چیلله گجه سی یا (شب یلدا)در شهرستان هشترود به قلم اسماعیل رحیمی خبرنگار رکنا در هشترود
نگذاریم لا اقل امشب فضای مجازی فضای حقیقی مهر ومحبت را از ما بگیرد.
در زمانهای قدیم شب یلدا چگونه در منطقه هشترود بر گزار می شد.
بهگزارش رکنا، در قدیم زمانی که امکانات امروزی از جمله تلویزیون ورادیو و....نبود .صبح روز سی ام آذر ماه زنان خانواده انفرادی ،یا جمعی اقدام به پختن نان می کردند.تا برای شب چله نان داغ وتازه ای داشته باشند.بعداز اتمام کار نان پزی ، در یک ظرف که در اصطلاح محلی به آن «گودوش»می گفتند بساط آبگوشت را در آن بار می گذاشتند ودر قسمتی از تنور جای میدادند واین آبگوشت در حرارتی کم می پزید.
بعد سیب زمینی ها را شسته وبصورت لایه لایه ولی کمی ضخیم تر می بریدند ودر دیواره تنور به طرز ماهرانه ای می چسباندند.وصبر می کردند که سرخ وبرشته شود .بعد مادر خانواده یا یکی از دختران وظیفه اش جمع کردن سیب زمینی ها از تنور بود.
بعد از سیب زمینی نوبت به چغندر ویا کدو تنبل می رسید که در قسمتی از تنور بعد برداشتن خاکستر قسمتی از تنور را آماده می کردند واین دو محصول کشاورزی که دسترنج خود اهالی بود را در تنور می انداختند تا کاملا پخته شود .
بعد از این کار نوبت به گندم می رسید که در اصطلاح محلی به آن (گوورقا)می گفتند یا همان گندم بوداده .روش درست کردن این خوردنی هم این چنین بود که گندم را تمیز می کردند وبعد با آب می شستند ووقتی که آبش کلا گرفته شد روی یک سینی یا اصطلاخ محلی (قاپاق) که روی تنور را با آن می پوشاندند تا خدا ناکرده کسی داخل تنور نیفتد می ریختند وبعد هم کمی نمک به آن اضافه می کردند .وبا یک قاشق چوبی هی این ور وآن ورش می کردند تا نسوزه وبرشته بشه، باید گفت که خیلی لذت داشت ودهان هر کس که میخورد را خوش طعم می کرد.
بعد از اینکه کار پخت وپز تمام می شد کار گذاشتن کرسی روی تنور بود که با یک روش خاصی توسط زنان روستا انجام می شد زیرش یک لحاف نازک ورویش یک لحاف بزرگ که به آن در اصطلاح محلی (کورسی یورقانی )یا لحاف مخصوص کرسی که خیلی هم بزرگ وسنگین وداخلش پر از پشم گوسفند بزرگ بود وهمه جای کرسی را می گرفت .می انداختند .ومنتظر می شدند شب فرا برسد.
شب هم برق نبود باید چراغ های گردسوز یا زنبوری ویا فانوس ها را پر از نفت می کردند ،سر فتیله چراغ های گردسوز را تمیز می کردند که خوب بسوزه وروشنایی خوب وبدون بویی داشته باشد.
لازم به توضیح است که در زمانهای قدیم نا گفته نماند، آذربایجانی ها معمولا هندوانه را از چند ماه پیش خریداری کرده و در خانه برای شب یلدا نگهداری میکردند ومثل الان نبود که در هر زمان ازسال خصوصا نزدیکی به یلدا همه جا پر از هندوانه باشد .واهالی این هندوانه را از تابستان زیر کاه در انبار نگهداری می کردند ودر شب چله استفاده می کردند.
از دیگر مراسمات شب چله یا شب یلدادر هشترود وروستاهای تابعه این بود؛
ریش سفید خانواده با چاقو هندوانه را میبرید و میگفت:
قادا بلامیزی بو گئجه کسدوخ (بلایای خودمان را امروز بریدیم). در هشترود پوستهای میوه و اشغالها را درآب روان ریخته و این رفتار را خوب و خوش یمن میدانستند.
بعد از خوردن تنقلات و میوه بزرگان خانواده به نقل حکایات و داستانهایی از حماسههای ملی این سرزمین نظیر، اصلی و کرم، بایاتی خواندن و ضربالمثل پرداخته و تا پاسی از شب به صحبت و گفت و گو مشغول میشدند.
کاش امشب مردم گوشی های همراه را برای مدت حداقل سه ساعت کنار بگذارند واز لایو وپخش زنده ایستاگرامی دست بردارند.واز تلگرام وواتساب وغیره دوری کنند ومثل گذشته هم در کنار خانواده خصوصا بزرگان وریش سفیدان جمع گردند ودر کنار خانواده از صفا وصمیمیت و مهربانی ومحبت بگویند وبخندند وشادی کنند ونگذارند که این شب هم ،شب مجازی شود.چون اگر چنین شود رفته رفته تمام آداب ورسوم مردم در آینده از حقیقی به مجازی تبدیل خواهد شد.ودیگر آب رفته هیچ وقت به جوی برنمی گردد.
ارسال نظر