همسرم

    635

    نتیجه جستجو :

    • حوادث رکنا: این روزها که با شیوع ویروس کرونا همسرم با شرمساری و دست خالی به منزل می آید به طوری که حتی از پرداخت اجاره منزل درمانده ایم، دلم بیشتر از گذشته برای پدرم تنگ می شود و ساعت ها کنار روبان…

    • حوادث رکنا: الهه در حالی که نامزد داشت با هومن به شمال رفت و با او خلوت کرد.

    • حوادث رکنا: چهار سال است که زندگی‌ام به حباب روی آب تبدیل شده است به طوری که حتی یک روز خوش نداشته‌ام. حادثه تلخی که پایه‌های زندگی‌ام را لرزاند، مرا در مسیری قرار داد که انتهای آن جز تاریکی و…

    • حوادث رکنا: دست هم را گرفته بودند و همدیگر را خواهر خطاب می کردند. آن ها مفقود شدن مردی جوان را به پلیس اعلام کردند. زیور که ۲۰ سال سن دارد در گفت وگو با کارشناس اجتماعی کلانتری خانم همراه خود را…

    • رکنا: ستاره یوونتوس تجربه خود از ابتلا به ویروس کرونا را توصیف کرد و اینکه به سختی می‌توانست نفس بکشد.

    • حوادث رکنا: نمی دانستم چه خاکی بر سرم بریزم. من تمام مغازه را زیر و رو کردم اما هیچ اثری از فلش لعنتی نبود و وقتی با خودم فکر می کردم چه تصاویر و صحنه هایی از زندگی خصوصی ام در حافظه فلش ثبت شده است…

    • حوادث رکنا: شیوع کرونا و کسادی بازار عید بهانه خوبی به دست همسرم داد تا من و نوزاد چند ماهه ام را در خانه مادرم رها کند و عقده های فرو خورده اش در هم بریزد تا جایی که ...

    • حوادث رکنا: مشکوک به یک بیماری صعب العلاج هستم و باید طبق نظر پزشکان عمل جراحی انجام بدهم اما زندگی ام دچار آشفتگی و بی سروسامانی شده است به گونه ای که همسرم را به خاطر سرقت از کارش اخراج کرده اند…

    • حوادث رکنا: اختلافات شدیدی با همسرم داشتم او دادخواست طلاق داده بود و من آواره و سرگردان بودم به همین دلیل بیشتر اوقات به منزل خواهرم می رفتم ولی صاحبخانه او دل خوشی از من نداشت تا این که به خاطر…

    • حوادث رکنا: دیگر نمی توانم رفتارهای وحشتناک همسرم را تحمل کنم. نه تنها خودم امنیت جانی ندارم بلکه می ترسم بلایی بر سر نوزاد یک ماهه ام بیاورد چرا که همسرم پس از نوشیدن مشروبات الکلی دست به کارهای…

    • حوادث رکنا: دیگر تحمل آن وضعیت را نداشتم، روزگار سختی را می گذراندم و از این که همسرم برای ترک اعتیاد امروز و فردا می کرد خیلی زجر می کشیدم تا این که روزی آخرین تصمیم خودم را گرفتم و ...

    • حوادث رکنا: سه ماه بعد از ازدواجمان مهریه اش را بخشید و راه زندگی اش را از من جدا کرد. او هنگام طلاق با چشمانی اشک بار گفت: نصیحت می کنم خودت را اصلاح کن چون آینده شومی در انتظار تو است و از زندگی…

    ادامه