رکنا: لپهایش از شدت سرمای هوا گل انداخته بود. کنار بخاری آرام گرفت. از فرط خستگی و گرسنگی نمیتوانست چشمهایش را باز نگه دارد. افسر نگهبان کلانتری دستور داد برایش خوراکی بیاورند. حمید، کودکی…
رکنا: از روزهای جمعه متنفرم... این جمله را افسر نگهبان کلانتری 11 سمنان می گوید.