آیا یوزهای دورگه آسیایی-آفریقایی نسل یوزایرانی را نجات میدهند؟
رفتار عاشقانه کوشکی و دلبر در پردیسان / سقط جنین دلبر جوان همه چیز را به هم زد + عکس
رکنا: اجاق کوشکی و دلبر همچنان خاموش است. یکی را از میاندشت جاجرم(خراسان شمالی) آوردند به پردیسان تهران و یکی را از «خارتوران» سمنان. کوشکی یوزپلنگی نر بود که فردی کوشکی نام، آن را از یک شکارچی میخرد و به محیط زیست میدهد.
محیط زیست هم به پاس همین اقدام نام یوز را «کوشکی» میگذارد. کوشکی قبل از آنکه با دستور «معصومه ابتکار» رئیس وقت سازمان محیط زیست پایتخت نشین شود تا مقدمات ازدواجش با «دلبر» یوز تورانی، جور شود، خود دل به دلبری دیگر در میاندشت داده بود. ورای فنسهایی که در میاندشت برای او کشیده بودند، کوشکی چشم در چشم یوزی ماده میشود و آنطور که «بهزاد شرافتی» یوزبان میاندشت میگوید: «آنقدر عاشق میشود که صدای نالههای دور از دلبرش، زمین و زمان را به هم میدوزد.»
همین که صدای نالههای سوزناک کوشکی بلند میشد، محیط بانها میدانستند، لحظه دیدار نزدیک است. کنج میگرفتند تا آن دو در دو سوی فنسها با یکدیگربه زبان خودشان به گفتوگو بنشینند! آن روزها بحث آوردن دلبر به جاجرم یا بردن کوشکی به سمنان هم درگرفت. اما نه دلبر به دشت آمد نه کوشکی، داماد سرخانه شد. رؤسای پردیسان اعتقاد داشتند که تجهیزات لازم در پردیسان در دو بزرگراه شلوغ همت و حکیم بسیار بیشتر از میاندشت جاجرم است. بحث دیگری هم در میان بود؛ یوزها بدون عشق، جفتگیری نمیکنند. این نکته در میان حرفهای برخی از کارشناسان و محیط بانان شنیده میشد.
بسیاری از آنها میگفتند این دو در پردیسان همخانه میشوند اما همسر نه. آنها راه نجات نسل یوزپلنگ آسیایی(ایرانی) را در پردیسان نمیدیدند. یوزبانها میگفتند که کوشکی زنده از پردیسان بیرون نمیآید. در میان مخالفتها، کوشکی و دلبر به فاصله دو روز ساکن پایتخت شدند و پروژه «احیای یوز آسیایی در اسارت» در این پارک مادر شروع شد. پردیسانیها مدتی به انتظار نشستند و بعد عکس رفتار صمیمانه کوشکی و دلبر را به رسانهها دادند تا نشان دهند عشق کوشکی به «دلبری» دیگر در میاندشت تنها یک نگاه زودگذر بوده و دیگر هیچ! بعد از آن بود که خبر حامله شدن دلبر نگاهها را به سمت پردیسان چرخاند اما خبر سقط جنینش خیلی زود این کورسوی امید را هم خاموش کرد. البته مسئولان پردیسان آن سقط جنین را آخرین امید منجیان یوزپلنگ ایرانی ندانستند. آنها هرچند از جوانی و امکان دوباره حامله شدن دلبر سخن به میان میآوردند، گزینه دیگری را هم گوشه میز تصمیمگیری شان گذاشتند؛ استفاده از لقاح مصنوعی. این گزینه تا همین چند وقت پیش که بحث یوزآفریقایی به میان بیاید، جدیترین گزینه تصمیمگیری آنها بود اما به ناگاه استفاده از «رحم اجاره ای» یوزهای آفریقایی به عنوان گزینه بعدی قرار گرفت.
آنطور که «ایمان معماریان» دامپزشک کلینیک پردیسان میگوید پردیسانیها هنوز هم نیم نگاهی به بارداری طبیعی دارند. این درحالی است که آنها این گزینه را پیشتر کنار گذاشته بودند. هرچند معماریان همین الآن هم این نکته را یادآوری میکند که قرار نیست؛ حساب ویژهای روی بارداری طبیعی دلبر داشته باشند. حالا اما پای کارشناسان آلمانی و یوزهای آفریقایی در میان است. «حمید ظهرابی» معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست از برنامه بزرگتری سخن به میان میآورد که دلبر و کوشکی بخش کوچکی از آن هستند.
او میگوید:«سعی داریم با ایجاد یک محیط محصور بزرگ جمعیت یوزپلنگ را به شکل نیمه طبیعی تحت مدیریت قرار و تعداد آنها را افزایش دهیم. امیدواریم بتوانیم از موالید یوزپلنگهای موجود در پارک پردیسان برای ایجاد یک جمعیت نیمه طبیعی و معرفی آن به یکی از زیستگاهها استفاده کنیم.» او ایجاد یک محیط محصور، بزرگ و حفاظت و تکثیر یوز به شکل نیمه طبیعی را برنامه جدید پردیسان میداند. زیستگاه یوز در میاندشت بزرگتر از پردیسان بود. آلودگی شهرصنعتی مثل تهران را هم نداشت اما مسئولان وقت به جای اینکه تجهیزات را به میاندشت ببرند، یوزها را به پردیسان آوردهاند.
حالا مسئولان امروز سازمان از جای بزرگتری سخن به میان میآورند که طبیعتاً باید خارج از پردیسان باشد اما نامی از آن محیط محصور به میان نمیآورند. زندهگیری یوزها در برنامه آنها نیست اما برداشت ژن از این گونه در طبیعت را در طرح دارند.
هرچند، مگر چند یوز باقی مانده که کسی بخواهد آنها را برای احیا در اسارت زندهگیری کند؟ قطعاً میشود روی عقلانیت مسئولان حال حاضر پردیسان حساب کرد! قلمرو یوز آسیایی روزگاری 44 کشور بود حالا از آن همه یوز خوش خط و خالِ باریک اندام، کمتراز 50 یوز در ایران مانده! یوزها روی خط انقراض قرار دارند. ظهرابی میگوید:«به منظور تکثیر یوز در اسارت سطوح مختلفی را طراحی کردهایم. سطح اول این است که یوزهای موجود در پردیسان به شکل طبیعی جفتگیری کنند.» آیا این یعنی نقطه سر خط؟! آنها این بار یوزی به نام «ایران» را هم وارد ماجرا کردهاند.
اگر نازایی کوشکی درمان نشود، جفتگیری بین کوشکی و ایران اتفاق خواهد افتاد. ایران، ماده یوزی بود که در تهران کشف شد. احتمال لقاح مصنوعی برای ایران هم وجود دارد. مسأله آنجاست که لااقل دو سالی است که مسئولان پردیسان از لقاح مصنوعی دلبر سخن به میان میآورند اما معلوم نیست که چرا این کار انجام نمیشود. آیا آنها میترسند؟ آیا از شکست پروژه واهمه دارند. پردیسان یکبار در احیای ببرمازندران با ببرهای سیبری(آموری) شکست سختی خورد؟ پلنگهای ایرانی به روسیه رفتند و زادآوری کردند، ببریهای روسی به ایران آمدند، حداقل یکی از آنها مرد، سرنوشت آن یکی هم در هالهای از ابهام قرار گرفت! پردیسان مرگ «ماریتا» یوز بافقی - که با مرگش روز یوزپلنگ را به تقویم ایرانی وارد کرد- را هم به خود دیده! مرگی که بسیاری آن را نتیجه تغذیه نامناسب ماریتا میدانستند.
ماریتا تنها یوز بازمانده خانوادهای چهار نفره بود که تشنگی آنها را به سمت چشمهای در بافق کشاند و کشاورزان با بیل به جانش افتادند! ظهرابی میگوید:«هر یک از این روشها برای تکثیر یوز در اسارت با ریسکهایی همراه است و میزان موفقیت در این روشها حدود ۳۰ درصد است.» پردیسان رحم اجارهای یوزهای آفریقایی را هم یکی از گزینههای نجات نسل یوز آسیایی میداند. حال باید دید زمان باقی مانده اجازه میدهد یوز ایرانی با رحم اجارهای، نجات یابد و یوزهای دورگه در دشتهای ایران بخرامند یا فرصت از دست میرود! چون یوزپلنگها زود پیر میشوند و کوشکی هم در آستانه پیری است!برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر