادی
وی تصریح میکند: اگر حسادت را هنر شمارش داشتههای دیگران تلقی کنیم، در این بخش باید یاد بگیریم شمارش داشتههای خود را به دست بگیریم. دومین حوزه این است که به افراد حسود باید آموزش داد تا این واقعیت را بپذیرند و بدانند کمال مطلق در زندگی وجود ندارد، چراکه باید با این واقعیت مواجه شوند که زندگی مجموعهای از خوبیها و بدیهاست و اگر کسی امکاناتی را در اختیار دارد که فرد حسود ندارد، اما به ازای آن ممکن است فرد حسود نیز داراییهایی داشته باشد که دیگران نداشته باشند، یعنی هر فردی به فراخور شرایط خود نقاط قوت و ضعفی دارد که میتواند تفاوتهایی را در شرایط خانوادگی، مالی، شغلی و تحصیلی ایجاد کند. این تفاوتها را باید پذیرفت.
سومین راهکارهایی که به لحاظ روانشناختی توصیه میشود این است که به افراد حسود آموزش بدهیم که نسبت به موفقیت دیگران نگاه واقعبینانه داشته باشند، چراکه افراد حسود دچار این اشتباهات فاحش میشوند که دیگران به آسانی و بدون هیچ زحمت و دغدغهای به موقعیتی مناسب رسیدهاند و سختیهای آنان را نادیده میگیرند.
این عضو هیاتعلمی دانشگاه ادامه میدهد: شاید فرد حسود ببیند که فردی با تحصیلات عالی، شغل مناسب و امکانات زیادی که به دست آورده است اما سختکوشی نداشته، فرد دیگر را توانمندتر از خود ببیند. از سوی دیگر باید به افراد حسود کمک کرد تا ساختار فکری و ویژگیهای شخصیتی افراد غیرحسود را شناسایی کنند. به عبارتی آنها را مکلف سازیم تا فهرستی از افراد موفق تهیه کنند.
افراد موفقی که حسادت ندارند و به عنوان شخصیتهای مثبت اجتماعی شناخته میشوند و ویژگیهای منفی، طرز فکر این افراد را روی کاغذ پیاده کنیم، به طور مثال از خود سوال کنند این افراد غیرحسود آیا اعتماد به نفس بالایی دارند؟ آیا واقعنگر هستند، آیا به گونهای قلبی دیگران را دوست دارند؟ آیا نوعدوست هستند و آرزوی خوشبختی دیگران را ندارند؟
وی میافزاید: یک راهکار دیگر اینکه به افراد حسود آموزش دهیم تا به نیازهای روانی خود تعهد پیدا کنند، نه الزاما نیازهای دیگران را برشمرند، یعنی حسادت باعث میشود افراد کارهایی را که ناشی از نیازهای روانی خودشان نیست، انجام دهند. فرد حسود باید یاد بگیرد هر انسانی منحصر به فرد بوده و نیازها و آرزوهای خاص خودش را دارد، اما حسادت باعث میشود ما از این نیازهای منحصر به فرد غافل شویم، از این رو ممکن است دچار این خطاهای فاحش شویم که چون فلان فرد رشته پزشکی میخواند، من هم باید همان رشته را بخوانم، در حالی که ممکن است نیاز ذاتی او به رشته دیگری باشد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر