می خواهم اعتماد به نفس داشته باشم

متاسفانه همان طور که مددجوی گرامی ذکر کرده است عدم اعتماد به نفس در زندگی از جمله عواملی است که می تواند منجر به مشکلات عدیده ای در روابط بین فردی، اجتماعی، شغلی، تحصیلی، زناشویی و خانوادگی در افراد شود. بسیاری از درمانگران از جمله روانپزشکان عدم اعتماد به نفس را بخشی از بدنه افسردگی یا استرس و اضطراب تلقی می کنند لذا با مداخلات دارویی سعی دارند تا علایم افسردگی و استرس را کاهش دهند تا از این طریق به افزایش اعتماد به نفس فرد کمک کنند. اما روانشناسان عقیده دارند که ریشه بسیاری از مشکلات رفتاری و روحی ـ روانی ریشه در اعماق دوره کودکی و ضمیر ناخودآگاه فرد دارد. از دیدگاه روانشناسی عدم اعتماد به نفس را می توان فقدان و نبود توانایی در ابراز توانمندی ها و لیاقت های فرد ، علیرغم دارا بودن آن توانایی ها تعریف کرد. برای مثال دختر زیبایی که علی رغم زیبا بودن در دید دیگران، اما باز هم خود را خوب و زیبا نمی بیند یا ورزشکاری که علی رغم توانایی های فیزیکی و فنی، خود را در مقابل حریف ضعیف می پندارد یا دانشجویی که علی رغم تسلط کافی بر مطالب درسی ، اما جرات پاسخ دادن به سوالات را ندارد. همگی این موارد می تواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس در فرد باشد. مطالعات زیادی نشان داده است آن گروه از افراد که اعتماد به نفس ضعیفی دارند ، زندگی اجتماعی برایشان سخت و دشوار خواهد شد و بر این باورند که در جمع مورد توجه دیگران نیستند. به عنوان مثال این مشکل می تواند در زندگی شغلی افراد تاثیر منفی بگذارد به نحوی که کمبود اعتماد به نفس می تواند منجر به فقدان انگیزه و علاقه در پیشبرد اهداف فرد گردد. فرد فاقد اعتماد به نفس ممکن است از انجام کار های مهم سر باز زند و بی هدف باشد فقط به این دلیل که تصور می کند که توانایی انجام کاری را ندارد.روانشناسان عقیده دارند که عدم اعتماد به نفس می تواند منجر به پیامد های ناگواری در زندگی فرد شود. شخصی که فاقد اعتماد به نفس است در واقع قدرت ابراز وجود، توانایی احقاق حق، توانایی در ابراز علاقه و بیان احساسات و غیره را ندارد. در نتیجه احساس سرخوردگی ، خود کم بینی و احساس استرس و اضطراب می کند. این افراد اغلب تمایل دارند تا خود را مورد انتقاد و سرزنش قرار دهند. در پذیرش تعریف و تمجید هایی که از آنان می شودمشکل دارند . آنها اغلب بر این باورند که موفقیت های آنان ناشی از شانس بوده اما بالعکس شکست های خود را ناشی از عدم توانایی خود می بینند. آنان اغلب احساس تنهایی، افسردگی و شرمساری را در روابط خود با دیگران تجربه می کنند. از موقعیت های جدید می ترسند و عادت به اهمال کاری و تعلل ورزی در انجام امور و وظایف شخصی و کاری خود را دارند.در مقابل انتقاد و اظهار نظر های دیگران بسیار آسیب پذیر هستند و مستعد خشم و عصبانیت و تحریک پذیری هستند. بنابراین در رابطه با مشکلات ذکر شده مددجوی گرامی توصیه می شود با کمک یک روانشناس با تجربه یا با استفاده از کتاب های خودآموز به تقویت اعتماد به نفس خود بپردازد. به علاوه توصیه می شود با تکنیک های مثبت اندیشی آشنایی پیدا کنید و از خود ملامت گری و خود سرزنشگری خود دوری کنید و به یاد داشته باشید که شما یک انسان منحصر به فرد بوده و تنها خود شما مسئول تصمیم گیری های خود در زندگی می باشید. بیاموزید که با پشتکار و سماجت توانایی رسیدن به هر هدفی را در زندگی خواهید داشت. بدون قید و شرط برای خودتان ارزش و احترام قایل شوید. گاهی برخی افراد ارزش خود را وابسته به شرایط می دانند مثلاً بر این باورند که من فرد ارزشمندی هستم چون ... به عبارت دیگر ارزشمندی خود را مشروط به چیزهای دیگری می دانند، اگر ما موفقیت را با نتایج ثابتی نظیر ثروت و پیشرفت شغلی و جایگاه اجتماعی تعریف کنیم مسلماً این طرز فکر وحشتناکی خواهد بود چون به ما می گوید که بدون این نتایج هیچ ارزشی نخواهیم داشت. بنابر این توصیه می شود دستاورد های خود را جشن بگیرید اما به یاد داشته باشید که آنها تعیین کننده ارزش های شما نیستند. به علاوه باید گفت که روابط یکی از مهم ترین بخش های زندگی افراد است و تقویت مهارت های ارتباطی و اجتماعی یکی از مهم ترین چیز هایی است که هر فردی باید بیاموزد.