به گزارش رکنا، * یکی از دغدغه‌های اصلی مسئولان این است که چرا میزان ازدواج جوانان کاهش پیدا کرده است. در نگاه نخست همه وضعیت اقتصادی، فقدان شغل و فقر را دلیل اصلی کاهش میزان ازدواج در کشور عنوان می‌کنند. بنده نیز منکر این قضیه نیستم اما معتقدم این دلایل واقعیت کامل این مساله نیست.آمارها نشان می‌دهد که برخی از جوانان مشکل اقتصادی و مسکن ندارند اما حاضر نیستند ازدواج کنند.

* اغلب این افراد تعهدپذیر نیستند و به‌دلیل اینکه مهارت‌های کافی به آنها آموزش داده نشده احساس می‌کنند در بند طرف مقابل گرفتار خواهند شد.استدلال این افراد نیز این است که لزومی ندارد در بند کسی باشم و ترجیح می‌دهم به‌صورت آزاد و رها به زندگی خود ادامه بدهم. چرا موضوعی به نام ازدواج سفید در کشور مطرح می‌شود و کسی هم نمی‌خواهد آن را جدی بگیرد؟

* ازدواج سفید یعنی چه؟ ازدواج سفید یعنی خانه‌ای که دو نفر در آن زندگی می‌کنند و هر دو نیز از عهده امرارمعاش خود بر می‌آیند. در نتیجه مشکل اقتصادی در این زمینه مطرح نیست. با این وجود حاضر نیستند به‌صورت رسمی عقد کنند. برخی حتی سال‌هاست در کنار هم زندگی می‌کنند اما حاضر نیستند به‌صورت رسمی آن را ثبت کنند. وضعیت زمانی شکل پیچیده‌ای به خود می‌گیرد که این فرزندانی از این ازدواج‌ها متولد می‌شوند که در وضعیت نامعلومی قرار می‌گیرند.

* آمارها به مرور زمان به وسیله فرزندانی که به‌دلیل نداشتن شناسنامه از تحصیل باز می‌مانند خود را نشان خواهد داد. یک پایش در کشور در این زمینه صورت گرفته و مشخص شده که موضوعات کاملا عقیدتی و مهارتی است. به‌عنوان مثال برخی از خانم‌ها عنوان کرده‌اند چه لزومی دارد ما در یک معامله خود را به یک مرد دیگر بفروشیم. یعنی ازدواج را به فروش خود به مرد دیگری تعبیر کرده‌اند. تنها راهی که می‌توان آمار دقیقی از وضعیت ازدواج سفید به دست آورد از طربق بنگاه‌های مسکن است که در هر محله شهر وجود دارد.

* باید به‌صورت میدانی به این بنگاه‌ها مراجعه کرد و از آنها سوال کرد آیا در طول ماه‌های گذشته منزلی را به یک دختر و پسر که ازدواج نکرده‌اند تحویل داده‌اند یا خیر. راه دیگر تحقیقات محلی است. ما در حال انجام یک پژوهش علمی و دقیق از وضعیت ازدواج سفید در کشور هستیم. دلیل آن نیز این است که ازدواج سفید از جمله آسیب‌های نوظهوری است که در کشور اتفاق افتاده است. بنده بیشتر از موضوع ازدواج نگران وضعیت فرزندان چنین ازدواج‌هایی هستم که باید برای سرنوشت آنها چه کاری انجام بدهیم.

* مشکل مهمی که در کشور وجود دارد این است که مدارس تنها به دانش‌آموزان علم آموزش می‌دهند. برخی از این علم‌ها نیز پس از دوران دانش‌آموزی به هیچ‌درد دانش‌آموز نمی‌خورد. این در حالی است که از دوران دبستان تا دبیرستان هیچ‌مهارتی برای ورود فرد به جامعه به وی آموزش داده نمی‌شود.

* رابطه بین نسل‌ها نیز از بین رفته و دیگر نسل‌های گذشته آموزه‌های خود رابه نسل جدید آموزش نمی‌دهند. ما امروز برای کاهش آسیب‌های دوران پس از ازدواج مراکز مشاوره قبل از ازدواج را راه‌اندازی کرده‌ایم. نکته جالب اینکه خانواده‌های هفتاد‌درصد دختر و پسرانی که برای ازدواج به این مراکز مراجعه می‌کنند هنوز از این قضیه بی‌اطلاع هستند و جوانان با اراده خود و بدون اطلاع والدین چنین تصمیمی گرفته‌اند. به همین دلیل نیز آخرین افرادی که از موضوع ازدواج فرزندان خود مطلع می‌شوند خانواده‌ها هستند.این مساله نشان می‌دهد که روابط در خانواده‌ها به هم خورده است.متاسفانه ما به این بهم خوردگی روابط در خانواده‌ها به‌صورت جدی توجه نمی‌کنیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی