اعتیاد به غفلت یا غفلت از اعتیاد!
رکنا: محصل/ دختر نوجوانی که از ذوق و شوق گوشی تلفن همراه خواب و خوراک نداشت با این که قول داده بود این هدیه را که بگیرد درس هایش را بهتر می خواند گرفتار جذابیت های فضای مجازی شد .این موضوع فکر و ذهنش را حسابی به خود مشغول کرده بود.
پدرش می گفت :عجب کاری کردم برای این بچه ،گوشی تلفن همراه خریدم. اگر چه او خوب می دانست شاید می توانست فرزندش را قانع کند اما از پس همسرش بر نمی آمد چرا که یک سر رشته این ماجرا به ولخرجی یکی از اقوام بر می گشت. آنها برای فرزندشان گوشی فلان مدل خریده بودند و ... .
ندانم کاری مادر ،نا آگاهی فرزند و سردرگمی پدر خانواده دست به دست هم داده بودند تا خودنمایی ها و چشم و هم چشمی های ناشیانه آتش به پا کند.
پدر این خانواده معتقد بود با خرید یک گوشی تلفن همراه ارزان قیمت تر هم کار راه می افتد. اما همسرش می گفت دوره زمانه عوض شده و نمی خواهد دخترش از بقیه کم بیاورد و «باید»همرنگ جماعت بشوند.این حساسیت بی جا برای شبیه شدن به دیگران وقتی به یک مشکل جدی تر تبدیل شد که گوشی تلفن همراه ،ایراد پیدا کرد. پدر گرفتار که طاقت دیدن گریه های فرزند و اعصاب درب و داغون همسرش را نداشت از کوره در رفت .
او داد و فریاد راه انداخت که این چه اوضاع بی ریخت و مسخره ای است راه انداخته اید و خط و نشان می کشید دیگر کسی حق ندارد در خانه اش حرف از زندگی دیگران بزند .
البته با این سرو صداها که اعتیاد به غفلت بر پا کرده بود نه تنها مشکلی حل نشد بلکه غفلت از اعتیاد نیز ماجرا را پیچیده تر می کرد. خانواده اش علت دغدغه و نگرانی پدر را نمی دانستند و او نیز حرف آنها را نمی شنید. در واقع شنونده خوبی نبود تا همسر و فرزندش نیز به حرف هایش گوش بدهند و بتواند خودش و خانواده اش را از شر غفلت و اعتیاد دور و ایمن سازد.
این نمونه مشکلی است که شاید خیلی از خانواده ها را درگیر خود کرده باشد.
این که ما گاهی تصور می کنیم باید همرنگ جماعت بشویم و فکرمان به این موضوع مشغول می شود که اگر مثل بقیه نباشیم باید به دیگران توضیح بدهیم چرا تفاوت داریم . این که تلاش کنیم بگوئیم ما متفاوت هستیم و چرا از مد روز عقب هستیم چیز خوب و کار منطقی نیست. ما باید خودمان باشیم و البته برای پیدا کردن خود واقعی و مقام والای معنوی و جایگاه ارزشمند خود نیاز به مطالعه و تدبر و تفکر داریم. اما وقتی خوب و بد را تشخیص دادیم و خود واقعی مان شدیم تا زمانی که رفتار و گفتار و حرکات مان به کسی صدمه و آسیبی نرسانده لازم نیست درباره این که چرا خودمان هستیم به اطرافیان توضیحی بدهیم. چه بسیار زندگی ها و سرنوشت افرادی که به خاطر همین توضیح دادن های نابجا دچار مشکل شده و حتی به تباهی انجامیده است.
ما برای رفع خیلی از نیازهای اساسی خود دنبال بهترین ها هستیم. آب گوارا،زلال ،سرد و خوش طعم می نوشیم ، غذای تمیز و جا افتاده و با طعم و رنگ خوب می خوریم و تا هنگامی که احساس تشنگی و گرسنگی نکردیم میلی به غذا و آب نداریم. درباره خواب و بیداری مان هم اندازه نگه می داریم و بعضی ها اگر جای خواب یا متکای زیر سرشان عوض بشود خواب شان نمی برد.هنگام شنیدن یک موسیقی دلنواز نیز صدا را تنظیم می کنیم و اگر در هریک از این کارها تعادل را رعایت نکنیم دچار ناهنجاری و کجروی خواهیم شد. برای سلامتی و امنیت مان نیز ارزش زیادی قائل هستیم و بهای این دو نعمت را زمانی بهتر می شناسیم که کوچکترین درد و بیماری یا ذره ای احساس ترس و حشت از نا امنی را تجربه کنیم.
با تمام این وجود متاسفانه برخی از افراد نا آگاه و ناشناخته و ناشناس و چشم بسته و بی هدف در خیلی از کارهای زندگی خود به پیش می روند . آنها بی گدار به آب می زنند و هم امنیت فردی و اجتماعی جایگاه و ارزش خود را دچار مشکل می کنند و هم به خاطر حرص و جوش های بعد از آن ،سلامتی شان تهدید می شود.
مثلا همین چشم و هم چشمی های خانه خراب کن ،سهل انگاری خانمانسوز درانتخاب دوست و همنشین و هیجانات منفی خطرناک که اعتیاد به فضای مجازی نیز یکی از نمونه های آن است می تواند تهدیدها و آسیب های زیادی در پی داشته باشد.
همان طور که گفتیم و تاکید می کنیم ما باید خودمان باشیم و در راه علم و دانش و معرفت و انسانیت سعی و تلاش کنیم افراد شایسته و وارسته را الگوی خود قرار دهیم.
و نکته آخر این که پدر و مادر خانواده ای که دچار اختلاف هستند یا نمی دانند چگونه شرایط و موقعیت های مختلف تربیت و پرورش فرزند خود را مدیریت کنند می توانند از خدمات مشاوره ای استفاده کنند تا جلوی ضرر را هر چه زودتر بگیرند.
ارسال نظر