حدود چهار سال پيش، دختر سهروزهاي را به فرزندخواندگي پذيرفتيم. بسيار زودرنج، حساس و كم اشتهاست. خيلي سريع دچار استرس ميشود و از شاغل بودن من ابراز ناراحتي ميكند. چگونه بايد با او برخورد كنيم و بهترين وقت براي بازگو كردن فرزندخواندگياش چه زماني است؟
تاريخچه قبلي زندگي اين كودكان بسيار مهم است. اين كه آيا بيماري جسمي يا زمينه روانپزشكي در خانواده اصلي داشته است يا خير از مواردي است كه ميتوان از اين طريق به علت پرخاشگري و ديگر رفتارهاي كودك پي برد و در صورت ناقص بودن اطلاعات، نميتوان دليل قاطع در مورد پرخاشگري و نحوه برخوردهايش آورد. اما درخصوص زمان بازگويي فرزندخواندگياش بايد گفت به كمك داستانهاي قابل فهم براي كودك، بايستي آرامآرام موضوع را به او فهماند. براي مثال چنين داستاني كه: روزي كلاغي مهربان جوجهاي پيدا كرد و او را به لانهاش برد. كلاغ جوجه را بسيار دوست ميداشت و با مهرباني او را بزرگ كرد و...
طرح چنين داستاني، تاحدي زمينه ذهني را براي كودك فراهم ميكند تا قبل از اين كه وارد فضا و مكانهاي عمومي شود، از ماجراي زندگياش باخبر شود.
در حقيقت پيش از اين كه كودك از زبان اقوام، همسايهها، دوستان و افراد ديگر متوجه موضوع شود، بايستي خانواده، در بازگوكردن مسئله پيشقدم شوند و در صورتيكه مهارت كافي را در خودشان نميبينند، مراجعه به يك مشاور و آموزش شيوه صحيح بازگو كردن مسئله، بسيار كمك كننده خواهد بود.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر