معرفی مقصران قتل‌های زنجیره‌ای بعد از ۲۵ سال/ اعتراف جانشین معاونت امنیت و مدیران وزارت اطلاعات

فارس در ادامه آورده است؛ مصطفی پورمحمدی گفت: جانشین معاونت امنیت[داخلی]  ( سابق ) وزارت اطلاعات و چند نفر از مدیران ( سابق وزارت )وی اعتراف کردند که ما این کار را کردیم.

پور محمدی می‌گوید افرادی مرتکب این کار شدند که گرایش چپ[اصلاحاتی] داشتند و طرفدار خاتمی بودند.

پور محمدی در بخشی از مصاحبه اش در خصوص قاتلان قتل‌های زنجیره‌ای گفت : یه مقدماتی فراهم شد  و اعتراف کردند و گفتند ما این کار کردیم .اونایی که اعتراف کردند از مسئولین معاونت امنیت بودند. یعنی جانشین معاونت امنیت وزارت و چندتا از مدیران اونجا و جالب اینکه اینا گرایششون چپ بودند.چپ به معنای اینکه طرفدار آقای خاتمی بودن ، نزدیک به جریان سیاسی دولت آقای خاتمی و اصلاحات، خوب ما طبعا این طرف جریان اصولگرا بودیم .و... فیلم را ببینید

گفتنی است ، فرارو در18 خرداد سال99 به نقل از مصطفی پور محمدی نوشت : داستان قتل‌های زنجیره‌ای در سیستم اتفاق افتاد، جانشین امنیت، یعنی معاونت امنیت، جانشینش مدیر این پروژه بود که گرایش چپ داشتند، یعنی جایی نبود که پنج‌نفر خودسرانه آمده باشند دست به این کار زده باشند. این‌ها برای خودشان تحلیلی داشتند و فکر می‌کردند طبق آن تحلیل باید به نظام خدمت کنند و اصلاح‌طلبان را از ورطه خطرناکی که در آن خواهند افتاد، نجات بدهند؛ تحلیل‌شان هم این بود که ضدانقلاب دارد به اصلاح‌طلب‌ها می‌چسبد و ما ناچاریم دوباره حوادث سال۶۰ و جنگ‌های خیابانی را تکرار و تجربه کنیم. این‌ها گفتند ما عملیات پیش‌دستانه انجام بدهیم تا این اتفاقات نیفتد و اتفاقا مدیران اصلی این تصمیم گرایش چپ داشتند؛ یعنی نسبت به آقای خاتمی که رئیس‌جمهور شده بود، نظر مثبت داشتند و طرفدار آقای خاتمی بودند. »

او در پاسخ به نقش سعید امامی در قتل‌های زنجیره‌ای هم گفته بود: «آن‌هایی که دستگیر شدند و اعتراف کردند، گفتند که آقای سعید امامی، مشاور وزیر بود و نهایتا به‌عنوان مشاور از ایشان استفاده کرده بودند. مدیر پروژه که نبود، مدیر تصمیم‌گیری نبود، نه مقام تصمیم‌گیری داشت، نه مقام طراحی و اجرا داشت. حداکثر با ایشان مشورت کردند که ما از ایشان سؤال کردیم، گفت نه، من در این کار نبودم، تا آخرین لحظه هم حرفش این بود که من نبودم. به آن آقایان که می‌گفتیم تعبیری که می‌کردند، می‌گفتند ما اجازه هم داریم که هر چه تلاش کردیم ما اجازه‌ای ندیدیم، ولی تلقی و نظر خودشان این بود که ما رفتیم و اجازه هم داریم و از این حرف‌ها، ما گفتیم کیست و بعد هم ثابت نشد چنین چیزی که توانستند اجازه بگیرند. اینکه فکر کنیم جماعتی همین‌جوری خودسر آمدند و انجام دادند به این شکل که نبود، این‌ها تحلیل داشتند، حالا اینکه در این تحلیل این‌ها نفوذی وجود دارد، این هم ثابت نشد، ما که نمی‌توانیم صرفا روی تحلیلمان کار کنیم، آدم‌هایش موجودند، محاکمه شدند، زندان رفتند، همه‌شان تحمل حبس طولانی کردند، این‌ها که موجودند بعد هم اینکه {در} وزارت کار کردند، هیچ ردی که مشخصا القای مستقیم باشد، نبود. شاید برخی فضاسازی‌ها تأثیر غیرمستقیم روی تصمیم‌گیری‌ها بگذارد.