گزارشی در مورد شادی و اندوههای پنهان
نقاب خنده / تظاهر به شادی، نوعی اختلال اجتماعی و روانی
رکنا: درست است که هر فردی گاهی میخندد و گاهی غمگین است چون این حالات طبیعی در هر فردی وجود دارد و جزو ویژگیهای بیولوژیکی هر انسانی است، اما اینکه شخصیت برخی افراد اینگونه است که در ظاهر خود را شاد نشان میدهند، حقیقت اصلی خود را میپوشانند که نوعی اختلال اجتماعی- روانی به شمار میرود و تبعات منفی در بر دارد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، اینگونه افراد شاید در ابتدا در دیدگاه دیگران افرادی بدون غم و غصه جلوه کنند اما بعد از مدتی مانند کوهی از گدازههای آتشفشان بیرون ریخته و با تخلیه هیجانات منفی خود مشکلات گذشته را نشان میدهند.
آسیب های تظاهر به شادی
نقاب خنده / بهترین روش داشتن یک نظم و تعادل در جهت حفظ همه حالات روحی است. همه انسانها برای داشتن یک زندگی ایدهآل باید تمام ویژگیهای مثبت و منفی را در کنار هم داشته تا بتوانند با روحیهای آرام و قوی از کنار مشکلات عبور کنند. اما افرادی که ظاهر خود را با خنده و شادی حفظ میکنند تمام فشارهای ناشی از مشکلات را در وجود خود انباشته کرده و به مرور زمان از زندگی فردی و اجتماعی فاصله گرفته که این مهم تبعاتی را برای خود و جامعه به بار میآورد.
وضعیت ناهمگون اجتماعی و ارتباطی در پس تظاهر به شادی
دکتر محمدتقی شیخی، جامعهشناس و مدرس دانشگاه درخصوص کنشگران یا افرادی که در چنین شرایط با شخصیتی پنهان و غیرآشکار برخورد یا رفتار میکنند، میگوید: این نوع تظاهر در میان افراد هر جامعه مشاهده میشود، اگرچه گوینده یا به عبارتی طرف صحبت که با مخاطب خود وارد یک نوع ارتباط مشترک میشود به لحاظ دلسوزی صریحا و به طور آشکار مکنونات خود را بیان نمیکند. این حرکت وضعیتی غیرصادقانه را ایجاد میکند که در آن صورت مساله یا اصل موضوع به طور واضح بیان نمیشود. همین حرکت باعث واکنش نادرست یا غیرمنتظره از طرف مقابل خواهد شد. آغاز چنین گفتمانی یا ارتباط متقابل حرکتی غیرواقعی را شکل میدهد. بنابراین نتایج مثبت بهگونهای اثربخش به وجود نمیآید. اینگونه افعال و حرکات اگرچه از روی همدردی و ملاطفت در مقابل طرف دیگر صورت میگیرد اما نوعی تخریبگری در وضعیت ناهمگون اجتماعی و ارتباطی بر جا میگذارد که به لحاظ روانشناختی نیز قابل پذیرش نیست.
بازیگران لبخند به لب که غمگین هستند
دکتر علی اسماعیلی روانشناس و مدرس دانشگاه در ادامه بیان میکند: وقتی در حوزه خلق و خو به افراد دقت میشود گاهی خلق و خو با دیدن زبان بدن قابل تشخیص است و افرادی که معمولا ظاهری آرام و شاد از خود نشان میدهند ممکن است افسرده و مضطرب باشند. یکی از نشانگان این مهم این است که بتوانیم ویژگی رفتاری شخص را با خلقی که دارد با زبان بدن او مشخص کنیم. یکی از این ظواهر، ظاهر صورت و چهره است. از این رو میتوان با دیدن زبان بدن ویژگیهای شخصیتی هر فردی را مشخص کرد. بنابراین گاهی افراد از این نوع روش به عنوان یک مکانیزم دفاعی استفاده میکنند برای اینکه بتوانند آنگونه که دیگران توقع دارند خود را بروز دهند. بدیهی است دیگران کاری میکنند که سود و منفعت شخصی برای خود داشته باشد. این گونه افراد تلاش میکنند تا دیگران را شاد کرده در حالیکه وجود اصلی خود را فراموش کردهاند. به طور مثال: بسیاری از بازیگران کمدی دنیا که همه مردم و بینندگان را میخندانند در وجودشان پر از غم، درد و ناراحتی است. در اصل این موضوع به عنوان یک مکانیزم دفاعی برای آنها تلقی میشود و چهره خود را شاد و خندان نشان داده در حالیکه فضای شخصیتیشان بیانگر مسائل دیگری است.
وی ادامه میدهد: اینگونه افراد شخصیتشان از درون متلاشی شده و به خاطر غم درونیشان نمیتوانند زندگی شخصی خود را به بهترین نحو اداره کنند. همچنین آنها واقعیتها را آنطور که هست نمیتوانند جلوه دهند و افرادی که با آنها در تعامل هستند توانایی تشخیص اینکه فرد در چه وضعیتی است را ندارند، در صورتی که اگر شخصیت درونی خود را بهطور واقعی نشان دهند، اگر نیاز به کمک و همکاری در مواقع ناراحتی داشته باشند طرف مقابل به راحتی میتواند به کمکش بیاید. به تدریج این افراد که نمیتوانند واکنش مناسبی از موقعیتها نشان دهند در شناخت خود هم دچار تناقض شده و به نوعی یک ناهماهنگی شناختی ایجاد شده که این موضوع خود بسیار آزاردهنده است. در حقیقت یک نوع احساس دروغگویی و حالتی دروغین در وجودش شکل میگیرد. بدیهی است این افراد دچار افسردگی طولانی مدت شده و اختلالات اضطرابی هم در وی شکل میگیرد. این شیوه نادرست در عملکرد زندگی روزانه و شغلی فرد تاثیرات منفی میگذارد. گاهی سکتههای قلبی ناشی از عدم برونریزی عواطف مثبت و منفی در افراد است.
عدم تخلیه روانی و جریحه دار شدن شخصیت فردی
دکتر شیخی میافزاید: عدم تخلیه روانی و درونی باعث جریحهدار کردن شخصیت افراد شده و اگر واقعیتها به طور واضح بیان نشود عدم صداقت فردی، اجتماعی و شخصیتی به همراه دارد. تصمیم به چنین روش و شیوهای یعنی غیر واقعگویی ناهنجاری رفتاری را در جامعه به ویژه در درون خانواده شکل میدهد. این عارضه امروزه در بسیاری از جوامع کم و بیش کمتر توسعه یافته مشاهده میشود. این در حالی است که جوامع با صداقت بیشتر، راستگویی و بیان مطالب عین واقعیت به نتایج ارزنده و صداقت عمومی در سطح جامعه دست یافتهاند و جوامع دوم که در درون آنها صداقت در گفتار و واژگونی در بیان کردن مطرح است در سایر حرکات و فعل و انفعالات نیز نوعی صداقت و قابلیت اعتماد قابل مشاهده است. این حرکت به صداقت رفتاری، تولیدی، استاندارد شدن کیفیتها، پایداری جامعه و شخصیتی و هنجاری درست درون جامعه منجر میشود، در حالیکه در جامعه نوع اول نوعی کجروی رفتاری، دوگانگی و به نوعی شخصیت کاذب در درون جامعه و بین افراد تعمیم و گسترش پیدا کرده است .
وی بیان میکند: بنابراین پایداری رفتاری و انتخاب شیوههای برخورد و گفتمان از نوع دوم که در جوامع توسعهیافته بیشتر است موجب توسعه رفتاری، اجتماعی، شخصیتی و اعتمادسازی در جامعه میشود و نهایتا کیفیت زندگی بهبود یافته و شرایط بهتر میشود. عوامل اجتماعی موثر در رفتارهای یاد شده از نوع فرهنگی، وراثتی و ارزشهای حاکم در جامعه است که موجب ناامنی و کمبود امنیت در برخوردهای بین افراد شده و ترس از پیامدهای ناشی از آن به شمار میرود. اصلاح چنین شرایطی مستلزم ایجاد صداقت اجتماعی، رفتاری و فرهنگی است که نیاز به اصلاحات اجتماعی فرهنگی و ایجاد امنیت دارد. از این رو همه ابعاد و ساختارهای یک جامعه باید زیرسازی فرهنگی و اجتماعی شود تا افراد یک جامعه شادی و خوشحالی را در لایههای زندگی خود آنطور که واقعی است نشان دهند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر