رکنا: جوان کارتن خواب در کوچه پس کوچه های شهر تهران به دنبال عاطفه و محبت گمشده می گردد.
رکنا: 34 سال پیش دخترمان زهرا را گم کردیم. تنها نشانه ای که بعد از گم شدن او بدست آمد. تماس های تلفنی بود که گاهگاهی آنان را امیدوار می کرد. تماس هایی که ادعا می کرد که زهرا در کنار آنان زندگی می…
رکنا: "جلوی چشمان پدرش گریه نمی کنم، شب ها پنهانی اشک می ریزم، من و همسرم در این سال ها بیمار شدیم" این ها صحبت های مادری است که 17 سال چشم انتظار پسر گمشده خود است.
رکنا: یک سال پیش سید حسین سیاهپوش تنها پسر خانواده که کم توان ذهنی است از خانه خارج شده است و تا به این لحظه پدر و مادر چشم انتظار او هستند.
حوادث رکنا: خمیده راه می رفت. سر انگشت دستانش پینه بسته بود. 54 ساله بود اما شکستگی صورتش چیزی بیش از این را نشان می داد. به نظر مستاصل و مضطرب بود.
رکنا: مدام چشمانش از اشک پر و خالی می شود. یک دنیا حرف برای گفتن دارد. یک دنیا حرفهای ناگفته و بغضهای فروخورده، به دنبال سنگصبوری می گردد که بغض فروخوردهاش را بشکند و از دلتنگیهایش بگوید.
حوادث رکنا: عاطفه 9 ساله در دلگان قربانی نیت کثیف یکی از بستگان خود شد.
رکنا: با چشمانی غمبار که مدام پر از اشک میشود به دفتر رکنا میآید. نگران و مضطرب است. اسمش نوشین است و 42 سال دارد. چهرهای سبزه دارد و از اراک آمده تا از پدر و مادری بگوید که 42 سال پیش در پیچ…
رکنا: تلخندی به چهره دارد و در چشمهایش موجی از غمی کهنه می توان دید. 35 سال پیش در بیمارستانی در تهرانپارس به دنیا آمد. هیچ گاه در آغوش مادر لبخند نزد گریه نکرد و شیر نخورد.
رکنا: مدام چشمانش از اشک پر و خالی می شود. یک دنیا حرف برای گفتن دارد. یک دنیا حرفهای ناگفته و بغضهای فروخورده، به دنبال سنگصبوری می گردد که بغض فروخوردهاش را بشکند و از دلتنگیهایش بگوید.
رکنا: دخترجوان یک محکوم که از13 سال قبل زیرتیغ بوده وحالا با جلب رضایت اولیای دم، برای رهایی از قصاص و زندان نیازمند یاری هموطنان است.
رکنا: مرا کمک کنید! مرا کمک کنید تا بتوانم پدر و مادرم را پیدا کنم. 20 فرودین ماه مرا رها کردند و یک زن مهربان نام مرا رها گذاشت و مثل یک فرشته از من نگهداری کرد و ...