يك سال و نيم است در دوران نامزدى و عقد بسر ميبرم و همسرم مدام به من شك میکند. او نسبت به من بددلى دارد و هميشه ميگويد رفتارهايم مشكوك است. هر كارى انجام ميدهم راضي نميشود و نمىتوانم با مسائل او كنار بيايم، چون دائما فكرهاى بد به سرش ميزند. لطفا راهنمايىام كنيد.
سوءظن يك اختلال روانشناختى به شمار ميرود كه افراد را درگير مسائل مختلفى مى كند.
نهتنها اين مشكلات در قالب روانى است، بلكه در قالب اجتماعى و فردى نيز آسيبهاى بيشمارى را به جامعه تحميل مى سازد كه منجر به فروپاشى و از هم پاشيدگى زندگى مى شود.
شك و سوءظن حساسيتهايى را در زندگى ايجاد ميكند كه منجر به ايجاد اختلافات ميشود. افرادى كه به همه جوانب زندگى خود و ديگران شك دارند، معمولا زندگى پر از تلاطم و آسيب را طي ميكنند و اين آسيب را در سطح گسترده رواج ميدهند.
افراد شكاك نظام تربيتى و الگوهاي يادگيريشان ضعيف بوده است و همين رفتارهاي معيوب را از درون خانواده خود به جامعه انتقال دادهاند.
شك و ترديد در نظام خانواده و اجتماع نابهنجاريهاي بسيارى را رواج ميدهد و روابط اجتماعى را سست و بيعنصر ميكند. افراد شكاك منزوي و تنها بوده و هيچ ارتباط سالم و بهنجارى با جامعه و اطرافيان خود برقرار نميكنند.
اين افراد در زندگى خانوادگى خود شاد و پرنشاط زندگي نميكنند و هميشه درگير رفتارهاي منفي و افكار آزاردهنده خود هستند. اين افراد تمايل به بررسي و جستوجوهاي افراطي دارند و همين افراطگرايي منجر ميشود تا كنترلگريشان بهشدت افزايش يابد. هيچ وقت روابط صميمانه و دوستانهاي ندارند و در سطح خرد و كلان اختلافات زيادي را ايجاد مى كنند.
خانواده يك محيط امن براي شكلگيري شخصيت افراد به شمار ميرود و اين محيط اگر سالم باشد، محيطي سرشار از آرامش و آسايش ميشود. براي رسيدن به اوج آرامش بايد ارتباطاتي با محتواى كلامى مناسب و رفتارهاى شايسته وجود داشته باشد و به همين منظور باید ارتباطات صميمانه جايگزين رفتارهاى نامطلوب اجتماعى و خانوادگى شود، از اين رو براي برطرف ساختن احساس شك و ترديد در روابط خانوادگى بايد رفتارهاي منفي را دور ساخت و بيشتر به جنبههاى مثبت زندگي فكر كرد تا شك و ترديد در روابط خانوادگي از بين برود.
اين موضوع كه زن و شوهر به يكديگر ممكن است شك داشته باشند نيز بايد از همه لحاظ مورد ارزيابي قرار گيرد.
گاهي اوقات ديده ميشود شدت سوءظن تا حدي بالاست كه سوءظن باعث ميشود افراد كنترل رفتار خود را نداشته باشند و اين حد شديد كنترلگرى را از افراد ميگيرد.
در برخي خانوادهها ديده ميشود زن و مرد نسبت به هم در ابتداي زندگى احساس ميكنند همسرشان رفتارهاى مشكوكي دارند و ممكن است با افرادي در ارتباط باشند، حتى ديده ميشود اين افراد احساس ميكنند همسرشان مدام در حال خطا كردن هستند، از اين رو سعي در چك كردن همسر خود دارند و مدام رفتارهاى همسر را زير ذرهبين ميگيرند يا دنبال همسر خود راه ميافتند و در جستوجوى به دست آوردن اشكالى هستند.
گاهي اوقات افراد احساس ميكنند به دليل دوست داشتن صرف است كه مرتكب چنين رفتارهايي ميشوند و ابتدا با دوست داشتن اشتباه گرفته ميشود و تصور بر اين است كه حساسيتها ناشي از دوست داشتن است و بعد از گذشت مدتي طرف مقابل احساس ميكند اين رفتار به صورت افراط درآمده و از قالب دوست داشتن خارج شده است و اين دوست داشتن ظاهري به شكل كنترلگرى ميرسد و باعث ميشود عملكردهاى افراد مختل شود. با قطع شدن عملكردهاي مثبت زندگي روابط دوستانهشان كاهش پيدا ميكند و دائما به دنبال پيدا كردن يك اشتباه و خطا در طرف مقابل هستند. اگر اين مساله به صورت افراطي باشد، يك نوع اختلال به شمار ميرود. اين اختلال را اغلب پارانوئيد مطرح ميكنند كه ويژگيهاي اين اختلال سوءظن به طرف مقابل است.
اين سوءظنها در روابط صميمى نمايان ميشود و اگر تاريخچه زندگى فرد بررسي شود و به آن نگاه شود، رگههايي از بدبيني در روابط آنها به چشم ميخورد كه نسبت به ديگران داشتهاند، ولي چون ارتباط فرديشان ضعيف بوده است، اين رفتارها خيلي واضح و مشهود نبوده است و اكنون در يك رابطه صميمانه با افراد ديگر خود را نشان ميدهد.
اين اختلال باعث ميشود در روابط صميمانه بارزتر نمايان شود. از آنجایی كه اين اختلال اشكالات زيادي در زندگي ايجاد ميكند، طرف مقابل اين رابطه بايد هنگام ازدواج يا در دوره آشنايي به اين مسائل دقت لازم را داشته باشد، زيرا اگر شدت اين اختلال بالا باشد، تقريبا زندگي با اين افراد در بلندمدت غيرممكن خواهد بود.
چهبسا در برخي مواقع به ضرب و شتمهاي جدي و مشاجرات رواني گسترده منجر ميشود و در همان ابتداي زندگي بايد براي رفع اين موضوع با يك روانشناس و مشاوره صحبت كنند.
افرادي كه مبتلا به اختلال پارانوئيد هستند، به هيچ عنوان بيماري و مشكل خود را نميپذيرند و همين موضوع مانند يك احساس تهديد در زندگيشان وجود خواهد داشت و همين تهديد جدي زندگيشان را به مرز جدايي ميكشاند، بنابراين براي پذيرش چنين مشكلي و براي باقي ماندن طرف مقابل در رابطه بهتر است از يك مشاور و روانشناس كمك بگيرند.
البته در اين اختلال دلايل واضح و مشخى وجود ندارد. بخشى از ويژگيهاى اختلال پارانوئيد به دلايل زيستي مربوط ميشود كه به انتقالدهندههاي عصبي و ساختار مغز و دیگر عوامل زيستشناختي نيز ربط دارد.
همچنين عوامل تربيتي، يادگيري و فرهنگي نيز دخيل است. با توجه به اينكه عوامل زيستشناختي در اختيار فرد نيست، باید اين عامل را با درمان دارويي و پزشكي رفع كرد، ولي گاهي اوقات افرادي كه به دلايل يادگيري و البته عدم تناسب فرهنگي به اين اختلال مبتلا ميشوند، با تحليل موضوع به درمان و پيشگيري میپردازند.
اگر به قانون خانواده و تربيت توجه شود، ممكن است اين رفتارها يادگرفته شده از افراد نزديك مانند والدين باشد و مشخص ميشود والدين نيز چنين رفتارهايي داشتهاند و طي روند تربيتى به فرزندان خود منتقل كردهاند و گاهي اوقات نيز عدم تناسب فرهنگي را بايد قبل از ازدواج مورد توجه جدي قرار داد و نبايد در قالب اختلال پارانوئيد به آنها نگاه كرد، بلكه بايد در قالب نداشتن تشابههاي فرهنگي و مذهبى نگاه كرد و مسائل نابهنجارى را در خانواده رواج ميدهند كه بايد تمام اين مسائل قبل از ازدواج مورد بررسى قرار گيرد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر