در گفت و گوی رکنا با کارشناس حوزه آموزش واکاوی شد
شادیهای جمعی در مدارس قربانی فشارهای بیرونی/ آقای وزیر جای پاسداشت جشنهای آئینی و مذهبی در مدارس خالی است
محمدرضا نیک نژاد، کارشناس حوزه آموزش، در گفتگویی با خبرنگار رکنا به بررسی وضعیت شادیهای جمعی در مدارس ایران پرداخت. او تأکید کرد که در نظام آموزشی کشور، فشارهای بیرونی و نظارتهای قدیمی باعث سرکوب شادیهای دانشآموزان میشود و معلمان، با وجود سالها تجربه، دست بسته هستند. نیک نژاد همچنین از نیاز به بازنگری در سیاستهای آموزشی و تأکید بر مهارتهای اجتماعی و فردی دانشآموزان سخن گفت و از لزوم کاهش فشارهای غیرضروری در محیطهای آموزشی دفاع کرد.
![شادیهای جمعی در مدارس قربانی فشارهای بیرونی/ آقای وزیر جای پاسداشت جشنهای آئینی و مذهبی در مدارس خالی است](https://cdn.rokna.net/thumbnail/7EVVOy4OfCge/yYGYIWiRH1jE7SFsFf8OS8GtVdPr30fs0wJj5HjN1IuvcJmljcN6H8bAsgVZzpzYCc2Paf9tWNy3TqJ7J2yYx6_iJ_9nS3dv9VaDD9pzMsmGiYQZhOmIlhgOn3kc4a2cGVGRDge9mtevtfuJ1_NwVg,,/%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF+%D8%B4%D8%A7%D8%AF%DB%8C+%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C+%D8%AF%D8%B1+%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3.jpg)
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در بسیاری از کشورها، مدارس نهتنها مکانی برای یادگیری دروس هستند بلکه فضایی برای تقویت هویت فرهنگی، اجتماعی و حتی توسعه مهارتهای فردی دانشآموزان محسوب میشوند. یکی از ابزارهایی که به این اهداف کمک میکند، جشنها و مراسمهای فرهنگی و مذهبی است. جشنهایی که میتوانند بهعنوان فرصتی برای ایجاد همبستگی اجتماعی، ارتقاء آگاهی فرهنگی و تقویت روحیه همکاری و کار تیمی مورد استفاده قرار گیرند.
اما در ایران، وضع کمی متفاوت است. با وجود جشنهای باستانی غنی چون نوروز، مهرگان، شب یلدا، سده و ... و جشنهای مذهبی مانند مبعث ،عید فطر و غدیر، متاسفانه در مدارس هیچگونه برنامهریزی مؤثر و منسجمی برای پاسداشت این آیینها وجود ندارد. بیشتر جشنهایی که در مدارس برگزار میشوند، به سطحیترین شکل ممکن برگزار شده و به سرعت به پایان میرسند. شعرخوانیهای کوتاه، پخش شیرینی و شربت و گاهی هم جشنهای ساده، بیشتر از آنکه یک تجربه فرهنگی عمیق باشند، به یک رسم گذرا تبدیل شدهاند.
در حالی که این جشنها میتوانند در شکلگیری هویت فرهنگی دانشآموزان نقشی محوری ایفا کنند، در عمل از آنها بهعنوان فرصتی برای آموزش و ارتقای روحیه دانشآموزان استفاده نمیشود. در کشورهای دیگر، جشنها اغلب با هدف تقویت مسئولیتپذیری اجتماعی، ارتقاء همکاری گروهی و تشویق به خلاقیتهای هنری و فرهنگی برگزار میشوند. در این مدارس، دانشآموزان از طریق فعالیتهای جمعی، نمایشها و پروژههای هنری درگیر میشوند و مهارتهای اجتماعی و ارتباطی خود را تقویت میکنند. اما در ایران، چنین برنامههایی به ندرت به چشم میخورند.
جشنهای ایرانی و مذهبی علاوه بر آنکه میتوانند به شادابی مدارس کمک کنند، فرصتی برای انتقال تاریخ و فرهنگ به نسل جدید فراهم میآورند. در این بین، نسلی که ممکن است از فرهنگ خود فاصله بگیرد، نیاز دارد تا از طریق این جشنها و مراسمها با ریشههای فرهنگی خود ارتباط برقرار کند. جشنها میتوانند بهعنوان ابزاری برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان، کاهش افسردگی و افزایش حس همبستگی اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند.
اما متاسفانه در مدارس ایرانی، به این موضوع توجه نمیشود و در اغلب مواقع، جشنها به یک رسم بیاثر و بدون برنامه تبدیل میشوند. این عدم توجه به اهمیت جشنها و آیینهای ایرانی در آموزش و پرورش، یک خلا فرهنگی و اجتماعی بزرگ ایجاد کرده است. در حالی که برگزاری جشنها میتواند به تقویت روحیه دانشآموزان، افزایش همبستگی اجتماعی و توسعه مهارتهای فردی آنان کمک کند، متاسفانه این فرصتها به درستی استفاده نمیشوند.
اگر آموزش و پرورش ایران میخواهد که نسلهای آینده به فرهنگ و هویت خود افتخار کنند و درک عمیقتری از تاریخ و رسوم ملی داشته باشند، باید برنامهریزی جدیدی برای جشنها و مراسمهای فرهنگی و مذهبی در مدارس انجام دهد. این جشنها باید با شکوهتر و با هدفهای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی دقیقتر برگزار شوند تا دانشآموزان علاوه بر یادگیری مفاهیم علمی، از طریق تجربه و مشارکت در جشنها، حس تعلق به جامعه و فرهنگ خود را تقویت کنند.
شادی جمعی در مدارس ایران، قربانی فشارهایی بیرون از آموزش و پرورش و نظارت های قدیمی!
محمدرضا نیک نژاد- کارشناس حوزه آموزش در خصوص این مبحث به خبرنگار اجتماعی رکنا گفت: در نظام آموزش و پرورش کشور ما، مشکلات و چالشهای متعددی وجود دارد که آنقدر وسیع و پیچیدهاند که پرداختن به تمامی ابعاد آنها در این مجال امکانپذیر نیست. به نظر میرسد که این مشکلات ریشه در ساختار فرهنگی خاص ما دارند. موضوع اصلی این است که در فضاهای شاد، که نیاز واقعی جامعه ماست، نظارت و کنترلهای بیرونی از سوی مسئولین، خود را بیشتر نمایان میکند. سیستم مدرسه یک ساختار از بالا به پایین است و ابزارهایی که برای کنترل دانشآموزان در اختیار است، عمدتاً بیرونی هستند. به همین دلیل، در چنین فضاهایی، شادیها و فعالیتهای گروهی تحت نظارت دقیق قرار میگیرند. حتی نهادهای مختلف آموزش و پرورش، چه درونی و چه بیرونی، به مسائل مانند شادی و تفریحات دانشآموزان حساسیت زیادی دارند و آنها را بیشتر در چارچوبهای خاصی میبینند.
چرا شادیهای جمعی در مدارس ایران سرکوب میشود؟
این کارشناس حوزه آموزش با بیان اینکه در حالی که در فرهنگ ملی و مذهبی ما هم عزاداری و هم شادی وجود دارد، بسیاری از نهادهای بیرونی آموزش و پرورش بیشتر بر عزاداری تأکید دارند و در نتیجه شادیهای جمعی در مدارس تحت فشار قرار میگیرند افزود: به ویژه در مدارس با تعداد زیاد دانشآموزان، حال چه مدارس دولتی و چه غیردولتی، نظارت بر شادیها دشوارتر است و در نهایت بسیاری از این شادیها سرکوب میشوند. این موضوع، مانع بروز شادمانی سالم در محیطهای آموزشی میشود.
نیک نژاد با تاکید بر اینکه بر خلاف آنچه که در بسیاری از کشورهای پیشرفته مشاهده میشود، مانند فنلاند که جشنهای خیریهای با مشارکت دانشآموزان و والدین برگزار میشود و در آنها موسیقی و شادیهای سالم وجود دارد، در اینجا این نوع برنامهها به دلیل فشارهای نظارتهای بیرونی نادیده گرفته میشود. به جای اینکه شادیهای دانشآموزان به عنوان ابزاری برای تقویت روحیه، یادگیری، همکاری و رشد فردی و اجتماعی آنها مورد توجه قرار گیرد، این فضاها تحت فشار سرکوب قرار میگیرند.متأسفانه این فشارها باعث میشود که محیطهای آموزشی به جای اینکه به کانونی برای رشد روحی و جسمی دانشآموزان تبدیل شوند، به مکانهایی برای محدودیت و سرکوب احساسات طبیعی آنان بدل شوند.
حدود شادی در مدارس نه از سوی نهادهای آموزشی بلکه تحت تاثیر فشارهای بیرونی تعیین می شود
در نگاه وزارت آموزش و پرورش، مرز شادی برای دانشآموزان چه حد و حدودی دارد و تا کجا اجازه دارند که شادی کنند؟ نیک نژاد اینگونه توضیح داد: چند هفته پیش، در یکی از مدارس، مراسمی شاد برگزار شد که در آن آهنگ شادی پخش و برخی از دانشآموزان دبستانی رقصیدند. شاید این مسئله به خودی خود مشکلی نداشت، اما زمانی که نهادهای غیرآموزشی به این موضوع واکنش نشان دادند، مسئولین آموزش و پرورش با سرعت عذرخواهی کردند و اعلام کردند که با افراد خاطی برخورد خواهد شد و مسئولین مربوطه برکنار خواهند شد. این موضوع نشاندهنده آن است که حدود شادی در مدارس، نه از سوی نهادهای آموزشی، بلکه تحت تأثیر فشارهای نهادهای بیرونی تعیین میشود.
دست و پای معلمان برای ایجاد شادی در مدرسه و کلاس بسته است
نیک نژاد با گفتن از اینکه ما به عنوان معلمان، با توجه به تجربه طولانی خود، به خوبی میدانیم که دانشآموزان نیاز به شادی و تفریح دارند گفت: من به عنوان معلمی که ۳۰ سال در کلاس درس بودهام، تجربه کردهام که در برخی مواقع، به ویژه پس از پایان درس یا در حین تدریس، برخی از دانشآموزان احساس خستگی و بیحالی میکنند. در چنین شرایطی، به عنوان معلم وظیفه دارم که اقدامی انجام دهم تا دانشآموزان از این حالت خمودگی بیرون بیایند. اما متأسفانه دست و پای من بسته است و نهایتاً میتوانم تنها چند دقیقه استراحت برای آنها فراهم کنم، در حالی که میتوان فضا را برای بروز شادی و نشاط در محیط مدرسه فراهم کرد. به نظر من، باید به معلمان اختیار داده شود که در این زمینهها اقدام کنند و فضا را برای شادی و نشاط دانشآموزان فراهم آورند.
وزارت آموزش و پرورش باید ترس خود از نهادهای خارج از حاکمیت آموزش و پرورش کنار بگذارند
این معلم با سه دهه سابقه کار در مدارس به آموزش و پرورش اینگونه پیشنهاد داد: مسئولین وزارت آموزش و پرورش باید ترس خود از نهادهای خارج از حاکمیت آموزش و پرورش کنار بگذارند و به اهمیت شادی در فرایند آموزشی و رشد اجتماعی و روانی دانشآموزان پی ببرند. این شادیها میتوانند به تعدیل فشارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در سطح جامعه کمک کنند. مسئلهای که وجود دارد این است که خط قرمزهایی که برای شادی و تفریح در مدارس تعیین میشود، نه تنها از سوی دستورالعملهای آموزشی، بلکه بیشتر تحت تأثیر فشارهای بیرونی قرار دارد. این فشارها باعث شده است که مسئولین آموزش و پرورش به سرعت از جشنها و مراسمهای شادی که در مدارس برگزار میشود، عقبنشینی کنند و حتی عذرخواهی کنند.
آموزش باید مهارتافزایی باشد و هدف اصلی آن افزایش مهارتهای فردی و اجتماعی دانشآموزان است
یکی از نتایج نگران کننده نبود مراسم های جشن گروهی کودکان و نوجوانان در مدارس و نیاموختن کارهای گروهی این استک برای انجام فعالیت های گروهی در بزرگسالی حتی در شغل خود دچار نقصان خواهند بود .نیک نژاد در این خصوص اینگونه واکاوی کرد: آموزش باید مهارتافزایی باشد و هدف اصلی آن افزایش مهارتهای فردی و اجتماعی دانشآموزان است تا آنها بتوانند چالشهای زندگی خود را حل کنند. اما متأسفانه آموزش در کشور ما هنوز درگیر کنکور و نمرات است و به همین دلیل، دانشآموزان بیشتر به کسب نمرات و معدل بالا توجه دارند تا یادگیری مهارتهای اجتماعی و فردی. جامعه به طور گسترده مخالف برگزاری امتحانات نهایی و تاثیر معدل بر کنکور است، اما برخی از مسئولین به دلایل مختلف، از جمله تعارض منافع، با این تغییرات مخالفت میکنند.
در سطح جهانی، روند تغییرات در نظام آموزشی به سمت حذف آزمونهای هماهنگ و نهایی پیش میرود
این کارشناس حوزه آموزش با تاکید بر اینکه در سطح جهانی، روند تغییرات در نظام آموزشی به سمت حذف آزمونهای هماهنگ و نهایی پیش میرود و بسیاری از کشورها، حتی کشورهایی که در آزمونهای بینالمللی عملکرد بهتری دارند، در حال حذف آزمونهای هماهنگ هستند گفت: این در حالی است که در کشور ما، نظام آموزشی همچنان بر اساس آزمونهای نهایی و هماهنگ به اجرای فرایند ارزیابی ادامه میدهد. برای پیشرفت و موفقیت در نظام آموزشی، باید از تجربیات جهانی بهرهبرداری کنیم و با حذف آزمونهای هماهنگ، فرصتهای بیشتری برای توسعه مهارتهای اجتماعی و فردی دانشآموزان فراهم آوریم.قطعاً، برگزاری آزمونها به تنهایی موجب بهبود کیفیت آموزش نخواهد شد. کیفیت آموزش به عواملی وابسته است که پایههای آن در نظام آموزشی فعلی ما چندان قابل مشاهده نیست. بنابراین، آنچه که باید در اولویت قرار گیرد، ارتقای مهارتهای مختلف دانشآموزان، به ویژه مهارتهای اجتماعی است.
راه حل چیست؟
نیک نژاد با طرح این سوال که حال، ممکن است این پرسش مطرح شود که چگونه میتوانیم این هدف را عملی کنیم؟ گفت: به عنوان فردی که در عرصه آموزش فعالیت میکند، به تنهایی قادر به ارائه راهکارهای قطعی نخواهم بود. ما نیازمند یک فرآیند پژوهشی و آزمون و خطا هستیم تا از طریق اجرای پروژههای آزمایشی (پایلوت) در مدارس مختلف، با توجه به شرایط موجود و دستورالعملهای تدوین شده، به نتایج قابل قبولی دست یابیم.آنچه که در حال حاضر مشاهده میشود این است که جوامع جهانی به سمت مهارتآموزی برای دانشآموزان پیش میروند. این مهارتها، همانطور که اشاره کردید، میتوانند جنبههای مختلفی داشته باشند. به عنوان مثال، افرادی که دارای مدارک تحصیلی بالاتر مانند کارشناسی، کارشناسی ارشد یا دکترا هستند، ممکن است در روابط شخصی و اجتماعی خود مانند روابط زناشویی یا ارتباط با فرزندان و حتی در برقراری ارتباط در محیطهای اجتماعی با مشکلاتی مواجه باشند. این افراد گاهی قادر به مدیریت درگیریها یا تحمل نظرات مخالف نیستند و در بسیاری از مواقع درگیریها و تنشها در زندگیشان وجود دارد. این مسائل باید از دوران مدرسه و دانشگاه آغاز شود، در آنجا است که باید به مهارتهای ارتباطی، همکاری، تحمل نظرات مخالف، و مدیریت تضادها پرداخته شود.
افزود: در واقع، این مهارتها باید در برنامههای آموزشی هدفمند طراحی شوند، به طوری که دانشآموزان در طول فرآیند تحصیل قادر باشند به درستی با یکدیگر همکاری کنند و برای رسیدن به هدفهای گروهی، از خواستهها و اهداف فردی خود صرفنظر کنند. اما متأسفانه، در نظام آموزشی کنونی، این موارد به طور جدی در برنامه درسی گنجانده نمیشود. بنابراین، اگر بخواهیم در این راستا پیشرفت کنیم، باید برنامههای آموزشی را بازنگری کرده و تغییرات اساسی در آنها اعمال کنیم.
به عنوان مثال، اگر بخواهیم جشنها و برنامههای شاد مدرسهای را به نحو مؤثری برگزار کنیم، باید آنها را از جنبههای صرفاً تفریحی خارج کرده و در عین حال محتوای آموزشی را به گونهای طراحی کنیم که متناسب با نیازهای روحی و اجتماعی دانشآموزان باشد. برای این کار، لازم است که محتواهای درسی از سنگینی و پیچیدگی بیش از حد کنونی کاسته شود تا فشار کمتری به دانشآموزان وارد آید و آنها بتوانند در فضاهای شاد و کارگاههای مهارتآموزی شرکت کنند. این کارگاهها باید مهارتهای اجتماعی، تیمی و فردی را تقویت کنند و از طرف دیگر، شادمانی و تعاملات گروهی نیز میتواند مهارتهای افراد را در حل مسائل اجتماعی و گروهی تقویت کند.در این راستا، کاهش حجم کتابهای درسی، کاهش ساعات آموزشی و تمرکز بیشتر بر روی فعالیتهای کاربردی و مهارتافزایانه میتواند به تحقق این هدف کمک کند. از طریق این تغییرات، نه تنها فضای مدرسه از فشارهای غیرضروری کاهش خواهد یافت، بلکه دانشآموزان قادر خواهند بود در آینده، در محیطهای اجتماعی و حرفهای بهتر عمل کنند و مهارتهای لازم برای زندگی اجتماعی سالم و موفق را به دست آورند.
-
فیلم برف سنگین کوهرنگ و عملیات برفروبی
ارسال نظر