من بیست ساله هستم تا حالا با جنس مخالف ارتباط نداشتم ولی حس بدی دارم حس میکنم دختر جذابی نیستم و واقعا چیزی کم دارم یا اینکه توانایی برقراری ارتباط ندارم. احساس ضعف میکنم و چون همسن و سالهای من چندین رابطه تجربه کردن من خودم را عادی نمیبینم این را بگویم همیشه دوست داشتم با کسی دوست شوم ولی پیشنهادی نداشتم فقط یکی بود که خوشم نیامد لطفا من را راهنمایی کنید.
در خصوص رابطه دوستی پسر و دختر که در سالهای اخیر شاهد بروز آن در سطح جامعه هستیم اندیشمندان بر این باورند که در نگاه کلی به کیفیت زندگی انسان درمییابیم که انسان برای احساس خوشبختی و رهایی از دلتنگی به دوست و همدم احتیاج دارد. اما از آنجایی که در ارتباط با جنس مخالف رغبت و انگیزه بیشتری وجود دارد، تمایل و گرایش پسران و دختران به هم بیشتر میشود. اما در عین حال باید گفت ارتباطی که در راستای آرامش و تعلق خاطر دو طرف نباشد میتواند آسیبهایی را به دنبال داشته باشد. هر چقدر که در یک رابطه انرژی مثبت بیشتری باشد، تداوم رابطه نیز بیشتر خواهد شد و هر چقدر که در یک رابطه ناسازگاریها و ضربههای روحی و عاطفی بیشتری باشد آن رابطه تلختر و کوتاهمدتتر می شود. مطالعات نشان داده است دوستیهای قبل از ازدواج بین دخترها و پسرها، دوستیهایی هستند که هدفی غیر از ازدواج دارند. این نوع دوستیها پایدار و بلندمدت نیستند و ممکن است مشکلات زیادی را برای دختران و پسران به دنبال داشته باشد. بنابراین در این نوع روابط عواطف و احساسات دوطرف درگیر شده و نوعی درهم تنیدگی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی ایجاد میشود که گاهی تفکیک این دو از هم بسیار دشوار است، لذا جوانانی که با این هدف با یکدیگر دوست میشوند، دچار وابستگی عاطفی میگردند که این امر قطع رابطه را برای آنان سختتر میکند .اغلب این دوستی ها با آشنایی ناکافی و معیارهای نادرست تشکیل شده است و هر یک از طرفین در این نوع دوستیها مسئولیت برقراری رابطه را برعهده نمیگیرند. به عنوان مثال دختر و پسری را در نظر بگیرید که با یکدیگر با قصد غیر از ازدواج دوست شدهاند و طرف مقابل خود را بر اساس معیارهای ازدواجشان انتخاب نکردهاند زیرا قرار نیست با یکدیگر ازدواج کنند، چنین دوستی هایی فقط به ضرر افراد تمام میشود و مشکلات روحی فراوانی برای آنها به بار میآورد .
همانطور که گفتیم افرادی که با هدف غیر از ازدواج با یکدیگر دوست میشوند، چون بر اساس معیارهای ازدواج انتخاب نشدهاند معمولا افرادی هستند که کیفیت اخلاقی پایینی دارند و تعهد لازم را در رابطه دوستی ندارند دختر و پسری که با یکدیگر با هدف غیر از ازدواج دوست هستند در آینده دو حالت برایشان به وجود میآید: اولین حالت این است که آن ها بعد از مدتی به خاطر مشکلاتی که وجود دارد دوستی خود را برهم میزنند و بسیار ضربه روحی خواهند خورد .
حالت دوم وقتی است که طرفین به یکدیگر وابستگی عاطفی زیادی پیدا میکنند و نمیتوانند از یکدیگر جدا شوند، در این حالت طرفین تصمیم به ازدواج میگیرند که این امر نیز ممکن است اقدامی فقط احساسی باشد نه منطقی زیرا طرف مقابلشان را بر اساس معیارهایشان انتخاب نکردهاند.
در اینگونه روابط حداقل شناخت وجود دارد و فردی که برای این نوع دوستی انتخاب میشود معیارهای اخلاقی مورد نظر فرد دیگر را ندارد مثلا در برخی موارد دختران حدی از یک رابطه را میپسندند اما پسران پا را از این حدود فراتر می گذارند و خواسته بیشتری دارند ، در این روابط دختران ممکن است به علت ترس از دست دادن دوستیشان تسلیم خواسته طرف مقابل خود شوندکه این امر میتواند تبعات عاطفی و خانوادگی خاص خود را به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر این نوع روابط می تواند باعث سرکوب شدن استعدادهای دو طرف بر اثر تسلط میل جنسی، افت تحصیلی یا رکود علمی(بیشتربرای دختران)، اضطراب، تشویش و احساس نگرانی، ایجاد احساس گناه شود. در خصوص روابط دختران و پسران میتوان گفت سه دیدگاه وجود دارد یکی از این دیدگاهها دیدگاهی افراطی است که هر نوع رابطه دختر و پسر را آزاد و بلامانع میداند، دیدگاه دیگر هم در این زمینه دیدگاه تفریطی است که هر نوع ارتباط دختر و پسر را مردود دانسته و نکوهش می کند و مطمئنا این دو دیدگاه نمی تواند مناسب با معادلات ارتباطی و اجتماعی جوامع حاضر باشد اما در این میان دیدگاه سومی هم وجود دارد که نوعی اعتدال در این روابط برقرار میکند، یعنی نه آزادی مطلق را در روابط دختر و پسر قبول دارد و نه محدودیت را و معتقد است این روابط باید در یک چارچوب اخلاقی و منطقی و بر اساس آنچه که عرف جامعه وفرهنگ خانواده می پذیرد شکل گرفته و پیش برود. تجربه این نوع روابط به ما نشان داده که این دوستیها عمدتا به ازدواج ختم نشده و در مواردی هم که ازدواج شکل گرفته به دلیل شک و تردیدهای بسیار دو طرف به یکدیگر به طلاق انجامیده است.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر