پسري 9 ساله دارم كه تقريبا دو سالي است كه به طور نامرتب و بيشتر اوقاتي كه بسيار خسته است، از خواب ميپرد و شروع به گريه و ابراز ترس و التماس به من و مادرش ميكند، به شكلي که از شدت ترس عرق كرده و به خود ميلرزد، به سختي بيدار شده و چيزي به خاطر نمیآورد. لازم به توضيح است كه ما تا به حال او را تنبيه بدني نكردهايم و مطمئن هستيم كه مورد آزاردهندهاي وجود ندارد. لطفا راهنماييام کنید.
من يك سال است كه از همسرم جدا شدهام و دو فرزند پسر دارم. همسرم اعتياد دارد و هوسباز است. ميخواهد دوباره به زندگي برگردم. نميدانم بايد چگونه تصميم بگيرم. لطفا راهنماييام كنيد.
پدري دارم که خيلي نامهربان، بددهن و پرخاشگر است. من و برادر و خواهرهايم همگي فرزندان خوبي برايش بوديم اما او با بياحترامي با من و بقيه رفتار ميكند و دائما فحاشي و بياحترامي ميكند. هيچكداممان ديگر دوستش نداريم. ديگر نميدانيم بايد از دست او و رفتارهايش چكار كنيم.
زن 28 سالهای هستم كه قبل از ازدواج كار ميكردم و بعد ازدواج هم براي مدتي كار كردن را كنار گذاشتم و ميخواهم دوباره براي خودم استقلال مالي داشته باشم. به همين خاطر ميخواهم دوباره سر كار بروم، اما شوهرم مخالف اين كار است و ميگويد كه نيازي به كار كردن من ندارد. اين مساله باعث اختلاف بين ما شده است. لطفا راهنماييام كنيد.
پسري هستم 16 ساله. پدر و مادرم 3 سال پيش از هم جدا شدند و من در اين مدت در كنار عمهام زندگي ميكنم. گاه و بيگاه عصبي ميشوم و هر وقت كه عصبي ميشوم زبانم ميگيرد. لطفا راهنماييام كنيد.