ماجرای  پسری که الگوی مادر شد !

به گزارش رکنا، مرحوم «‌مهدی عمیدی» کوهنورد و امدادگر داوطلب امداد و نجات کوهستان استان خراسان رضوی که به قول مادر هم قهرمان کوهنوردی بود و هم قهرمان اخلاق. صغری زارع مزاری در این گفت‌وگو از تأثیر روحیه امدادگری فرزند در فعالیت‌های خیریه‌اش برای حمایت از خانواده‌های نیازمندان و دختران بی‌سرپرست شهر می‌گوید.

عکس‌ها امانش نمی‌دهند

نام مهدی را با افتخار می‌برد. می‌گوید پسرش هم قهرمان کوهنوردی بود و هم قهرمان اخلاق. برای حرف‌هایش هم دلیل دارد. از صعود آقا مهدی بدون اکسیژن به قله اورست آن‌هم به‌عنوان نخستین ایرانی و اهتزاز پرچم علی ابن موسی الرضا(ع) بر بام جهان برای نخستین بار. به عکس‌ها و تصاویر مهدی وقتی که قله‌های صعب‌العبور را زیر پا گذاشته نگاه می‌کند، هجوم خاطرات امانش نمی‌دهد و می‌گوید: «‌از نوجوانی که به کوهنوردی علاقه‌مند شد همیشه کوله‌بارش آماده بود. پس از آشنایی با چند گروه کوهنوردی، دوره‌های حرفه‌ای کوهنوردی، مربیگری و امداد و نجات را گذراند و طولی هم نکشید که به عضویت جمعیت هلال‌احمر درآمد. با اینکه تخصصش امداد و نجات کوهستان بود اما

هر جا که به توانایی‌هایش نیاز داشتند، پیشقدم می‌شد. مثل حضور در زلزله بم به‌عنوان امدادگر داوطلب هلال‌احمر.» حرف‌ها که به اینجا می‌رسد صغری زارع مزاری خاطره‌ای از نوعدوستی آقا مهدی‌اش برای‌مان تعریف می‌کند. ماجرایی که هنوز هم پس از سال‌ها در خاطرش مانده و هر بار با لبخندی غرور‌آمیز آن را برای دیگران تعریف می‌کند: «‌هنوز خسته صعود قبلی‌اش به ارتفاعات مشهد بود که خبر دادند مردی در همان ارتفاعات گرفتار شده و نیاز به کمک دارد. گفتم: مادر جان خستگی صعود قبلی هنوز به تنت مانده. همان‌طور که لوازم و تجهیزاتش را جمع می‌کرد، نگاهی به من انداخت و گفت: آن مرد ٥ فرزند قد و نیم قد دارد. وقتی برگشتم برای استراحت کردن فرصت زیادی دارد. همین را گفت و فردای همان روز با شوق فراوان از نجات دادن آن مرد و خوشحالی همسر و فرزندانش برایمان تعریف کرد.»

اینجا همه او را دوست دارند

با وجود این‌که صغری زارع مزاری در میان فعالان امور خیریه و خانواده‌های کم‌بضاعت مناطق محروم مشهد چهره‌ای شناخته شده و باسابقه فراوان است اما می‌گوید ماجراها و روایت‌هایی که پس از درگذشت آقا مهدی از کارهای خیر او شنیده، بیشتر از گذشته او را برای کمک‌رسانی به خانواده‌های کم‌بضاعت شهر ترغیب می‌کند. خودش در این‌باره می‌گوید: «‌می‌دانستم که مهدی کوهنوردی را برای چه می‌خواهد. عاشق کوه و فتح قله‌های مرتفع بود اما وقتی به‌عنوان داوطلب لباس سرخ هلال‌احمر را پوشید، انگار هدف بزرگ‌تر و روشن‌تری را در پیش گرفت. هر وقت از عملیات امداد و نجات کوهستان بر می‌گشت با اشتیاق از نجات دادن جان آدم‌ها برایم می‌گفت. اما دیگر فعالیت‌های خیریه و بشردوستانه‌اش وقتی برای‌مان روشن شد که دیگر از پیش ما رفته بود.» مادر این را می‌گوید و خاطره دیگری تعریف می‌کند: «٦ ماه از حادثه‌ای که در هنگام صعود به قله منت بلان فرانسه برایش پیش آمد می‌گذشت. همان حادثه‌ای که برای همیشه مهدی را از ما جدا کرد. یک روز برای بررسی وضعیت معیشت یکی از خانواده‌های نیازمند مشهد سری به خانه‌شان زده بودم. خانواده‌ای که ٣ فرزند معلول داشتند و با کمترین امکانات در یک خانه محقر زندگی می‌کردند. وقتی خودم را خانم عمیدی معرفی کردم، ناگهان یکی از بچه‌ها گفت: شما مادر آقا مهدی هستید؟! تعجب کرده بودم. عکس مهدی را از روی گوشی تلفن همراه نشانم دادند و گفتند: اینجا همه آقا مهدی را دوست دارند. او هوای معلولان منطقه گلشهر مشهد را داشت. همیشه می‌آمد و بچه‌های معلول را برای تفریح و هواخوری با خودش به کوه می‌برد. از وقتی خبر فوتش را شنیدیم دیگر کسی سراغ ما نیامد.» مهدی عمیدی کوهنورد بنام مشهدی یکی از ٥ ایرانی بود که با صعود به ٥ قله مرتفع لنین، خانتان‌گری، کورژنفسکایا، کمونیسم و پوبدا در منطقه پامیر و تیان‌شان توانست عنوان «پلنگ برفی» را از سوی فدراسیون جهانی کوهنوردی کسب کند. در کارنامه کوهنوردی او علاوه برصعودهای متعدد داخلی، صعود به بلندترین قله‌های جهان از اورست تا مرتفع‌ترین قله‌های اروپایی و آسیایی دیده می‌شود.

همه فرزندان من

اما صغری زارع مزاری بیش از هر چیز دیگری به دلیل راه‌اندازی مرکزی برای حمایت از دختران نوجوان و جوان کم‌بضاعت، میان خیّران و فعالان امور خیریه مشهد شناخته می‌شود. دخترانی که برای آنها مادری کرده و با حمایت‌ها و کمک‌هایش مقدمات موفقیت آنها در تحصیل، ازدواج و حتی کارآموزی و کارآفرینی را فراهم کرده است. خودش می‌گوید: «‌بیش از ١٠ سال پیش با کمک همسر، فرزندان و دیگر دوستان خیر به فکر راه‌اندازی مرکزی برای حمایت از دختران بدسرپرست و بی‌سرپرست افتادم. اسمش را خانه فرزندان گذاشتیم تا مثل اعضای یک خانواده نیازهای آنها را تأمین کنیم. برنامه‌های مختلف تحصیلی، ورزشی، تفریحی و حرفه‌آموزی که زمینه‌های توانمندسازی دختران را فراهم می‌کرد. اما این مرکز ما نیاز به گسترش، جلب توجه و جذب کمک‌های خیّران داشت تا اینکه با کمک آقای شالچی مدیر مؤسسه خیریه شالچی که در چند کشور جهان از جمله ایران با هدف از بین بردن فقر فعالیت می‌کند مقدمات خرید یک ساختمان و دریافت مجوز رسمی فراهم شد.» حالا ٢ سالی هست که خانه فرزندان صغری زارع مزاری در ساختمان جدید با نام فرزند امدادگرش مرحوم «مهدی عمیدی» و به شکل نظام‌مند‌تری فعالیت می‌کند. زارع مزاری در این‌باره می‌گوید: «‌نام مرکز را به خاطر تمام دغدغه‌ها و تلاش‌هایی که مهدی برای کمک به افراد نیازمند انجام می‌داد، به نام خود او تغییر دادیم تا راهش از این طریق ادامه پیدا کند. حالا در این مرکز دختران بی‌سرپرست و بدسرپرست در ٢ گروه سنی ١٣ تا ١٨ سال و بیش از ١٨ سال با کمک خیّران حمایت می‌شوند. با همین حمایت‌ها بسیاری از آن دختران توانسته‌اند در حوزه‌های ورزشی، تحصیلی و درآمدزایی موفق شوند و شرایط برای ازدواج آنها نیز فراهم شده است.»

راهش ادامه دارد

روحیه امدادگری مرحوم مهدی عمیدی به‌عنوان یک امدادگر داوطلب هلال‌احمر به تمام اعضای خانواده‌اش سرایت کرده است. آنها به رسم همیشگی آقا مهدی که در مواقع بحرانی و حوادث Accidents و بلایای طبیعی با تمام توان با دیگر امدادگران هلال‌احمر همراه می‌شد، کمک حال خانواده‌ها و افراد آسیب دیده هستند. صغری زارع مزاری می‌گوید: «‌آقا مهدی با خدمات و فعالیت‌های داوطلبانه‌اش در جمعیت هلال‌احمر همه ما را با ماهیت فعالیت‌های جمعیت آشنا کرد. برای همین بعد از فوت او هم همه ما برای مشارکت در فعالیت‌های بشردوستانه هلال‌احمر دغدغه داریم و می‌خواهیم راهی که مهدی در آن قدم گذاشت همچنان ادامه پیدا کند.» زارع مزاری مکثی می‌کند و ادامه می‌دهد: «‌به‌عنوان مثال وقتی خبر زلزله کرمانشاه را شنیدیم همگی برای جمع‌آوری، بسته‌بندی و ارسال کمک‌های مردمی به مناطق زلزله‌زده بسیج شدیم. با کمک خیّران و از طریق مؤسسه خیریه و مسجد المنتظر کمک‌های مردمی را جمع‌آوری کردیم. حتی دختران مرکز هم با وجود دغدغه‌های تحصیلی، حرفه‌آموزی و... پای کارآمدند تا کمک‌های جمع‌آوری شده زودتر به دست زلزله‌زدگان برسد. تا چند روز کار‌مان جمع‌آوری و بسته‌بندی پوشاک، پتو و دیگر اقلام مورد نیاز بود. کمک‌های نقدی و غیرنقدی را هم از طریق هلال‌احمر به خانواده‌های آسیب دیده رساندیم. چراکه مطمئن بودیم مهدی هم همین کار را انجام می‌داد. او با مشارکت داوطلبانه در فعالیت‌های هلال‌احمر از عملیات‌های امداد و نجات کوهستان تا حضور در دیگر بحران‌ها و حوادث راه را به من و دیگر اعضای خانواده و خیرانی که با ما همکاری می‌کنند نشان داد.»

آن پاییز تلخ

آن حادثه Incident تلخ مهرماه سال ٩١ در نزدیکی قله مون بلان فرانسه اتفاق افتاد. قله‌ای صعب‌العبور با شکاف‌های یخچالی فراوان که کار فتح آن را بسیار دشوار می‌کند. مهدی اما به تنهایی عازم فتح این قله ٤٨٠٠ متری شده بود. یک تیم سوییسی مهدی را دیده بودند که از

جان پناه نزدیک قله که در ارتفاع ٤ هزار متری قرار دارد، خارج شده و خودش را برای صعود آماده می‌کرد. به گفته شاهدان عینی وضعیت آب و هوای قله ناگهان تغییر کرد و برف و کولاک تمام ارتفاعات را در برگرفت. دیگر اما خبری از مهدی نشد. قله‌ای که پیش از این جان بیش از ٢٠٠ کوهنورد کارکشته دیگر را هم گرفته بود، با مهدی امدادگر مهربان هلال‌احمر هم مثل همه آنها تا کرد. ٥ سال از آن پاییز تلخ گذشته و هنوز خبری از پیکر مهدی نشده. درست مثل همه آن کوهنوردانی که فتح قله مون بلان بدل به آخرین صعودشان شد.

مرحوم مهدی عمیدی

تولد: ١٣٥٨

فوت: ١٣٩١

کوهنورد، امدادگر داوطلب امداد و نجات کوهستان استان خراسان رضوی، نخستین فاتح ایرانی قله اورست بدون کپسول اکسیژن، دارنده لقب «پلنگ برفی»