حس میکنم یکی را در خانواده بیشتر از من و داداشم دوست دارند و حتی وقتی او جلویشان میایستد باز طرف او را میگیرند و همیشه قربون صدقهاش میروند.
متاسفانه تبعیض میان فرزندان از جمله موضوعاتی است که بسیاری از والدین آن را از زبان فرزندان خود میشنوند. در واقع فرزندان باور دارند که والدینشان بین آنان تبعیض قائل میشوند. علیرغم باوری که همه والدین نسبت به یکسان بودن علاقه و نوع برخورد خود در رابطه با فرزندانشان دارند، احتمال اینکه به صورت ناخودآگاه این تبعیضها واقعی باشد زیاد است. از دیدگاه روانشناسان والدین لازم است سیاستی بیطرفانه را در پیش بگیرند و برای هر یک از فرزندان، روش رفتاری مناسب خود را ترتیب بدهند. بنابراین از جمله اشتباهات تربیتی والدین عدم توجه به بازخوردها و تفکر فرزندانشان درباره تبعیضهاست. معمولا فرزندان دیدگاه یکسانی با والدینشان نداشته و از تبعیض پدر و مادرشان شکایت میکنند. در واقع عواملی به طور ناخواسته باعث چنین تبعیضی میان فرزندان میشود. یکی از ویژگیهایی که بر شخصیت افراد تاثیر دارد، ترتیب تولد آنهاست. بچههای ارشد خانواده ویژگیهای متفاوت و انتظارات متفاوتی از خانواده را برآورده میکنند. این موضوع باعث میشود در رفتار، نحوه کنار آمدن او با مسائل زندگی تفاوتهایی ایجاد شود. فرزندان اول بیشتر قانونگذاری میکنند و کمتر حاضر به پیروی هستند، در حالی که فرزند دوم ممکن است بیشتر به دنبال پیروی از قانون پدر و مادر باشد تا قانون برادر بزرگتر! بنابراین اگر والدین از این تفاوت بیخبر باشند، با مشکلات زیادی روبهرو خواهند شد. جنسیت بچهها نیز عامل بسیار مهمی است که از دیرباز مسئلهساز بوده است. خیلی از خانوادهها به دختردوست بودن یا پسردوست بودن، زبانزد خاص و عام شدهاند. این نوع نگاه برای فرزندان بسیار شکننده است و در نتیجه این احساس تبعیض، پیامدهای خاص خود را دارد. والدین بر اساس ظاهر و جنسیت فرزندان به صورت ناخودآگاه رفتارهای متفاوتی انجام میدهند. وقتی که والدین نسبت به یکی از فرزندان توجه بیشتری نشان بدهند، فرزندان نسبت به والدین و فرزند مورد توجه احساس کینه و نفرت پیدا میکنند و درصدد انتقامجویی دست به اعمالی میزنند. لذا تبعیض والدین میتواند از فرد یک شخصیت خشمگین و عصبانی بسازد که همیشه در پی بهانههایی برای ایجاد درگیری باشد. چنین فردی به دلیل رفتارهای ناپسند و خودخواهانه در خارج از خانواده و جامعه دوستان نیز مورد بیتوجهی قرار میگیرد و در نهایت به فردی گوشهگیر و منزوی تبدیل میشود. چنین کودکانی معمولا در آیندهای نه چندان دور لازم است با یک مشاور برای حل مشکلات روحی و روانی ایجاد شده، صحبت کنند.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر