قبل از اینکه باب اسفنجی به سرآشپز ماهر رستوران آقای خرچنگ تبدیل شود، او یک اسفنج کوچولوی کنجکاو و بازیگوش بود! در این قسمت، به گذشته‌ی باب اسفنجی برمی‌گردیم و ماجراهای بامزه‌اش را در دوران کودکی می‌بینیم؛ از اولین تلاشش برای درست کردن همبرگر گرفته تا روزهایی که با گری بازی می‌کرد و رویاهایش را درباره‌ی زندگی در زیر دریا می‌ساخت. اما آیا او همیشه این‌قدر پرانرژی و خوش‌بین بود، یا اتفاقی باعث شد به اسفنجی که امروز می‌شناسیم تبدیل شود؟ یک داستان نوستالژیک و خنده‌دار از روزهای کودکی باب اسفنجی که پر از خاطرات بامزه و درس‌های زندگی است!

 

اخبار تاپ حوادث