امشب دل ها برای غزاله و آرمان می لرزد !

دو خانواده با دو سرنوشت تلخ روبه روی هم ! هردو گریان! هردو با دل هایی داغدار !یکی شش سال چشم انتظار نشانه ای از گمشده اش و دیگری شش سال در حسرت یک شام دورهمی با پسر دردانه اش!

به گزارش رکنا، یکی هر شب اشک می ریزد بر مرگ تک دخترش که هنوز سنگ قبری ندارد! دیگری دست به دعاست شاید دلی مهمان بخشش شود و پسر گناهکارش از چوبه دار نجات یابد!

انگار همین دیروز بود چه زود اما چه دردناک شش سال سپری شد ! غزاله 19 سال بیشتر نداشت و آرمان هنوز 18 ساله نشده بود که هر دو خانواده در آنتالیا با هم گره خوردند ! گره کوری که شاید اگر رفتارهای سنجیده و نگرانی های خانوادگی در آن جایی داشت حالا شاهد یکی از تراژدی ترین پرونده های جنایی نبودیم.

آرمان و غزاله در بازگشت به ایران دلباخته به هم ماندند ! چه رویاهایی داشتند تا روزی که غزاله سودای زندگی در خارج به سرش زد و آرمان تاب نیاورد !

چند روز به عید سال 93 مانده بود که غزاله آخرین بار وارد خانه آرمان شد! و دیگر هرگز دیده نشد! آرمان پذیرفت قاتل است اما اثری از جسد غزاله یافت نشد.

و اما شش سال بعد! آرمان با وجود فراز و نشیب های بسیار دیشب برای اجرای حکم قصاص به سایت زندان رجایی شهر انتقال یافت!

مادر و پدر آرمان برای نجات جان عزیزشان نامه هایی عاطفی نوشتند! خیلی ها برای بخشش بزرگ ثانیه شماری کردند! و اما مادر غزاله هم دست به نامه شد .

هردو خانواده از دلتنگی ها نوشتند! از غصه های شش ساله ! از شب بیداری ها! از خیره شدن به در خانه ! از بو کشیدن لباس های غزاله و آرمان ! از اشک ریختن در اتاق های آن ها که هر روز گردگیری می کردند! بوسیدن عکس هایشان و ...

این جا دو خانواده در دو سوی یک فاجعه تکیده اند!

و اما...

ای کاش در سفر به آنتالیا هر دو خانواده هوشیار دوستی های نامتعارف بودند! ای کاش پدر و مادر آرمان و غزاله می دانستند سبک زندگی به قول معروف اروپایی بدون نظارت خانواده ها به رفتارهای عاطفی و جنسی فرزندانشان نشان از درک مدرن از نیازهای فرزندانشان نبوده، نیست و نخواهد بود!

این که صبح امروز آرمان قصاص می شود یا اتفاقی برای توقف مراسم قصاص رخ خواهد داد تا زمان این نوشتار مشخص نیست اما چنین سرنوشت هایی زنگ خطری است برای خانواده ها ! برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

آرمان سحرگاه امروز اعدام نشد !

وبگردی