نامه 200 دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران به رییس جمهور ؛ دغدغه علم داریم

تحول در علوم انسانی و تغییر منابع و سرفصل دروس، عمری طولانی در آموزش عالی ایران دارد و هرگاه هم که این بحث مطرح‌شده، حاشیه‌ و بحث‌های فراوانی را به ‌همراه داشته است. در سال‌های دولت‌داری «محمود احمدی‌نژاد» این بحث درباره رشته‌های مختلف بارها مطرح شد و هر بار بیش از پیش رنگ‌و‌بوی سیاسی به خود گرفت تا جایی که سخن‌گفتن از لزوم تحول در منابع دروس به موضوع سیاسی تبدیل شد و به سخنان سیاستمداران هم راه پیدا کرد. حالا و در آخرین روزهای عمر دولت یازدهم، سخن از مصوبه و ابلاغیه‌ای به میان آمده که بر اساس آن قرار است از مهر آینده، ۴۸ واحد از منابع علوم سیاسی دانشگاه تهران حذف و ۵۶ واحد جدید جایگزین شود. مبانی این تغییرات، ویرایش جدید مصوبه کارگروه تحول و ارتقای علوم سیاسی است که به عقیده کارشناسان این حوزه، ساختار آن بر پایه تغییرات‌ سال ٩٢ و قبل از آن استوار است؛ تغییراتی که بر اساس ابلاغیه جدید و همچنین نظر بعضی از مسئولان دانشگاه، قرار است از مهر امسال لحاظ شود و همین موضوع اعتراض تعداد زیادی از دانشجوهای این دانشکده از گرایش‌های سیاسی مختلف را به همراه داشته تا در نامه‌ای به رئیس‌جمهوری منتخب خواهان توقف این تغییرات باشند.

چرا به نیازهای اساسی در حوزه‌های مرتبط علوم سیاسی توجهی نشده‌است؟

محتوای این نامه که با همراهی تعداد زیادی از دانشجویان رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران روبه‌رو شده و حدود ٢٠٠ دانشجو آن را امضا کرده‌اند، تغییرات در سرفصل دروس را ضروری و اما روند تغییرات کنونی را نادرست می‌داند. در نامه این دانشجویان خطاب به «حسن روحانی»، منتخب مردم برای ریاست دولت دوازدهم آمده است: «با عنایت به مصوبه شورای تحول علوم انسانی در زمینه بازنگری و تغییر در سرفصل‌های رشته علوم سیاسی در مقطع کار‌شناسی و در دستورکار قرار گرفتن و اعمال این سرفصل‌ها در ‌سال تحصیلی پیش‌رو در دانشگاه تهران انتقاداتی مطرح شده است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد. انتقاد اصلی در این موضوع، در زمینه فرآیند تصویب دروس و نحوه تصمیم‌گیری بوده است. لذا انتقاد اصلی نه به نفس بازنگری سرفصل‌های درسی، بلکه در ارتباط با فرآیند تصویب و تصمیم‌گیری آن است. به نظر می‌رسد نتیجه حاصل‌شده در شورایعالی بازنگری در رشته علوم سیاسی بدون نظرخواهی و مشورت موثر با اساتید و نخبگان این رشته صورت گرفته و سازوکار حاکم بر آن از شفافیت لازم برخوردار نبوده است.» حذف گسترده دروس مطالعات منطقه‌ای بخش دیگری از انتقاد دانشجویان امضاکننده این نامه بوده است: «علاوه‌بر این تعدادی از دروس اصلی و پایه‌ای علوم سیاسی و بعضا دروسی که سازگار با نفس بومی‌سازی و نیازهای فعلی و مهم کشورمان بوده است، حذف شده و جایگزین مناسبی برای آنها پیش‌بینی نشده است. برای مثال حذف گسترده دروس مطالعات منطقه‌ای با توجه به جایگاه ویژه کشورمان در معادلات منطقه و جهان، یکی از مشکلات اساسی و تناقضات این طرح است. همچنین سوال بسیاری از اساتید و دانشجویان علوم سیاسی این است که حذف دروس سیاست‌گذاری، با توجه به نیاز مبرم ایران به‌عنوان کشوری در حال برداشتن گام‌های اساسی توسعه، با چه منطقی صورت گرفته است؟ نکته حیاتی این است که چرا در این فرآیند به نیازهای اساسی و تخصصی کشورمان در حوزه‌های مرتبط رشته علوم سیاسی توجهی نشده است؟ این در حالی است که این تحول و بازنگری که عبارت «بومی‌سازی» را نیز با خود به یدک می‌کشد، در صورت اجرا باید به نیازهای امروز کشورمان پاسخ دهد.» در پایان این نامه، دانشجویان از لزوم توقف این تغییرات و مشورت با کارشناسان این حوزه جهت تغییرات احتمالی سخن گفتند: «ما به‌عنوان جمعی از دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه تهران مراتب نگرانی خود را به این تحولات ابراز داشته و خواستار توقف اعمال این سرفصل‌ها برای ‌سال تحصیلی پیش‌رو، جهت تأمل بیشتر در این زمینه در فرآیندی جمعی، مشورتی و شفاف هستیم.»

