رکنا گزارش می دهد
حراج تمدن!/ فروش آتشدان مفرغی سلجوقی با قدمت 1000 ساله در دیوار!/ فاجعه فرهنگی که ادامه دارد + فیلم
رکنا؛ در حالی که وزارت میراث فرهنگی مسئول حفاظت از هویت ملی است، آثار باستانی ایران در سایتهای خرید و فروش آنلاین، کنار مبل و تلویزیون، به مزایده گذاشته میشوند. قاچاق و فروش غیرقانونی این میراث گرانبها، زخم کهنهای است که هنوز درمان نشده و هویت ملی را تهدید میکند. در آخرین مورد فروش آتشدان مفرغی سلجوقی با قدمت 1000 ساله در دیوار برای فروش گذاشته شده است!

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، گزارشی از یک فاجعهی فرهنگی که ادامه دارد.ایران، سرزمین تمدنهای کهن، امروز درگیر یکی از بزرگترین معضلات فرهنگی خود شده است؛ معضلی که نه تنها هویت ملی را تهدید میکند، بلکه نشانهای از ضعف شدید در مدیریت میراث فرهنگی کشور است. این معضل، چیزی جز فروش و قاچاق آثار تاریخی ایران در بسترهای داخلی و خارجی نیست.
در روزهایی که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی موظف به حفاظت و صیانت از تاریخ و هویت این سرزمین است، آثار باستانی کشور در میان آگهیهای خرید و فروش کالاهای دست دوم و اجاره مسکن در سایتهای داخلی به مزایده گذاشته میشوند. در آخرین نمونه، یک آتشدان مفرغی قدیمی که به دورهی سلجوقیان نسبت داده شده، با ذکر قدمتی بیش از ۱۰۰۰ سال، در یکی از سایتهای داخلی خرید و فروش کالا به معرض فروش گذاشته شده است. این تنها یک مورد از صدها و شاید هزاران اثر تاریخی است که سرنوشتشان در سایهی نبود نظارت و قوانین سست، به دست دلالان و سودجویان افتاده است.
وقتی تاریخ در کنار کیف و کفش فروخته میشود
چه اتفاقی افتاده که امروزه در میان آگهیهای اینترنتی فروش لوستر، قابلمه و لوازم خانه، آثار باستانی چند هزار ساله نیز به چشم میخورد؟ آیا این مسأله بیانگر فروپاشی ساختارهای نظارتی است یا نشانهای از ضعف در قوانین و اجرای آنها؟ فروش آثار ملی یک کشور در بستری که قرار بود تسهیلکنندهی معاملات روزمره مردم باشد، گواهی بر این است که دیگر حتی حساسیت اجتماعی لازم برای حفظ تاریخمان نیز رنگ باخته است.
از سوی دیگر، این فقط بازار داخلی نیست که آثار تاریخی کشور را به تاراج میبرد. در بازارهای جهانی و حراجیهای مشهور، هر چند وقت یکبار خبر از فروش یک شیء باستانی ایرانی به گوش میرسد؛ اشیایی که بیتردید بخش مهمی از تاریخ و هویت ملی ما هستند و مشخص نیست چگونه و از چه مسیری از کشور خارج شدهاند.
قاچاق آثار تاریخی؛ زخم کهنهای که درمان نمیشود
قاچاق آثار تاریخی پدیدهای تازه نیست. در دهههای گذشته، حفاریهای غیرمجاز در سراسر کشور شدت گرفته و بسیاری از آثار ارزشمند از دل خاک بیرون کشیده شده و در بازارهای غیررسمی خرید و فروش شدهاند. این حفاریها عمدتاً توسط گروههای سازمانیافتهای انجام میشود که نهتنها آثار تاریخی را از بین میبرند، بلکه بسیاری از سایتهای باستانی را نیز تخریب میکنند. بسیاری از این آثار از کشور خارج شده و در موزهها و کلکسیونهای شخصی در سراسر جهان پراکنده شدهاند.
طبق قوانین بینالمللی، آثار تاریخی که به صورت غیرقانونی از یک کشور خارج میشوند، باید به آن کشور بازگردانده شوند. اما روند بازگرداندن این آثار، نیازمند پیگیریهای حقوقی و دیپلماتیک است؛ روندی که ظاهراً در ایران با کندی و بیتوجهی همراه است. در حالی که کشورهای دیگر با جدیت در پی بازگرداندن اشیای تاریخی خود از موزههای خارجی هستند، ما درگیر اخبار فروش آنها در سایتهای داخلی و خارجی هستیم، بدون آنکه اقدام قاطعی برای جلوگیری از این روند انجام شود.
وزارت میراث فرهنگی؛ از نگهبانی تا انفعال
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، به عنوان متولی اصلی حفاظت از آثار باستانی کشور، وظیفه دارد از این میراث ارزشمند صیانت کند. اما شواهد نشان میدهد که نهتنها در این زمینه موفق نبوده، بلکه از نظر امکانات و برنامهریزی نیز دچار کمبودهای جدی است. نبود سیستم نظارتی قوی، ضعف در قوانین بازدارنده، کمبود نیروی متخصص و عدم تخصیص بودجه کافی، همگی دست به دست هم دادهاند تا میراث ملی ایران به حال خود رها شود.
سوالی که مطرح میشود این است که چرا با وجود مشخص بودن بسترهای فروش غیرقانونی آثار تاریخی، اقدامی جدی برای برخورد با این روند صورت نمیگیرد؟ آیا دستگاههای نظارتی قادر به کنترل این بازار نیستند، یا ارادهای برای این کار وجود ندارد؟
نابودی فرهنگ، ضربهای اقتصادی نیز هست
قاچاق آثار باستانی، علاوه بر خسارت فرهنگی، تبعات اقتصادی جبرانناپذیری نیز دارد. این آثار، سرمایههای ملی هستند که میتوانند به عنوان جاذبههای گردشگری، هزاران گردشگر داخلی و خارجی را جذب کنند. هر شیء تاریخی که از کشور خارج میشود، نه تنها بخشی از تاریخ را از دست میدهیم، بلکه درآمدی را که میتوانست از طریق گردشگری نصیب کشور شود، از بین میبریم. کشورهای موفق در زمینهی گردشگری، موزههای خود را از همین آثار پر کردهاند و اقتصاد خود را بر پایهی نمایش این میراث بنا نهادهاند، در حالی که ما در حال از دست دادن همین داراییها هستیم.
راهکارها چیست؟
برای جلوگیری از ادامهی این فاجعه، باید اقدامات جدی و فوری صورت گیرد. برخی از راهکارهای اساسی که میتوانند به کاهش این معضل کمک کنند عبارتاند از:
باید یک سیستم پایش دائمی برای کنترل فروش غیرقانونی آثار تاریخی در فضای مجازی ایجاد شود.
قوانین مربوط به خرید و فروش و قاچاق آثار تاریخی نیاز به بازنگری دارد و مجازاتها باید بازدارندهتر شوند.
برای بازگرداندن آثار خارجشده از کشور، نیاز به همکاری گسترده با نهادهای بینالمللی و حقوقی داریم.
مردم باید نسبت به اهمیت حفظ آثار تاریخی و خطرات خرید و فروش غیرقانونی آنها آگاه شوند.
باید نیروهای امنیتی و حفاظتی بیشتری در مناطقی که مستعد حفاری غیرمجاز هستند مستقر شوند.
ایران، با تمدنی چند هزار ساله، شایستهی نگهبانی بهتر از میراث فرهنگی خود است. اگر این روند ادامه یابد، روزی خواهد رسید که دیگر چیزی برای حفاظت باقی نمانده باشد. باید ارادهای ملی و دولتی برای مقابله با این بحران شکل بگیرد، پیش از آنکه خیلی دیر شود. تاریخ، اگر از آن مراقبت نشود، تنها در صفحات کتابها باقی خواهد ماند و ما، وارثانی بیمسئولیت خواهیم بود که شاهد تاراج سرمایههای فرهنگی خود بودهایم، بدون آنکه اقدامی انجام دهیم
ارسال نظر