مدت ۲۶ سال با همسرم که ۱۸ سال از من بزرگتر است زندگی میکنم . همیشه کارشان تحقیر کردن و ناسزا گفتن به من است و هر اتفاقی بیفتد که هیچ ربطی به من ندارد مرا مقصر میداند. خیلی شکاک است و تهمت میزند. اصلا اهل حر زدن با من نبوده و نیست .در طول مدت زندگی حتی یک بار هم از ایشان یک کلمه محبت آمیز نشنیدم. طی ۳ سال گذشته بدتر شده و همیشه میگوید نمیخواه ببینمت و از خانه ام برو بیرون. ۳ سال از من شکایت کرد ولی من تحمل کردم و برای قاضی بیگناهیم ثابت شد و طلاق نگرفتم به خاطر بچه هام. خرج نمیکشد و از خانه بیرون نمی رود و اصلا قبول ندارد بیمار شده. نه معتاد است و نه روابط نامشرو ع دارد و فردی بسیار بسیار با شخصیت در بیرون است. من فقط مثل یک مادر با ایشان کنار میایم نه همسر ولی گاهی از کوره در میروم و خدا نکند یک حرف که باب میلشان نباشد از دهنم دربیاید در کنار تمام اینها گاهی به حدی مظلوم میشود که دل من و بچه هایم برایش میسوزد. لطفا راهنمایی کنید.
ارسال نظر