فیلم گفتگو با زن قاتل / صبح وقتی در خانه صابر بیدار شدم او مرده بود! + عکس
حجم ویدیو: 65.45M | مدت زمان ویدیو: 00:07:53

به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، تیرماه سال جاری زن جوانی با حضور در شعبه 7 دادسرای امور جنایی تهران خواست تا پرونده مرگ مرموز پدر 61 ساله اش به نام صابر مورد تحقیق قرار گیرد.

بدین ترتیب تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس پرونده برای تحقیق وارد عمل شدند و در ابتدا مشخص شد که 12 دی سال گذشته صابر 61 ساله بر اثر بیماری و با مجوز پزشکی قانونی دفن شده است اما خواهر صابر پس از 6 ماه وقتی در حال نظافت خانه برادرش بوده چند داروی خواب آور پیدا می کند در حالیکه برادرش از این داروها استفاده نمی کرده و احتمال می دهد پرستار خانگی پدرش با دادن این قرص ها عامل مرگ صابر شده است.

کارآگاهان در تحقیق از خواهر صابر پی بردند که تعداد سند و مدارک صابر نیز از خانه سرقت شده است و حمیده 35 ساله پس از سرقت ناپدید شده ا ست که در ادامه تحقیقات مشخص شد حمیده به خاطر اعتیادش ازشرکت خدماتی اخراج شده و از  شرکت خدماتی دیگری نیز به خاطر سرقت اخراج شده است.

دستگیری پرستار خانگی در ماجرای مرگ مرموز

تیم پلیس جنایی تهران در ادامه تحقیقات با توجه به مدارک به دست آمده اطلاع پیدا کردند که مرگ صابر عادی نبوده و یک سناریوی قتل رقم خورده است و همین کافی بود تا ماموران 9 مهر امسال حمیده را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کنند.

حمیده ابتدا خود را بیگناه می دانست اما وقتی در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت لب سخن باز کرد و به ماموران گفت: یک ماه بود که در خانه صابر مشغول به کار شده بودم و از او پرستاری می کردم تا اینکه به فکر سرقت افتاده به همین خاطر 30 قرص خواب آور در غذایش ریختم و سپس یک میلیون تومان پول نقد و مدارک را در حالیکه صابر در خواب بود سرقت کردم.

وی افزود: صبح وقتی از خواب بیدار شدم متوجه شدم صابرحالش خوب نیست که با اورژانس تماس گرفتم و وقتی اورژانس سر رسید و مرگ صابر را تایید کرد با خواهرش تماس گرفتم و سپس پا به فرار گذاشتم.

کارآگاهان در ادامه پی بردند صابر روز قبل از مرگش در تماس با پلیس از سرقت خانه اش از سوی پرستار خانگی اش اطلاع داده است.

قتل مرد تنها از سوی پرستار خانگی

حمیده 35 ساله که یک فرزند دارد و از همسر اولش جدا شده و پس از ازدواج مجدد برای کار از شهرشان به تهران آمده می گوید برای تامین هزینه های بیماری فرزندم نیاز به پول داشتم که مرد تنها درخواستم را قبول نکرد و در یک لحظه تصمیم به قتل گرفتم اما فکر نمی کنم قرص های من باعث مرگ صابر شده باشد.

ازدواج کردی؟

بله، یک پسر 11 ساله دارم البته از همسر اولم جدا شدم و 4 سال قبل ازدواج مجدد داشتم.

چرا طلاق گرفتی؟

همسرم ا عتیاد داشت و روانی بود.

پسرت با خودت زندگی می کند؟

بله، بیماری قلبی دارد، 2 دریچه قلبش آب آورده است به خاطر همین خودم از او مراقبت می کنم اما وقتی برای کار به تهران می آیم فرزندم پیش عمه اش است.

همسر دومت در تهران است؟

نه، همشهری خودمان است اما در یک رستوران کار می کند و با هم به تهران می آییم و آخر هرماه چند روز مرخصی می گیریم و به شهر خودمان می رویم.

شغل؟

پرستار خانگی هستم و تمام وقت در خانه صابر بودم.

به چه جرمی دستگیر شدی؟

قتل.

سابقه داری؟

نه.

چرا صابر را به قتل رساندی؟

یک ماه بود که در خانه اش کار می کردم و برای درمان بیماری فرزندم پول می خواستم که از صابر خواستم 10 میلیون تومان به من بدهد و هر ماه یک میلیون تومان از حقوقم کم کند و حتی برای اینکه اطمینان داشته باشد به او گفتم که یک سفته نیز می دهم که درخواستم را رد کرد، عصبانی بودم و این در حالی بود که به من زنگ زدند و گفتند که حال پسرم خوب نیست، نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم که یک شیشه متادون و چند قرص اعصاب خوردم و بعد از آن به فکر سرقت افتادم.

اعتیاد داری؟

بله، متادون می خورم.

تصمیم به قتل داشتی؟

نه، گفتم چند قرص داخل غدا صابر می ریزم و بعد از اینکه بیهوش شد پول و چند وسیله برای درمان پسرم برمی دارم.

فکر نمی کردی دستگیر می شوی؟

فقط به فکر درمان پسرم بودم.

چه موقع متوجه مرگ صابر شدی؟

قرص را داخل آبگوشت ریختم، ساعت 8 شب بود که میوه اش را دادم و حال صابر خوب بود حتی صبح برای نماز بیدار شد و صبحانه اش را خورد که بعد از صبحانه شروع به سرفه کرد که به او آب دادم و قرص هایش را خورد، اکسیژن دستگاه هم تمام شده بود که صابر چند نفس عمیق کشید و به کام مرگ فرو رفت.

با اورژانس تماس گرفتی؟

بله، وقتی اورژانس آمد اعلام کردند ایست قلبی کرده است و بعد خواهران صابر آمدند و تا عصری از میهمان هایشان پذیرایی کردم و بعد از خانه خارج شدم.

سرقت کردی؟

نه.

عذاب وجدان داری؟

بله، ولی فکر نکم به خاطر قرص هایی که من به صابر دادم او فوت کرده باشد.

ارزشش را داشت؟

وقتی صابر فوت کرد متوجه شدم دنیا ارزش این کارها را ندارد و من فکر می کردم با دادن این قرص ها صابر بیهوش می شود.

می دانستی دستگیر می شوی؟

بله، کابوس می دیدم، خانواده اش واسطه شوند از فرزندان صابر می توانند رضایت بگیرند.

چطور معتاد شدی؟

شوهر اولم مرا معتاد کرد.

چطور؟

حامله بودم و دندان درد داشتم و می خواستم به دکتر بروم که همسرم پیشنهاد داد که کمی تریاک روی دندانم بگذارم و دردش ساکت می شود، می گفت اگر دندانم را بکشند باعث سقط فرزندم می شود و به همین خاطر تریاک را روی دندانم گذاشتم و همین باعث شد تا معتاد شوم.

بیماری پسرت بخاطر اعتیادت در دوران بارداری است؟

احتمالش است چون متادون چرب است.

همسر دومت از اعتیادت خبر داشت؟

بله، حتی 2 بار مرا به کمپ ترک اعتیاد برد اما به خاطر بیماری پسرم و ناراحتی که داشتم شروع به مصرف مواد مخدر متادون کردم.

آزاد شوی چه کار می کنی؟

سرم را پایین می اندازم و کارم را می کنم و فقط می خواهم که پسرم کنارم باشد و مواد را ترک می کنم و د یگر به سراغش نمی روم.

حرف آخر؟

می دانم خانواده صابر، عزیزشان را از دست دادند اما از آنها می خواهم مرا ببخشند. از مردم می خواهم نان حلال بخورند و شیطان فریبشان ندهد. فقط نمی دانم قرص ها باعث مرگش شده یا بیماری خودش باعث مرگش شده است و من جز حقیقت حرفی نزده ام.

بنا بر این گزارش، تحقیقات تکمیلی در این پرونده در اداره 10 پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.