گزارش رکنا از مرکز گذری کاهش آسیب سیمای سبز رهائی،
پناهگاه سبز برای مردان بی پناه ! + فیلم و عکس
رکنا، اجتماعی؛ مدیر اجرائی سیمای سبز رهائی می گوید: متاسفانه سخت است که وضعیت خانواده های مددجویان را بررسی کنیم. چرا که بسیاری از این افراد اوراق هویت خود را گم کرده اند. بسیاری از آنها از سمت خانواده خود طرد شده اند ؛ تا آنجا که خانواده هایشان برای آن که آنها بازنگردند، نقل مکان یا به اصطلاح کوچ کرده اند. برخی را هم خانواده ها نمی پذیرند. چرا که رفتارهای گذشته آنها حرمت را از خانواده هایشان هتک کرده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا؛ هفته مبارزه با مواد مخدر عاملی شد تا بتوانیم از مرکز گذری کاهش آسیب سیمای سبز رهائی دیدن کنیم. این مرکز (یا مراکز مشابه آن) درصدد هستند تا سطح آسیب را در قشرِ معتادان متجاهر کاهش دهد.
بهبود به شرط کار و محیط زندگی سالم
این گونه مراکز که با رویکرد کاهش آسیب شکل گرفته اند، سعی دارند با ارائه خدمات بهزیستی به معتادان متجاهر (فارغ از تلاش برای ترک اعتیاد به مواد) سطح آسیب های اجتماعی را برای این قشر و به تبع آن جامعه کاهش دهند. رویکرد کاهش آسیب معتقد است که نمی توانیم انتظار درمان اعتیاد را داشته باشیم، اگر بنا باشد که معتادان بهبودیافته ، بعد از مراکز ترک اجباری به پاتوق ها بازگردند . بهبود تنها زمانی معنا دارد که آنها بتوانند پس از ترک به محیط کار و زندگی سالم تری بازگردند. بنا بر این ناامیدی یا پذیرش ، این مراکز سعی می کنند با ارائه خدمات بهداشتی و بهزیستی، سلامت و آگاهی قشر معتاد متجاهر را به شرایطی برسانند که احتمال نجات آنها باقی بماند و کلان جامعه آسیب کمتری از این بزه بخورد.
سحر تقی پور، مدیر اجرائی مرکز گذری کاهش آسیب سیمای سبز رهائی ، در ارتباط با نقش این مراکز، شرایطی که منطقه تحت عملیات او در مواجهه با اعتیاد بی خانمان ها دارد، امید و نگرانی هایی که در قبال جامعه ، معتادان متجاهر و تعاملات دوسوئه ی آنها وجود دارد، گفتگو کردیم. این گفتگو در این مرکز کاهش آسیب انجام شد.
رویکرد درمان اجباری ممنوع
این مددکار اجتماعی در حوزه اعتیاد ، گفت: در این گونه مراکز ، معتادان یک وعده غذای گرم و یک میان وعده دعوت می کنند. آنها امکان شرکت در کلاس های آموزشی را پیدا می کنند، امکان ارجاع به مددکار و روانشناس و پزشک دارند.همچنین، خدمات MMT ( ترک بوسیله شربت متادون) در اختیار آنها قرار می گیرد. البته ما هیچ رویکرد درمانی اجباری برای معتادان نداریم، بلکه تنها ان دسته از معتادان که اختیار به ترک کرده اند، می آیند و از این امکانات استفاده می کنند.
افزایش اعتیاد و کاهش اچ آی وی
تقی پور بیان کرد: به نسبت سال گذشته معتادان بیشتری به ما مراجعه کرده اند، اما خدمات «دی آی سی» سبب شد تا ابتلا به اچ آی وی و بیماری های مشابه کم تر شود . ما به معتادان وسایل کاهش آسیبی می دهیم که شامل سرنگ، کاندوم، پدالکلی یا ملاقه هایی است که مواد را با آن مخلوط می کنند. این سبب می شود افراد از مواد یکدیگر استفاده نکنند یا تزریق مشترک نداشته باشند.
گروه های همسان به معتادان منطقه خدمات ارائه می کنند
مدیر اجرائی مرکز سیمای سبز رهائی، اشاره کرد: در مراکز کاهش آسیب، گروه های همسان( بهبود یافتگان از دام اعتیاد) برای گشت زنی در منطقه ایجاد می شوند که به جمع آوری سرنگ ها و ضایعات مشابه در منطقه پاتوق ها همت می کنند. همچنین آنها به مددجویان سخت ( کسانی که حاضر به حضور در مراکز دی ای سی نیستند) خدمات ارائه می دهند. به فرض اگر معتادان منطقه نیاز به پانسمان یا دارو داشته باشند در اختیار آنها می گذارند.غذای گرم و اقلام بهداشت رفتاری ( سرنگ و ..) به معتادان ارائه می کنند و همچنین آنها را به مراکز مذکور هدایت می کنند. این سبب می شود ابتلا به اچ آی وی و بیماری های مشابه، حداقل در منطقه کاهش پیدا کند.
دام اعتیاد برای شهرستانی هایی که وارد تهران می شوند
تقی پور گفت: شاید نیمی از مددجویان از اطراف تهران آمده باشند. البته ممکن است برای مهاجرت و کار به تهران آمده باشند که در نهایت به اعتیاد و بی خانمانی کشیده شده باشند. متاسفانه نصفی از این مددجویان از خانواده هایشان طرد شده اند. رفتارهای نابهنجار آنها در گذشته خانواده ها را از آنها متنفر کرده است. حتی در یک مورد مصرف شیشه سبب شد که معتاد به خواهر خود تعرض کند. وقتی با خانواده های آنها صحبت می کردیم و خبر مهار اعتیاد آنها را می دادیم، با انزجار درخواست داشتند که سبب ارتباط او با خانواده نشوند.
خانواده ها یشان از ترس دیدار معتادان مخفیانه کوچ کرده اند
وی افزود: بسیاری از این خانواده ها، برای اینکه دیگر فرد معتاد را نبینند از محل سکونت خود کوچ کرده اند. حتی شماره تلفن یا آدرسی از آنها در اختیار مددجو نیست تا بتوانیم با خانواده هایشان ارتباط بگیریم. اوراق هویتی هم در دست ندارند. بعضا آن را برای خرید مواد گرو گذاشته اند و هرگز پی اش نرفته اند. در رابطه با اطلاعاتی که به ما می دهند، وثوقی بدست نمی آید. ممکن است ادعای تحصیلات داشته باشند، ممکن است تاریخچه ای از خودشان ارائه بدهند، حتی نامی که عنوان می کنند، هیچ یک برای ما موثق نیست. عمده این افراد ضایعات جمع می کنند. طیف گسترده ای از مواد را مصرف می کنند. آنها از حشیش تا شیشه و هروئین یا گاهی ترکیب چند مواد را مصرف می کنند.
سقوط به گودال اعتیاد از 12 سالگی
تقی پور اشاره کرد: ما مددجویانی داریم که از 12 سالگی به اعتیاد و بی خانمانی دچار شده اند. متاسفانه سن ابتلا به اعتیاد بسیار کاهش یافته است.بعضا پدر و مادر معتاد الگوی کودکانی شان هستند و آنها را پیش از ورود به نوجوانی به عمق اعتیاد می کشانند.
کرونا آمار مددجویان را دو برابر کرد
این مددکار اجتماعی گفت: در فروردین ماه، ورودی مددجویان ما به 96 تا رسید. به این سبب که بسیاری از زندان ها و کمپ ها معتادان خود را آزاد کردند و آنها به پاتوق های معتادان خیابانی بازگشتند. این مرکز بیش از 60 مددجو را تجربه نکرده بود، اما ناگهان آمار مددجویان ما دو برابر شد.البته این مراکز مخصوص معتادان و بی خانمان ها است. برخی از افراد معتاد نبودند اما جائی برای بازگشتن نداشتند جز خیابان.
امیدوارم مادرم زنده باشد تا بتوانم با فرزندانم ارتباط برقرار کنم ...
روبرت از افرادی است که توانسته با اتکا به خدمات MMT ، 5 ماه از مواد دوری کند. او ایرانی نیست . از هند آمده است .
او از زندگی خود برای ما تعریف می کند . از اینکه چگونه به دام اعتیاد افتاد. از اینکه چه هزینه ای بخاطر مبتلا شدن به اعتیاد پرداخت و اینکه چه امیدی برای آینده دارند؟ و البته دلتنگی هایشان .. .
او اکنون 55 سال سن دارد. می گوید: هیچ نشانه ای در خانواده من از اعتیاد وجود نداشت. از 13 سالگی اشتیاق به مواد را در خود می بیند!. از حشیش شروع می کند و از تریاک و هروئین و .. عبور می کند تا به شیشه و کراک می رسد.
او می گوید محله ای که در آن زندگی می کرد مستعد بود. با دوستانی آشنا شد که آنها نیز مصرف کننده بودند. زمانی که کارش به تزریق رسید از سمت خانواده طرد شد و به خیابان کشیده شد و کارتن خوابی .
خانواده بعد از یک مدت دنبال می آیند و سبب ترکش شدند. مدتی گذشت و در کنار خانواده ، اعتیاد از او دور ماند اما زمانی که خانواده از ایران رفتند و او در ایران ماند.
خانواده اش کاملا مهاجرت کردند و جز او کسی در ایران نماند. همسرش و فرزندانش نیز، او را ترک کرده اند. در 21 سالگی با وجود اعتیاد ازدواج کرده بود و صاحب دو فرزندبود اما می گوید آنها بعد از اینکه اعتیادم به اوج رسید از دست من فرار کردند و الان تنهای تنها ماندم.
روبرت اظهار می کنند که تراشکار حرفه ای است اما شرم دارد که به پیش خویشاوندان یا آشنایانی برود که از قبل او را می شناختند.
اکنون اعتیاد او مهارشده است و آرزو می کند کسی باشد تا میان او و کسانی که می توانند برای او کار ( تراشکاری) ایجاد کنند، میانجگری کند.
او از دلتنگی هایش برای دو فرزندش می گوید که اکنون در آلمان هستند. فرزندانی که هیچ راهی برای برقراری ارتباط با آنها ندارد. تمام امیدواریش این است که مادرش هنوز زنده باشد تا شاید روزی بتواند سبب ارتباط او با فرزندانش شود.
خبرنگار: علی رحیمی راد
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر