چهار زمانبندی ممکن برای بازگشت به زندگی عادی
رکنا: چه وقت اوضاع عادی میشود و کی میتوانیم به زندگی عادی خود برگردیم؟ اینها پرسشهایی است که در این نوشتار بدانها پاسخ داده شده است.
به گزارش رکنا، این که چه زمانی افراد قادر به بازگشتن به زندگی عادی هستند، برای سیاستگزاران، دولتها، نهادهای اقتصادی و مردم روز به روز سوالی کلیدیتر میشود. یافتن پاسخی متقن بستگی به عواملی دارد که پینسکر در یادداشتی در آتلانتیک به آنها پرداخته است: میزان افرادی که فاصلهگیری اجتماعی را رعایت میکنند، زمان یافتن واکسن و پیشرفتهای ما در مورد درمان بیماری و ... دیدن این که سناریوهای محتمل در آمریکا چه بازه های زمانی را برای کنترل شیوع بیماری در شرایط مختلف محتمل میبیند، به ما کمک خواهد کرد که در ارزیابی شرایط داخلی خود، از سطح کلان تا زندگی شخصی، واقع بینانه تر عمل کنیم.
اوضاع کی عادی میشود؟
کروناویروس جدید زندگی آمریکاییها را تقریباً متوقف کرده است: کسبوکارها تعطیل و گردهماییهای بزرگ لغو شده و مردم در خانه ماندهاند. همهی مردم قاعدتاً میخواهند بدانند: اوضاع کی عادی میشود؟
پاسخ این سؤال ساده است، هرچند اصلاً رضایتبخش نیست: [اوضاع وقتی عادی میشود] که جمعیت بهقدرکافی (احتمالاً ۶۰ تا ۸۰ درصد از مردم) در برابر کووید-۱۹ مقاوم شوند تا از گسترش بیماری از فردی به فرد دیگر جلوگیری شود. هدف نهایی این استــــ هرچند هیچکسی دقیقاً نمیداند رسیدن به آنجا چقدر زمان خواهد بُرد.
دو مسیر واقعبینانه برای رسیدن به این ’ایمنی در سطح جمعیت‘ وجود دارد. یک راه ساختن واکسن است. راه دوم این است که بیماری کارش را از اول تا آخر جمعیت انجام دهد: در این بین مطمئناً بسیاری را میکُشد ولی بسیاری دیگر را، آنهایی که به این بیماری مبتلا میشوند و سپس بهبود مییابند، ایمن باقی میگذارد. اندرو نویمِر، پروفسور سلامت همگانی در دانشگاه کالیفرنیا در ارواین، میگوید: ’کسانی که بهبود مییابند در آن نقطه درست مثل تفلون میشوند‘، یعنی دیگر مبتلا نمیشوند و بیماری را منتقل نخواهند کرد. وقتی مردم بهاندازهی کافی در برابر این ویروس ایمن شوند، وضعیت عادی اعاده خواهد شدــــ هرچند هنوز نمیدانیم آیا بهبودیافتن از این بیماری به شخص اصلاً ایمنی میدهد یا نه، چه رسد به ایمنی در تمام عمر.
متأسفانه هر دوی این مسیرها ممکن است یک یا دو سال طول بکشد، ولی در این فاصله احتمالاً درجاتی از وضعیت عادی دوباره اعاده خواهد شد: با آمدن تابستان، آمریکاییها ممکن است به رستوران بروند ولی خبری از فستیوالهای موسیقی نیست، ادارات باز میشود ولی خبری از سواحل مملو از جمعیت و بارهای که صندلیهایی تنگِ هم دارند نیست. طرحریزی دربارهی این که چه زمانی وجوه مختلف زندگی روزمرهی همیشگی برخواهد گشت آسانتر میشد اگر که مراجع سلامت همگانی اطلاع جامعی از افراد مبتلاشده، افرادی که بهبود یافتهاند و ایمنی پیدا کردهاند و افرادِ هنوز آسیبپذیر میداشتندـــ این اطلاعاتی است که از طریق تست همگانی به دست میآید؛ چیزی که ایالات متحد بهشکلی وحشتناکی در بهکاربستن آن عقب است.
به معنای دقیق کلمه، آمریکا، عجالتاً، به خودـجداسازی وانهاده شده است: تاکتیک سادهیی که بالقوه میتواند گسترش ویروس را کُند کند و مانع از پُرشدن ظرفیت بیمارستانهای کشور شود؛ ولی اینها به قیمت متوقفشدن زندگی تمام میشود. اپیدمیشناسهایی که با آنها مصاحبه کردم تأکید میکردند که آنها هم هیچ نمیدانند که زندگی کِی از این توقف و انسداد خلاص میشود؛ ولی قدمبهقدم مرا با رشته زمانبندیهایی آشنا کردند دربارهی این که کدام آمریکاییها ممکن است بتوانند آسودهخاطر برای پولدرآوردن شروع به ترک خانههایشان کنند یا دوباره به تفریحاتشان بپردازند. این زمانبندیها را در ادامه میآورم؛ آنها شامل برخی نقاط عطفاند که در هفتهها، ماهها و سالهای پیشِ رو دنبال میشوند.
تحت هر شرایطی، عجالتاً، تا مدتها ایمنماندن یعنی درخانهماندن؛ این علیرغم علیرغم میل دونالد ترامپ است که روز سهشنبه در فاکس نیوز بیان شد: ’کشور باید بازگشایی شود و [آمریکاییها] در عید پاک باید مشتاقانه منتظر شروع کار باشند‘. حرکت به عقب، به سوی وضعیت عادی، در این مراحل اولیه میتواند فاجعهبار باشد. نویمر به من گفت: ’پایانِ پیشازموقعِ فاصلهگیری اجتماعی شدید گافی باورنکردنی خواهد بود که تبعات انسانی عمدهیی خواهد داشت. ‘
ـــ ’پیشازموقع یعنی چه؟ ‘
ـــ ’حقیقت آن است که هنوز دقیقاً نمیدانیم. ولی [قطعاً] بیشتر از دوهفته است و میتواند هشت تا دوازده هفته باشد‘.
زمانبندی اول: یک تا دو ماه
باید خاطرنشان کنم به نظر متخصصانی که با من صحبت کردند این زمانبندی بسیار نامحتمل است. ویلیام هنیج، پروفسور اپیدمیشناس مدرسهی سلامت عمومی تی. اچ. چان متعلق به دانشگاه هاروارد، میگوید ولی اگر ’ناگهان‘ معلوم شود که کروناویروس ’یک عامل بیماریزای جدی نیست‘ ممکن است ظرف یک یا دو ماه کارِ آمریکا با بیشترِ این اقدامات مبتنی بر فاصلهگیری اجتماعی تمام شود: ’همهی افرادی که هماکنون [به این ویروس] مبتلا هستند، شبیه افراد مبتلایی که قبلاً دیدهایم رفتار نمیکنند و بیماری خیلی خفیفی دارند، و میتوانیم تصدیق کنیم که ایمنی در حال بهوجودآمدن است‘. این ’آژیر غلط‘ البته که معرکه خواهد بود، ولی هنیج میگوید موجب ’سردرگمی زیادی‘ در بین متخصصان سلامت عمومی هم میشود.
مسیر دیگری که بهسوی راهحل کوتاهمدت وجود دارد، جدیتر و تلختر است: فاصلهگیری اجتماعیِ بیشازحد سهلگیرانه میتواند موجب چیزی شود که نویمر آن را ’شوک بزرگ، کوتاه و سریعِ‘ سرایت بیماری مینامدـــ اتفاقی که در چند ماه آینده رخ میدهد و نظام درمان را زمینگیر میکند و موجب مرگ تعداد بسیار زیادی از مردم میشود. پس از چنین فاجعهیی، قابلدرک است که بسیاری از مبتلاشدگان به این ویروس بهبود مییابند و جمعیت وسیعتری از مردم، اگر نه تماماً، به ایمنی در برابر آن نزدیکتر میشوند.
هر دوی این اتفاقها موجب میشوند ازخانهبیرونرفتن ظرف چند ماه ممکن شود، ولی اگر بیشتر آمریکاییها تا اواخر بهار در خانه محبوس بمانند، متخصصان سلامت عمومی احتمالاً تا آن وقت چیزهای بیشتری دربارهی این ویروس آموختهاند. شاید مهمترین چیزی که باید بیاموزند این است که نخستین موج ابتلا چقدر بر بیمارستانهای آمریکا فشار خواهد آورد و، بنابراین، اقدامات کنترلی چقدر مؤثر بوده است. هنیج توضیح میدهد که بهدستآوردن این اطلاعات عجالتاً کار سادهیی نیست چون افرادی که امروز مبتلا میشوند عموماً تا چند هفته بعد به مراقب پزشکی شدید نیاز نخواهند داشت. همچنین در عرض یک یا دو ماه مراجع سلامت همگانی و پژوهشگران این حوزه احتمالاً درک بهتری از این مسئله خواهند داشت که آیا افرادی که از این بیماری بهبود مییابند بعداً هم در برابر آن ایمناند یا نه؟ و اگر ایمناند، تا چه مدت؟ این اطلاعات برای اقدامات کنترلی آینده مفید خواهد بود.
زمانبندی دوم: سه تا چهار ماه
به گمان هنیج در این زمانبندی ’چیزهایی دربارهی این ویروس میآموزیم که موجب میشود بابت این که تا چه اندازه میتوانیم فعالیتهای مختلف را از سر بگیریم مطمئنتر شویم. یکی از آنها چیزها این است که شاید از قبل، بهواسطهی ابتلای خفیف یا حتی از طریق افراد بدونعلائم، ایمنی قابلتوجهی داشته باشیم‘‘.
این چیزهایی است که میتوانیم پس از ماهها آزمایش از مبتلایانی که علائم دارند و آنهایی که ندارند بیاموزیم. اینجا دو نوع آزمایش مطرح است: یکی، حضور خودِ ویروس را شناسایی میکند، و دیگری، پادتنهایی را شناسایی میکند که مردم به هنگام ایمنشدن در برابر آن تولید میکنند.
هنیج میگوید با این اطلاعات جدید شاید جداکردن افراد سرایتدهندهی بیماری و افراد آسیبپذیر ممکن شود، درعینحال که بخش بزرگی از جمعیت به چیزی شبیه زندگی عادی برمیگردند: ’مثلاً میتوانیم در رستورانها صندلیها را با فاصلهی بیشتری بچینیم یا تعداد افراد حاضر در یک بار را کاهش دهیم‘. در این بین، اگر در برخی مکانها میزان شیوع بیماری از جاهای دیگر خیلی بیشتر باشد، ممکن است مردمِ بعضی ایالاتها و شهرها زودتر (یا در طول دورههای زمانی مختلف) از جاهای دیگرِ کشور از خانه بیرون بزنند.
مایکل استوتو، پروفسور مدیریت نظامهای پزشکی و سلامت جمعیت در دانشگاه جورج تاون، به من گفت سه متغیر گسترش یک بیماری را دیکته میکند: ’[۱]هر فرد در یک روز، بهطور میانگین، با چند نفر مواجه میشود و ویروس را منتقل میکند (خواه ارتباط چهرهبهچهره، خواه تماس سطوح یکسان)، [۲] شانس منتقلشدنِ ویروس در هر یک از این ارتباطها چقدر است و [۳] نسبت مردمی که با آنها برخورد دارید و خودشان آلودهاند چقدر است‘.
استوتو میگوید اگر با تستگیریِ بیشتر و هدفمندتر تصویر کاملتری از گسترش این ویروس میداشتیم، مراجع سلامت عمومی شاید میتوانستند انتخاب کنند که بر روی کدام عامل بیشتر تمرکز کنند. مثلاً اگر دادههای حاصل از تستگیری حاکی از آن باشد که کاهش شمارِ برخوردهای افراد (متغیر اول) خیلی مؤثر است، ممکن است رستورانها و کسبوکارهای کوچک بازگشایی شوند، ولی رویدادهای بزرگ و مملو از جمعیت لغو شوند یا همچنان به تعویق بیفتند. او گفت: ’ممکن است بتوانیم از برخی اقدامات شدیدی که اکنون در حال اجراست زودتر بکاهیم‘.
ممکن است در عرض سه تا چهار ماه، پژوهشگران به معالجهی کووید-۱۹ دست یابندـــ معالجه، نه درمان: چیزی که بتواند بهسرعت و بهشکل مطمئنی از علائم بیماری بکاهد و مانع مرگومیر شود. این به معنی رفعِ نیاز مداوم به فاصلهگیری اجتماعی نیست چون شیوع گستردهی بیماری هنوز ممکن خواهد بود، و فاصلهگیری اجتماعی میتواند این خطر را، که بیمارستانهای کشور زیر بار شیوع بیماری خم شوند، کاهش دهد.
این زمانبندی برای هنیج از سناریوی ’آژیر غلط‘ محتملتر است ولی مسئله این است که هیچ کس دقیقاً نمیداند چه میشود.
زمانبندی سوم: ۴ تا ۱۲ ماه
یکی از پرسشهای بزرگِ پاسخ دادهنشده در مورد کووید-۱۹ این است که آیا گسترش آن، مثل آنفلوانزا، در طول تابستان بهطرز چشمگیری کُند خواهد شد یا نه. پژوهشگران دربارهی این که چرا تابستان فصل مساعدی برای آنفلوانزا نیست چندین نظریه دارند: علت آن میتواند این باشد که بالاتررفتنِ درجهی گرما و افزایش تششع UV برای برخی ویروسها مساعد نیست، و یا این که چون بیشتر مدارس تعطیل است و، در نتیجه، ویروسها از یکی از حیاتیترین بِسترهایشان محروماند. ولی این که کدام یک از این نظریهها در مورد کروناویروس صدق میکند، هنوز معلوم نیست.
به گمان نویمر در دو یا سه ماهِ پیشِ رو خواهیم فهمید که آیا کووید-۱۹ فصلی است یا نه، و اینجاست که زمانبندی سوم به دو بخش تجزیه میشود: در یک حالتِ ممکن، این ویروس در تابستان فروکش میکند. در دیگری، نه. در هر دو حالت دستکم برخی تهمیداتِ مبتنی بر فاصلهگیری اجتماعی که هماکنون برقرار است، در نیمهی دوم سال هم ادامه مییابد.
نویمر میگوید در اولین حالت تابستان از بهار کمی مفرحتر خواهد بود، دستکم در نیمکرهی شمالی. فعالیتهای بیرون از خانه در قالب گروههای کوچک احتمالاً مشکلی نخواهد داشت. بارها و رستورانها ممکن است بازگشایی شوند ولی احتمالاً خبری از گردهماییهای بزرگ نخواهد بود: ’نه لولّاپالوزا، نه لیگ بیسبال و نه سواحل مملو از جمیعت‘.
به نظر هنیج در تابستان شاید لیگهای ورزشی از سر گرفته شوند، البته بدون تماشاگر؛ برنامههای تلویزیونی شاید مجبور شوند از بییندگانِ داخل استودیو چشم بپوشند. در این فاصله، فروشگاهها ممکن است بر تعداد مشتریانی که مجازند همزمان داخل فروشگاه باشند محدودیتی بگذارند: ’من واقعاً فکر نمیکنم که تا مدتی خبر از اجتماعات بزرگ باشد‘ . ولی بخشهای کوچکمقیاسترِ زندگی آمریکایی شاید دوباره کمکم باب شود.
حتی ممکن است مسافرت برای دیدن عزیزانمان کارِ نسبتاً بیخطری باشد. هنیج میگوید: ’وقتی ویروس در همهجا هست، و این احتمال وجود دارد که شما در فروشگاه محلهتان مثل هر جای دیگری به آن مبتلا شوید، پس محدودیتهای مسافرتی ممکن است تقریباً بیمعنی باشد. هرچند برای جلوگیری از اجتماع مردم در فرودگاهها به برخی تمهیدات نیاز خواهد بود‘.
جنبهی منفیِ این تابستانِ تقریباً عادی آن است که احتمال بازگشت بیماری در ششماه بعد (یا بیشتر) قوی است (هرچند قطعی نیست). این ’موج پاییزیِ‘ ابتلا شاید در سپتامبر یا اکتبر [شهریور و مهر] سر برسد و نیاز به فاصلهگیری اجتماعی از نو مطرح شود. آن فاصلهگیری اجتماعی شاید شبیه چیزی باشد که حالا شاهد آنایم یا ممکن است کمی سبکتر باشد: تا آن وقت بسیاری از مردم به ایمنی رسیدهاند و بهلحاظنظری میتوانند بدون خطرِ مبتلاشدن از خانه بیرون بروند. دیگر آن که تا آن وقت چیزهای بیشتری دربارهی این ویروس میدانیم. اگر تا پاییز بفهمیم که کودکان این ویروس را گسترش نمیدهند، مدارس ممکن است بازگشایی شود.
همچنین میشود امید داشت که کشور برای جذب موج دیگری از بیماری در وضعیت بهتری باشد. تابستان زمان خوبی برای تهیهی هرچهبیشترِ دستگاههای تنفس مصنوعی، تختخوابهای بیمارستانی و تجهیزات حفاظتییی که کارکنان بخش مراقبتهای پزشکی برای جلوگیری از ابتلا به بیماری میپوشند، خواهد بود. نویمر میگوید: ’اگر به تغییر فصل برسیم و در کوتاهمدت خودمان را نجات دهیم... باید از آرامش تابستانی برای تقویت واکنشمان [در برابر این ویروس] در پاییز استفاده کنیم‘. اگر این کار را درست انجام دهیم، شاید بتوانیم هرچهبیشتر از فاصلهگیری اجتماعی کم کنیم.
در دومین حالت شاید خبری از وقفهی تابستانی نباشد. میشود امیدوار بود که این افزایش ناگهانیِ موارد ابتلا، در نتیجهی تهمیداتِ مبتنی بر جداسازییی که هماکنون برقرار است، فروکش کند؛ ولی خطر بازگشت بیماری در ماههای گرمتر همچنان بالا خواهد ماند. نویمر میگوید اگر شمار موارد ابتلا تا نیمهی اول ژوئن بهشکل قابلملاحظهیی کاهش نیابد، این یعنی آن که این ویروس احتمالاً فصلی نیست.
در آن نقطه، تمهیدات مبتنی بر فاصلهگیری اجتماعی را میتوان مطابق موقعیت جرحوتعدیل کرد. اگر بهنظربرسد که حملهی بیامان دیگری نزدیک است، شاید مردم آمریکا در جایی که الان هستند زمینگیر شوند. ولی اگر بهاندازهی کافی دادههای خوبی داشته باشیم که نشان دهد بیمارستانها زیر بار بیماران از پا در نخواهد آمد، میتوان از شدت فاصلهگیری اجتماعی کاسته شود.
هنیج میگوید: ’وقتی موج کنونی را پشت سر بگذاریم، پس از آن شاید از شدتِ بعضی چیزها کمی کاسته شود‘. کارهای بیرون از خانه و حشرونشر مردم ممکن است بیشتر شود، ولی در چنین حالتی هم در دنیایی از شستوشوی جدی دستها، عطسهکردنهای بهخوبیْ مهارشده، مقادیر هنگفت ژل شستشودهندهی دست (و سوءظن به کسانی که به هنجارهای سلامت همگانی احترام نمیگذارند) زندگی میکنیم. به احتمال قوی، مردم میتوانند به جای ترک خانه کارشان را از راه دور انجام دهند یا غذای تحویل در منزل سفارش دهند.
پاییز میتواند، صرفنظر از تغییرات فصلی ویروس، آشوبهایی به همراه داشته باشد. هنیج متذکر شد: ’یکی از مسائل کوچکی که [در پاییز پیش میآید] انتخابات است که’رویداد فراگیرِ‘ بالقوهْ عظیمی است. (او همچنین نگران شایعات رسانههای اجتماعی است: مثلاً سرفهکردنِ فردی در نزدیکی محل رأیگیری میتواند موجب کاهش مشارکت در آنجا شود). و البته این نگرانی که آنفلوانزا هم حولوحوش زمان انتخابات برخواهد گشت و این باعث میشود گفتنِ این که فردی کووید-۱۹ دارد یا آنفلوانزا، بدون انجام آزمایش، دشوار شودـــ ابهامی که حالا که در اواخر فصل آنفلوانزا هستیم، زیاد جدی نیست. انتخابات و آنفلوانزا به ما یادآوری میکند که همهی آن چه تحت شرایط عادی رخ میدهد، از جمله فجایع طبیعی (فراموش نکنیم که تابستان و پاییز فصل توفان شدید و حریق خودبهخود هم هست)، در طول این زمانِ بیاندازهْ غیرعادی ضرورتاً به تعویق نخواهد افتاد.
زمانبندی چهارم: ۱۲ تا ۱۸ ماه (یا بیشتر)
در بحبوحهی همهی آن چه تا حالا شرح دادهام (بازیهای بیسبال بدون تماشاگر، رستورانها و بارهایی که دیگر صندلیهایی تنگِ هم چیدهشده ندارند و چیزهایی از این دست) پژوهشگران سراسر دنیا تقلا خواهند کرد تا واکسنی [برای این ویروس] بسازند. بهار ۲۰۲۱ نزدیکترین زمان ممکن برای دستیابی به واکسن خواهد بود. نویمر میگوید: ’هر چیزی از این سریعتر به معنای سرعتی بیسابقه و برقآساست‘. اگر واکسنی که ساخته میشود ’خام باشد لازم است روی آن کار شود‘ و این زمان بیشتری میبَرَد: احتمالاً ششماه تا یکسال پس از بهار بعد. ساخت واکسن زمان زیادی میبَرَد چون کاملکردنِ آن کار دشواری است. برخی آزمونهای روششناختی وجود دارد که باید انجام شود تا مطمئن شد واکسن به سلامت افراد لطمه نمیزند و آن پادتنها واقعاً [از فرد] در برابر بیماری دفاع میکنند. اینها اقدامات حفاظتیِ مشتی بوروکرات محافظهکار نیست: اگر پژوهشگران در حال ساختن چیزی هستند که قرار است به بدن صدها میلیون نفر، و شاید میلیاردها نفر، تزریق شود، پس آنها میخواهند مطمئن شوند که واکسن مشکلی ندارد.
اگر واکسن مشکلی نداشته باشد زندگی عادی برخواهد گشت، ولی نه فوراً. استوتو میگوید ’تدارکات و سازماندهیِ واکسینهکردن تقریباً ۳۵۰ میلیون نفر کار سادهیی نیست‘. او همچنین خاطرنشان میکند ’با فرض این که همهی واکسنها در یک بچ بزرگ به بازار نمیآیند‘ لازم است نوعی سیستم برقرار شود تا تعیین کند چه کسی نخستین دُزها را میگیرند: افرادی که در برابر این بیماری از همه آسیبپذیرترند؟ یا کارکنان مراقبتهای پزشکی؟
این هم ممکن است که هیچ کس نتواند واکسنی مطمئن مؤثر بسازد. این مایهی ناامیدی خواهد بود، اما حتی در این صورت، آمریکا میتواند در راهِ ’ایمنی در سطح جمعیت‘ قرار داشته باشد، و چه بسا تا پاییز ۲۰۲۱ به وضعیت حیاتیِ ایمنی همگانی برسد. این فاصلهی زمانی احتمالاً به معنی محبوسماندن در داخل خانه بیشتر از یک سال نیست. نویمر میگوید ’اگر به مدت بیش از ۱۲ ماه نمیتوانیم از سوراخهایمان خارج شویم‘ به خاطر آن است که کروناویروس شاید خطرناکتر و متمرّدتر از آنچه احتمالاً هست باشد، و ’طوفان کاملی از اپیدمی ویروسی به بار بیاورد که هرگز نتوانیم در آن انعطافی نشان دهیم‘.
حتی در یک دنیایِ کمتر واکسینهشده، رسیدن به ’ایمنی در سطح جمعیت‘ به این معنی است که در آینده شیوع کووید-۱۹ کمتر از آنی که ایالات متحد حالا با آن روبهروست، آسیبرسان خواهد بود. هرچند این ویروس ممکن است همچنان تهدیدگر باقی بماند و انتشار آن ادامه یابد و مردم را مثل سرماخوردگی و آنفلوانزا مبتلا کند. این مطلوب نیست ولی تا آن وقت زندگی به وضع عادی برمیگرددــــ هرچند شاید درعینحال کاملاً دگرگونشده باشد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
نویسنده: جوئه پینسکر ۲۶ مارس ۲۰۲۰ ( ۹ فروردین)
مترجمان: دکتر نیما فاتح، دامون افضلی
ارسال نظر