رکنا گزارش می دهد
تهران؛ شهری با سهمیه ۷ روزه هوای پاک در سال!/تهرانیها برای تنفس سالم، باید قرعهکشی کنند
تهرانیها در سال گذشته بهطور میانگین هر ۵۲ روز یکبار هوای پاک را تجربه کردند؛ عددی که نشان میدهد هوای سالم در این کلانشهر نه یک حق، بلکه یک امتیاز نادر شده است.

به گزارش خبرنگار رکنا، بر اساس جدیدترین آمار شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، پایتختنشینان در سال گذشته تنها هفت روز هوای پاک تنفس کردند. یعنی بهطور میانگین، هر ۵۲ روز یکبار شانس تجربهی هوای پاک را داشتند.
هوای پاک که باید حق طبیعی هر شهروندی باشد، برای تهرانیها به یک آرزوی دستنیافتنی تبدیل شده است. روند نزولی کیفیت هوا نیز ادامه دارد؛ در سال ۱۴۰۲، تعداد روزهای پاک ۱۰ روز بود، اما در ۱۴۰۳ این عدد با سه روز کاهش به تنها هفت روز رسید.
تهرانیها برای تنفس سالم، باید قرعهکشی کنند؟
تهران دیگر شهری برای زندگی نیست، بلکه آزمایشگاهی برای سنجش حد تحمل انسان در برابر آلودگی است! طبق جدیدترین گزارش شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، پایتختنشینان در سال ۱۴۰۳ تنها هفت روز هوای پاک را تجربه کردند. یعنی اگر خوششانس بودند، هر ۵۲ روز یکبار میتوانستند نفسی بدون آلودگی بکشند!
این آمار فاجعهبار نشان میدهد که هوای پاک، که باید ابتداییترین حق هر شهروندی باشد، برای تهرانیها به یک آرزوی دور از دسترس تبدیل شده است. مقایسهی اعداد هم گواه این سقوط آزاد است: در سال ۱۴۰۲، تهرانیها ۱۰ روز هوای پاک داشتند، اما این رقم در ۱۴۰۳ به ۷ روز کاهش یافت. اگر این روند ادامه پیدا کند، سالهای آینده شاید حتی یک روز هم هوای سالم در تقویم این شهر ثبت نشود.
زندگی در گازهای سمی؛ مسئولان کجا هستند؟
روزهایی که کیفیت هوای تهران «قابل قبول» گزارش میشود، در واقع همان روزهایی هستند که مردم فقط با دوز پایینتری از آلایندهها مسموم میشوند! وضعیت آلودگی آنقدر بحرانی شده که برخی متخصصان محیطزیست پیشبینی میکنند طی سالهای آینده، ماسکهای فیلتردار به بخشی از پوشش دائمی تهرانیها تبدیل شود.
در این میان، مسئولان چه کردهاند؟ طرحهای ضربتی برای کاهش آلودگی هوا هرسال در حد وعده باقی میماند و نسخههای کلیشهای مثل زوج و فرد، توسعه حملونقل عمومی و معاینه فنی، حتی اگر اجرایی هم شوند، دردی از این بحران دوا نمیکنند.
بسته های سرطانی آلودگی هوا
آلودگی هوای تهران، که هر سال بدتر میشود، نهتنها سلامت جسمی، بلکه سلامت روانی شهروندان را هم به خطر انداخته است. گروههای سنی مختلف تحت تأثیر این آلودگی قرار میگیرند و هرکدام به نوعی درگیر بیماریهای مرتبط با آن میشوند.
بیماریهای جسمی ناشی از آلودگی هوا
نوزادان و کودکان:
آسم و بیماریهای تنفسی: ذرات معلق و گازهای سمی مانند دیاکسید نیتروژن باعث تحریک دستگاه تنفسی و افزایش موارد آسم در کودکان میشود.
تأخیر در رشد مغزی: قرارگیری طولانیمدت در معرض آلودگی، رشد شناختی و عملکرد مغزی کودکان را کند کرده و حتی خطر اوتیسم را افزایش میدهد.
عفونتهای مکرر ریه: کودکان به دلیل سیستم ایمنی ضعیفتر، بیشتر دچار برونشیت و عفونتهای تنفسی میشوند.
نوجوانان و جوانان:
کاهش عملکرد ریه: آلودگی مداوم، ظرفیت تنفسی نوجوانان را کاهش داده و باعث مشکلات تنفسی دائمی میشود.
سردردهای مزمن و مشکلات تمرکز: آلودگی هوا باعث کاهش اکسیژنرسانی به مغز شده و تمرکز و حافظه را مختل میکند.
بزرگسالان:
بیماریهای قلبی و عروقی: آلودگی هوا باعث افزایش فشار خون، سکته قلبی و تنگی عروق میشود.
سرطان ریه: قرار گرفتن طولانی در معرض ذرات معلق، خطر ابتلا به سرطان ریه را به شدت افزایش میدهد.
کاهش باروری: تحقیقات نشان داده که آلایندههای هوا تأثیر مستقیمی بر کاهش کیفیت اسپرم در مردان و اختلالات هورمونی در زنان دارند.
سالمندان:
تشدید بیماریهای مزمن: افراد مسن که از بیماریهایی مانند دیابت، فشار خون بالا و آرتروز رنج میبرند، به دلیل آلودگی بیشتر دچار حملات قلبی و مشکلات تنفسی میشوند.
افزایش خطر زوال عقل و آلزایمر: برخی تحقیقات نشان دادهاند که آلایندههای هوا باعث التهاب مغزی و تسریع روند زوال عقل در سالمندان میشوند.
بیماریهای روانی ناشی از آلودگی هوا
کودکان و نوجوانان:
افسردگی و اضطراب: تحقیقات نشان داده است که کودکانی که در مناطق آلوده زندگی میکنند، بیشتر در معرض اختلالات اضطرابی و افسردگی قرار دارند.
پرخاشگری و بیشفعالی: قرار گرفتن در معرض ذرات آلاینده، سطح التهاب مغز را افزایش داده و باعث رفتارهای تهاجمی در کودکان میشود.
بزرگسالان و سالمندان:
افسردگی شدید: زندگی در شهری که هوای پاک به یک رویا تبدیل شده، باعث ناامیدی و افسردگی میشود.
اختلالات خواب: آلایندهها بر عملکرد مغز تأثیر گذاشته و باعث اختلال در ترشح ملاتونین (هورمون خواب) میشوند.
کاهش بهرهوری و خستگی مزمن: کمبود اکسیژن و آلودگی ذهنی ناشی از هوای سمی، باعث احساس دائمی خستگی و کاهش کارایی در محل کار میشود.
هوای پاک، امتیازی لوکس یا حق مسلم؟
سؤال اساسی این است: چرا تهرانیها باید برای چیزی که در بسیاری از شهرهای دنیا بدیهی است، مبارزه کنند؟ چرا در شهری که بهعنوان پایتخت یک کشور شناخته میشود، نفس کشیدن تبدیل به یک دغدغه شده است؟
اگر اوضاع به همین شکل ادامه پیدا کند، شاید روزی برسد که مردم تهران برای فرار از این هوای آلوده، به مهاجرت به شهرهای دیگر فکر کنند. یا شاید هم باید به جای انتظار برای بهبود شرایط، به خرید دستگاههای تصفیه هوای شخصی روی بیاورند. در هر صورت، آیندهی این شهر بدون تصمیمات جدی و اقدامات عملی، چیزی جز ادامهی همین کابوس نخواهد بود.
-
توضیحات سخنگوی دولت درباره مرحله دوم همسان سازی بازنشستگان
ارسال نظر