عکس زوج جوان و تمنا کوچولو مقتولان جنایت برج سپید باغ فیض / مادر بزرگ قصاص می خواهد
حوادث رکنا : حالا با گذشت 9 روز از جنایت در باغ فیض همچنان ساکنان منطقه باغ فیض و برجی که قتل در آنجا اتفاق افتاده درباره این جنایت صحبت میکنند
به گزارش رکنا ، «نوه 4ساله من چه گناهی کرده بود که قربانی این جنایت شد؟» این بخشی از حرفهای مادربزرگ «تمنا کوچولو»، دختری است که چند روز قبل همراه پدر و مادرش در برجی واقع در منطقه باغ فیض به طرز هولناکی توسط یکی از اقوامشان به قتل رسید. با گذشت 9روز از این حادثه تلخ، این زن که عزادار نوه، دختر و دامادش است در گفتوگو با همشهری جزئیات بیشتری از پشت پرده این جنایت را بازگو کرد.
قتل 3 عضو خانواده در خانه شان در باغ فیض
صبح روز یکشنبه 25خردادماه به بازپرس جنایی تهران خبر رسید که 3 عضو یک خانواده شامل زن و شوهری جوان و دختر 4سالهشان در خانهشان واقع در طبقه هفتم برجی در باغ فیض به قتل رسیدهاند. شواهد نشان میداد قاتل، مرد جوان را مقابل خانهاش به قتل رسانده و پیکر او را داخل خانهاش کشانده و در آنجا ابتدا دختر 4ساله و سپس همسر او را نیز قربانی کرده است. در همان تحقیقات اولیه معلوم شد عامل این جنایت پسرخاله پدر این خانواده است. یکی از همسایهها او را هنگام ضربه زدن به نخستین قربانیاش و سرایدار برج او را هنگام خروج با دستان خونی دیده بودند. در این شرایط تلاشها برای به دام انداختن متهم آغاز و ساعتی بعد در شرایطی که او به محل جنایت برگشته بود دستگیر شد و در پلیس آگاهی به قتل پسرخالهاش و زن و بچه او اعتراف کرد.
حالا با گذشت 9 روز از این جنایت همچنان ساکنان منطقه باغ فیض و برجی که قتل در آنجا اتفاق افتاده درباره این جنایت صحبت میکنند. اما حال خانواده مقتولان با بقیه متفاوت است. طاهره رجبعلیپور، مادربزرگ تمنا کوچولو به همشهری میگوید: هنوز باورم نمیشود که چنین اتفاقی افتاده است و به یکباره، نوه، دختر و دامادم را از دست دادهام. او درباره زندگی دخترش میگوید: دخترم آرزو 9سال قبل در دانشگاه شریف درس میخواند که در آنجا با رسول آشنا شد و با یکدیگر ازدواج کردند. دامادم مرد خونگرم و مهربانی بود. آنها زندگی خوبی داشتند و 4سال قبل تنها نوهام، تمنا به دنیا آمد و به زندگیشان رنگ و بوی تازهای داد. وی ادامه میدهد: 4سال قبل مادر رسول که مدتها بیمار بود فوت شد و ارثیهای که به او رسیده بود به نام رسول شد. دامادم در کار ساختوساز بود و برج محل زندگیشان را هم خودش ساخت. او با هیچکس اختلاف و مشکلی نداشت و نمیدانم چطور این اتفاق رخ داد.
آرزو تلفن های مادر را جواب نداد
این زن در ادامه میگوید: من هر روز صبح تلفنی با دخترم صحبت میکردم. روز حادثه قرار بود ساعت10 با آرزو به خرید برویم. حدود ساعت9 بود که با او تماس گرفتم اما جوابم را نداد. با خودم گفتم شاید حمام باشد. چند دقیقه بعد دوباره تماس گرفتم اما فایدهای نداشت. تلفن خانه را هم جواب نمیداد. با شوهرش تماس گرفتم اما او هم جواب نداد. سابقه نداشت که هیچ کدام از آنها جواب تلفن را ندهند. حتی اگر دست دخترم بند بود تمنا تلفن را جواب میداد اما این بار با همیشه فرق میکرد. خیلی نگران شده بودم. به همین دلیل به سمت خانهشان به راه افتادم.
مادربزرگ تمنا کوچولو درحالیکه غم سنگینی در حرفهایش موج میزند، میگوید: با عجله خودم را به خانه دخترم رساندم و زنگ خانه را زدم اما کسی جواب نداد. زنگ سرایدار را زدم اما او هم در را باز نکرد. همان موقع یکی از همسایهها میخواست وارد ساختمان شود که من هم وارد شدم و دیدم در لابی برج همه همسایهها جمع شدهاند. اعتنا نکردم و به سمت آسانسور رفتم اما سرایدار صدایم کرد و گفت بچهها نیستند. آنها زخمی شدهاند. خیلی ترسیدم. پرسیدم چه شده که یکی از همسایهها گفت بیا برایت توضیح دهم. او گفت هر سه نفرشان را با آمبولانس بردند پزشکی قانونی. فهمیدم که بلایی سر بچه هایم آمده است. به خواهر و برادرم زنگ زدم و آنها آمدند و پلیس خبر کردیم و آنها به ما گفتند که آرزو، تمنا و رسول به قتل رسیدهاند. آنها گفتند صحنه قتل آنقدر بد بوده که ما را خبر نکردند.
رد پای پسر خاله داماد در پرونده قتل
او درباره عامل این جنایت میگوید: کسی که عزیزانم را به قتل رسانده و عزادارمان کرده پسر خاله دامادم است. خانه او در همان طبقهای است که خانه دخترم بود. او هم یک بچه دارد و با دامادم رابطه نزدیکی داشتند، اما نمیدانم چرا این کار را کرد. ظاهرا او به دامادم و وضعیتش حسادت میکرد و وقتی رسول درباره اینکه میخواهد خانه دیگری بخرد و وسایل زندگیاش را عوض کند صحبت میکرد او به دامادم حسادت کرده و مرتکب قتل شده است.
قاتل باید قصاص شود
وی درباره تصمیم خانواده درباره متهم به قتل میگوید: اگر یک قتل بود میشد گفت قاتل در شرایط عادی نبوده یا از روی عصبانیت بوده یا حادثهای اتفاق افتاده است اما وقتی یک نفر 3 بیگناه را به قتل میرساند و به دختر 4ساله هم رحم نمیکند فقط باید مجازات شود. ما با حضور در دادسرای امور جنایی شکایتمان را تقدیم کردیم و گفتیم خواستهمان قصاص قاتل است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
شاید قتل به خاطر ارثی باشد که از مادر به آن آقا رسیده است.
و شايد مادر پسرخاله اش از قبل فوت نموده و ارثی به پسرخاله آن آقا نرسیده است.
و پسرخاله گفته که کمی از ارثی که از طرف پدربزرگمان به مادرت رسیده و به مادر من نرسیده را به من هم بده. ولی آن آقا نداده است. و پسرخاله قاتل شده است. و همه را کشته است.
چی داره به سر مردممون میاد؟ کشتن آدما از هر چیزی واسشون راحت تر شده
چرا آخه؟
😑😑😑😑😢
این چه دنیایی شد پناه برخدا دنیا خراب شده
عجب قاتل نامردی ''اخه دختر۴ساله ''شمردوران