نگرانی دانشجویان درباره آینده علمی رشته علوم‌سیاسی

«حسام کریمی» دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران با تأکید بر این‌که عضو هیچ تشکل سیاسی نیست، هدف اصلی این نامه را نگرانی درباره آینده علمی این رشته در ایران می‌داند: «نیت و هدف این نامه، کار علمی است و عامدانه نخواستیم کار از طرف تشکل خاصی صورت بگیرد. کار فراتشکلی است و بچه‌های تشکل‌ها با گرایش‌های سیاسی مختلف این نامه را امضا کردند.» او درباره این تغییرات می‌گوید: «یک برنامه‌ای بود که از ‌سال ۹۲ جرقه آن زده شده ‌است. در سال‌های گذشته تغییراتی در بقیه دانشگاه‌ها صورت گرفته ولی در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران چنین تغییراتی اعمال نشده است و قرار است از مهر آینده این سرفصل‌ها صورت بگیرد. البته تغییرات دیگر دانشگاه‌ها ملایم‌تر از تغییرات در نظرگرفته‌شده برای دانشجویان دانشگاه تهران است.»

این دانشجوی علوم سیاسی درباره اهداف این نامه توضیح می‌دهد: «آنچه به اسم طرح تحول علوم انسانی و رشته علوم سیاسی صورت می‌گیرد و با این سرفصل‌هایی که به دانشکده علوم سیاسی ابلاغ شده، وضع این علم نه علمی می‌شود و نه اسلامی. الان بین دانشجویان دید و نگاه بسیار منفی نسبت به این تغییرات وجود دارد. ما دانشجویان معتقدیم که این تغییرات به هیچ‌وجه به علم سیاست در ایران کمک نخواهد کرد و حتی باعث می‌شود که نگاه نادرستی نسبت به لزوم تغییرات در این رشته ایجاد شود. ما در نامه هم تأکید کردیم که این روند تغییرات نادرست است وگرنه درباره لزوم تغییرات شک و شبهه‌ای نداریم. خروجی همین علوم سیاسی با سرفصل‌های کنونی متاسفانه ضعیف است و این لزوم تغییرات در سرفصل‌ها را نشان می‌دهد اما این تغییرات کارکرد و خروجی علوم سیاسی در دانشکده را ضعیف‌تر می‌کند.» او ادامه می‌دهد: «وجه انتقادی اصلی نامه ما، تأکید بر مبهم و غیرشفاف‌ بودن روندی است که به سرفصل‌های امروز رسیده است؛ این‌که اعضای این کارگروه چه کسانی هستند و تا چه اندازه با اساتید و صاحب‌نظران این رشته مشورت صورت گرفته است. در مجموع روند این تغییرات که منتج به چنین نتایج و سرفصل‌هایی شده بسیار مبهم و غیرشفاف است.»

حذف گروه مطالعات منطقه‌ای با ١٣ رشته‌گرایش و باقی‌ماندن تنها یک درس

در کنار نامه انتقادی دانشجویان رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران به رئیس‌جمهوری، بسیاری از صاحب‌نظران این رشته و همچنین اعضای هیأت‌علمی دانشگاه تهران هم با چنین تغییراتی همراه و همدل نیستند. «داوود آقایی»، عضو هیأت‌علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هم با تأکید بر لزوم تغییرات در دروس رشته علوم سیاسی، معتقد است که تغییرات ‌سال ۹۲ که دوباره به دانشگاه تهران ابلاغ شده بدون لحاظ‌شدن نظر تعداد زیادی از صاحب‌نظران و کارشناسان علوم سیاسی انجام شده و نمی‌تواند کمکی به آینده این علم در ایران کند. او در این‌باره به «شهروند» می‌گوید: «آنچه در نامه دانشجویان بوده و اساتید دیگر هم در این زمینه متفق‌القول هستند، تغییرات در برنامه دروس رشته علوم ‌سیاسی است و همه معتقدند که باید تغییراتی صورت بگیرد ولی برنامه مصوبه ‌سال ۹۲ حاصل نظر جمع اندکی از اساتید علوم سیاسی است و نمی‌تواند مورد رضایت صاحب‌نظران این رشته باشد؛ مثلا در جریان این تغییرات تنها یک‌بار از مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران دعوت شده است. طبیعی است که این تغییرات منطبق با نیازهای علمی و همچنین وضع منطقه‌ای نیست. شکی درباره لزوم تغییرات نیست اما باید این تغییرات دربرگیرنده نظرات و دیدگاه‌های اکثر صاحب‌نظران این حوزه باشد؛ مثلا در این برنامه گروه مطالعات منطقه‌ای با ١٣ رشته‌گرایش و به‌عنوان یک برنامه ضروری و گریزناپذیر در شرایطی که منطقه‌گرایی به یک پارادایم در عرصه روابط و سیاست بین‌الملل تبدیل شده و تربیت کارشناسان منطقه‌ای به یک نیاز مبرم برای کشورها و ازجمله کشور ما تبدیل شده، این گروه با همه سرفصل‌هایش حذف شده و فقط به گنجاندن یک درس تحت عنوان مطالعات منطقه‌ای در این مصوبه اکتفا شده است.» عضو هیأت‌علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به سابقه این مصوبه هم اشاره می‌کند و ابلاغیه جدید را منطبق بر تغییرات‌ سال ۹۲ می‌داند: «سال ۹۲ تغییر در بعضی منابع رشته علوم سیاسی به تصویب شورای تحول علوم سیاسی رسید و به دانشگاه‌ها ابلاغ شد. از همان ابتدای ابلاغ این تغییرات و به دلیل این‌که این تغییرات با نظر تعداد معدودی از کارشناسان انجام شده ‌بود، اساتید رشته علوم سیاسی در نامه‌ای به رئیس‌جمهوری خواهان توقف این تغییرات شدند تا در فرصت مناسبی تغییرات به شیوه جامع‌تر و براساس نظر صاحب‌نظران این حوزه انجام شود.» براساس سخنان آقایی، بعد از انتشار این نامه و از ‌سال ۹۲ تا ۹۵ این برنامه متوقف شد تا این‌که در‌ سال ۹۵ از برخی دانشگاه‌ها خواسته شد که این تغییرات در سرفصل دروس اعمال شود و ابلاغیه جدید از دانشگاه تهران می‌خواهد که از مهر ۹۶ این مصوبه لحاظ شود.

علاوه‌براین در چند‌ سال گذشته هم شورای تحول علوم سیاسی تلاش کرد که تغییر در سرفصل‌های این رشته را با نظر صاحب‌نظران این رشته دنبال کند: «شورای تحول با مسئولیت دکتر خرمشاد، با آمدن ایشان و در پی اعتراضات به ابلاغیه‌ سال ۹۲، تغییرات جدیدی را مدنظر قرار داد که قرار است جمع‌بندی آنها شهریور امسال ابلاغ شود. از آن‌جا که این تغییرات با مشورت و همراهی صاحب‌نظران بوده الان نظر دانشجویان این است که منتظر این تغییرات بمانیم. با وجود این، مسئولان دانشگاه تهران معتقدند که علی‌الحساب این مصوبه اجرا شود و پس از اعلام ابلاغیه شورای تحول، سرفصل‌های دروس براساس ابلاغیه جدید تطبیق داده خواهد شود.»

چه باید کرد؟

«برای تحولات در رشته‌های علوم انسانی، اساتید، دانشجویان و گروه‌های علمی به‌طور موثر در فرآیند تصمیم‌گیری و حتی تصمیم‌سازی قرار داده نشده‌اند.»؛ این سخن «داود فیرحی»، عضو هیأت‌علمی گروه علوم ‌سیاسی دانشگاه تهران، فصل مشترک انتقاد بسیاری از صاحب‌نظران و کارشناسان علوم انسانی نسبت به مصوبات شورایعالی تحول علوم انسانی است. فیرحی که تحصیلات حوزوی را تا سطح خارج گذرانده و دارای تألیفات زیادی در زمینه اندیشه سیاسی اسلام است، معتقد به تغییر در برخی سرفصل‌ها البته با همراهی و مشورت صاحب‌نظران این رشته است. او در پاسخ به این پرسش که در شرایط کنونی چه تصمیمی در زمینه تغییرات دروس باید انجام شود، می‌گوید: «بهترین حالت دستور توقف یک‌ساله طرح تحول و ارجاع موضوع به گروه‌های سیاسی دانشگاه‌های معتبر جهت مشاوره و بررسی بیشتر است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.