مشکل من این است که گاهی وقتی تنها میشوم افکار مزاحم و تخیلات سراغم می آید و رابطه ام با محیط قطع میشود و با خودم حر ف میزنم. مشکل دومم این است که مکانهای شلو غ و صداهای زیاد را نمیتوانم تحمل کنم و اذیت میشوم لطفا بگویید چکار کنم تا دیگر با خودم تنهایی حرف نزنم.
روانشناسان عقیده دارند که گاهی با خود حرف زدن می تواند بخشی از طبیعت سالم افراد باشد و لزوماً به معنای جنون و اختلال روانپزشکی نیست هر چند که در برخی از اختلالات شدید یکی از علایم می تواند با خود خندیدن و با خود حرف زدن نیز باشد اما هر با خود صحبت کردن لزوماً به معنی بیماری نیست. بلند صحبت کردن با خود، یک نوع کلام و گفتگوی درونی است که با صدای بلند انجام می گیرد همانند کودکان که با صدای بلند فکر می کنند. طبیعی است زمانی که ما درگیر استرس و دغدغه های ذهنی هستیم یا از کاری احساس ندامت و پشیمانی داریم ممکن است در این موقعیت ها وارد تخیلات و مرور موضوع و با خود صحبت کردن شویم. برای همه ما پیش آمده که نتوانسته ایم به افرادی که موجب ناراحتی و رنجش ما شده اند پاسخ مناسب را بدهیم پس ممکن است در یک فرصت به مرور آن وقایع آزاردهنده بپردازیم و ابعاد مختلف آن را بررسی کنیم مثلا چرا ساکت ماندم و جوابی ندادم یا بهتر بود به گونه ای دیگر برخورد می کردم و در این تخیلات گاه از خود راضی و گاهی نیز از خود عصبانی هستیم. حتی گاه با صدای دیگران از این شرایط خارج نمی شویم و غرق در افکار و احساسات متفاوتی می شویم. روانشناسان عقیده دارند وقتی افکار درونی خودمان را بلند تکرار می کنیم درک آنها راحت تر شده و ناخودآگاه به ما کمک می کند به سطح جدیدی از خودآگاهی برسیم. در این شرایط افکارمان را سازماندهی می کنیم و به صورت انعطاف پذیری آنها را با شرایط ناسازگار تطبیق می دهیم. اما اگر منظور از سوال مددجوی گرامی هجوم یکسری از افکار و تصاویر مزاحم و ناخواسته ای است که باعث آزار و اذیت و رنجش او می شود احتمال نوعی افکار وسواسی مطرح است که لازم است در این رابطه از یک روانشناس بالینی کمک تخصصی دریافت کند.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر