با علی که تقریباً 3 سال است این کار را شروع کرده، در خانه قدیمی بازسازی شده‌اش قدم می‌زنیم تا امکانات هاستل یا میهمانپذیر مسافران خارجی‌اش را ببینیم؛ اتاق‌های مرتب با تخت‌های راحت و روتختی‌های یکدست سفید و گلیمی رنگارنگ در کف هر اتاق.

علی از کم شدن توریست در سال‌جاری می‌گوید و این مسأله را تحت تأثیر مسائل مختلفی می‌داند: «یکی از دلایل آن کم شدن تبلیغ روی سفر به ایران است که توسط سایت‌های مختلف و تأثیرگذار گردشگری در جهان اتفاق می‌افتد. البته دلایل سیاسی هم کم نیست که اتفاقاً همین نوع تبلیغات را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد.»

در لابی کوچک حیاط که نقش آشپزخانه را دارد دو توریست فرانسوی و آلمانی مشغول نوشیدن قهوه و مطالعه و تماس تصویری هستند. علی که در میهمانپذیرش 5 نفر مشغول کارند از سختی‌های کار می‌گوید: «اول از همه اینکه گرفتن مجوز پروسه‌ای سخت و زمانبر است چون ما در ایران مجوزی به‌نام «هاستل» نداریم و ما برای راه‌اندازی چنین مکانی اول مجوز میهمانپذیر می‌گیریم که آنهم دردسرهای خودش را دارد. حتی برای تابلو زدن روی سردر هم هزار گیر و گرفت داریم.» درحال حرف زدن هستیم که یکی از کارکنان از علی درمورد گرفتن بلیت قطار شیراز برای یکی از توریست‌ها مشورت می‌گیرد و بعد به زبان انگلیسی به مسافر چینی توضیح می‌دهد.

علی از نبود نظارت روی بعضی از میهمانپذیرهایی که توریست خارجی جذب می‌کنند گله دارد و اینکه تعدادی از خانه‌های شخصی که به مسافران جا می‌دهند یا میهمانپذیرهایی که بدون زیر ساخت لازم اقدام به پذیرش توریست می‌کنند و گاهی حتی یک نفر هم در مجموعه‌ آنها به زبان انگلیسی مسلط نیست باعث از بین رفتن اعتماد مسافر و خراب شدن تصویر ذهنی او از کشور میزبان می‌شود: «خیلی از این خانه‌ها بدون هیچ شناختی توریست جذب می‌کنند و نمی‌دانند این کار چه خطراتی می‌تواند برای هر دو طرف داشته باشد. متأسفانه خیلی‌ها فقط به فکر پول درآوردن هستند و نمی‌دانند اگر یکبار توریست مسأله‌داری را جذب کنند چه عواقبی می‌تواند برای آنها داشته باشد. در بعضی خانه‌ها هم اتفاق افتاده که میزبان اقدام به دزدی یا تجاوز کرده که وحشتناک است. البته بسیاری از این خانه‌ها بعد از مدتی فعالیت، توسط اداره اماکن شناسایی و پلمب می‌شود اما دوباره توسط افراد دیگری ادامه پیدا می‌کند. به‌نظر من باید فکری اساسی برای این موضوع کرد.»

او از روی سایت‌ معرفی اقامتگاه، خانه‌های مختلفی را در تهران نشانم می‌دهد که با تزئینات سنتی درها و پنجره‌ها و آویزان کردن گلیم و گبه به دیوارها، خود را آماده پذیرایی از توریست نشان می‌دهند بدون اینکه از دردسرهای این کار مطلع باشند یا تخصصی در این زمینه داشته باشند. به هرحال این شغل که چند سالی است در تهران پا گرفته خیلی‌ها را برای کسب درآمد مستقیم با دلار و یورو وسوسه می‌کند و خیلی‌ها فکر می‌کنند لابد با یکی دو وعده غذای محلی و چند تا قلیان و پشتی ترکمنی می‌توانند به چنین رؤیایی برسند.

نوید یوسفیان مدیرعامل و مؤسس مجموعه «سی یو این ایران» که برای تغییر نگرش مردم جهان به ایران در فضای مجازی فعالیت می‌کند، حالا چند سالی است در کنار فعالیت‌های فرهنگی هاستلی هم در تهران راه‌اندازی کرده است. او از نبود قانونی برای راه‌اندازی و مدیریت هاستل در ایران می‌گوید: «در ایران ما فقط چهار حالت برای اقامت مسافر داریم؛ پانسیون، هتل آپارتمان، هتل و میهمانپذیر. درواقع در قوانین ما چیزی به نام هاستل وجود ندارد و همین مسأله پیگیری حقوقی ما را سخت کرده.»

او از وجود 22هاستل در تهران می‌گوید و اینکه بسیاری از آنها در نبود کنترل و نظارت لطمه‌های جبران‌ناپذیری به صنعت گردشگری ایران و کسانی که به‌صورت جدی در این زمینه فعالیت می‌کنند زده است: «اگر کسی از من بپرسد می‌خواهم هاستل راه بیندازم، نظر شما چیست؟ می‌گویم درحال حاضر اصلاً هیچ توجیهی ندارد. ما که دو سال اول همیشه اتاق‌هایمان پر بود، با آن همه ارتباط و تجربه، درآمدمان یک پنجم شده. شاید راه‌اندازی هاستل در شهرهای دیگر، معنادارتر باشد ولی تهران اشباع شده. متأسفانه بسیاری از این هاستل‌ها هم زیرساخت بهداشتی و استحکام بنا ندارد و این خیلی خطرناک است.»

او از درگیری‌های مختلف با اتحادیه‌ها و اصنافی که در این زمینه کار می‌کنند می‌گوید و انگیزه‌های مالی که گاه در این درگیری‌ها وجود دارد: «متأسفانه ما به خاطر خلأ قانونی و نبود اتحادیه به سختی می‌توانیم حق خودمان را بگیریم.» وی همچنین به هاستل‌هایی اشاره می‌کند که بدون نیاز مالی به این صنعت وارد شده‌اند و در نبود اتحادیه به‌صورت دلبخواهی قیمت تخت‌ها را پایین آورده‌اند که این باعث جنگ قیمت شده: «تختی که سال گذشته 15 یورو بود حالا تا شبی 6یورو کاهش پیدا کرده.»

یوسفیان اوضاع جذب توریست در سه چهار ماه اخیر را هم بد توصیف می‌کند و یکی از مهم‌ترین دلایل آن را کشمکش‌های سیاسی می‌داند: «شما تصور کنید به‌عنوان یک شهروند آلمانی در اتاق خود نشسته‌اید و با اخبار منفی درباره ایران بمباران می‌شوید؛ خب طبیعی است که چنین چیزی روی افکار و تصور ذهنی شما تأثیر می‌گذارد.»

سؤال اینجاست که تهران با این همه میهمانپذیر قدیمی در گوشه و کنارش آیا احتیاج به ساخت هاستل‌های جدید و خانه‌های قدیمی بازسازی شده دارد؟علی معتقد است برای جلوگیری از چنین آشفته بازاری و نیز رونق گرفتن میهمانپذیرهای قدیمی باید آنها را با شیوه‌های جدید پذیرش میهمان خارجی آشنا کنیم: «اول زیرساخت‌های میهمانپذیرهای قدیمی را درست کنند و بعد این تصور را از بین ببرند که اگر یک تخت توی اتاق باشد و یک قالیچه کف آن کافی است. در واقع باید آنها را مدرن‌سازی کنیم و میهمانپذیرهای قدیمی را متوجه این مسأله کنیم که بازار فقط بازار توریست داخلی نیست و اینکه مسافری بتواند شماره آنها را از 118 بگیرد.

باید در شبکه اجتماعی فعال شوند و سایت راه بیندازند و طرح و نقشه‌ای برای به روزرسانی داشته باشند. کار سختی است اما واقعاً تهران با توجه به میهمانپذیرهای زیادی که دارد پتانسیل خوبی هم دارد و فقط کافی است آنها را با صنعت گردشگری آشنا کنیم تا هم کار خودشان رونق بگیرد هم آشفته بازار هاستل از بین برود.»

نوید هم با این نگاه موافق است و معتقد است تفاوت نسلی بین صاحبان میهمانپذیرهای قدیمی در تهران کار را سخت می‌کند: «خیلی سخت است مالک میهمانپذیر متوجه شود که می‌تواند تبلیغ کند و سایت طراحی کند و امکانات مدرنی برای توریست‌ها بسازد. اما واقعاً این پتانسیل در تهران وجود دارد و می‌توان با کمی توضیح و توجیه و به کار‌گیری نیروهای جوان و خلاق این امکان را ایجاد کرد.»

اوضاع گردشگری تحت تأثیر تنش‌های دیپلماتیک چندان خوب نیست اما بازار ارزان ایران برای مسافران خارجی هم فرصت بدی نیست. همین امکان، باعث رونق بازار هاستل‌ها شده. هر روز در گوشه‌ای از شهر خانه‌ای برای پذیرش میهمانان خارجی آماده می‌شود؛ آنهایی که خلاق‌ترند و درعین حال می‌خواهند کارشان را اگرچه سخت اما قانونی پیش ببرند، نمایندگان خوبی هم برای معرفی جاذبه‌های ایران به مسافر خارجی از آب درمی‌آیند اما در حاشیه این بازار که مشتری‌هایش دست به دلارند، خیلی‌ها خود را یا مسافر بخت برگشته را به دردسر می‌اندازند. آن وقت یک ویدئو کافی است تا هرچه به زحمت کاشته‌ایم، در چشم به هم‌زدنی، برباد برود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

محمد معصومیان